به گزارش مشرق، هادی محمدی طی یادداشتی نوشت: در 10 روز گذشته در كنار عملياتهاي نظامي در غرب تدمر، پيرامون دمشق، شرق حمص و شمال حماه، پيشرويهاي سريع ارتش سوريه در شمال شرقي حلب و پيشروي داعش در شرق قنيطره كه مناطق قابلتوجهي از النصره و شركاي آن را تا نزديكي درعا به دست آوردند، معاني و پيامهاي ويژه و مهمي را منعكس ميكند.
ارتش تركيه كه با تكيه بر تعدادي از گروههاي مرتبط با سرويس امنيتي خود و با عنوان مبارزه با داعش تا شهر الباب در شمال حلب سوريه پيشروي كردهاند، با در دست گرفتن يك نوار مرزي در خاك سوريه، كارتهاي بازيگري نظامي و سياسي براي مرحله جديد در سوريه را تدارك ميكرد. از يك سو اردوغان به دنبال گسترش مناطق اشغالي در شمال حلب و مناطق احتمالي ديگر بود تا بتواند آرزوي چندساله را براي ايجاد منطقه امن و گردآوري تروريستهاي وابسته به خود محقق كند و از سوي ديگر با مطرح كردن رويكرد نظامي به سمت منبج و رقه، آمادگي همكاري نظامي با امريكا در شمال سوريه را تدارك ميكرد. اين دو هدف و برنامه نظامي به اردوغان اين ظرفيت را ميداد كه به بازيگر اصلي در تركيب تيم مذاكراتي نشستهاي ژنو تبديل شده و امتيازخواهي كند و از سوي ديگر به شريك اصلي امريكا براي اجراي سناريوي ترامپ در سوريه تبديل ميشد. ارتش سوريه در 10 روز گذشته با آزادسازي مناطق جنوبي شهر الباب و به موازات شرقي آن خود را به نيروهاي كرد در نزديكي منبج رسانده و راه تحرك تركها و گروههاي وابسته به آن را مسدود كرد.
اين تاكتيك نظامي ارتش سوريه موجب شد ابتكار عمل نظامي در شمال حلب و سمت حاشيه غربي رود فرات و سد و درياچه تشرين را در اختيار گرفته و حاشيه امنيتي حلب را افزايش و مسير حركت به سوي شهر و سد طبقه در نزديكي رقه را ميسر نمايد. اين رخداد نظامي، پروژه اردوغان در سوريه را نيز با بنبست روبهرو كرده و آن را ناقص و ناكارآمد كرد. فلسفه وجودي منطقه امن و كاركردهايي كه تركيه در نظر داشت، از دست رفته و ظرفيتسازي از طريق اشغال مناطق بيشتر نيز براي همراهي با سناريوي ترامپ، عقيم مانده است. رخداد دوم كه با گسترش جغرافيايي داعش در كنار مرزهاي اردن و نيروهاي اسرائيلي به وقوع پيوسته، جالب توجه است. با اينكه از ابتداي بحران سوريه، دستگاه اطلاعاتي و نظامي اردن نقش اوليه و مهمي در فعال كردن بحران و تسليح تروريستها در مناطق جنوبي داشته و هم با داعش و هم با النصره ارتباط برنامهريزي شدهاي داشته، همزمان با نشست ژنو 4 و براي فراهم كردن توجيه مشاركت در برنامهاي عملياتي و همسان آنچه تركيه در شمال سوريه به اجرا گذاشت براي نوعي مداخلهگري نظامي، ظرفيتسازي كردند. اردن كه در بحران مالي دست و پا ميزند، با اين كارت، از عربستان رشوه مالي دريافت نموده و براي اسرائيل يك نوار جغرافيايي كه ارتش سوريه را از مناطق اشغالي جولان و قنيطره دور كند، مطلوبيت دارد. ضمن اينكه براي اردن نيز اين امكان را فراهم ميكند تا خود را به جمع بازيگران فعال در مذاكرات آستانه و ژنو وارد نمايد. فعالتر شدن داعش در كنار مرزهاي اردن و نيروهاي اسرائيلي در حالي است كه داعش در عراق و سوريه، با بحران جغرافيايي حضور روبهروست و با حمايتهاي جديد از مرزهاي جنوبي سوريه، امكان تغيير جغرافياي نبرد را فراهم و هدف خود را درعا و مناطق حضور ارتش سوريه خواهد كرد.
ارتش تركيه كه با تكيه بر تعدادي از گروههاي مرتبط با سرويس امنيتي خود و با عنوان مبارزه با داعش تا شهر الباب در شمال حلب سوريه پيشروي كردهاند، با در دست گرفتن يك نوار مرزي در خاك سوريه، كارتهاي بازيگري نظامي و سياسي براي مرحله جديد در سوريه را تدارك ميكرد. از يك سو اردوغان به دنبال گسترش مناطق اشغالي در شمال حلب و مناطق احتمالي ديگر بود تا بتواند آرزوي چندساله را براي ايجاد منطقه امن و گردآوري تروريستهاي وابسته به خود محقق كند و از سوي ديگر با مطرح كردن رويكرد نظامي به سمت منبج و رقه، آمادگي همكاري نظامي با امريكا در شمال سوريه را تدارك ميكرد. اين دو هدف و برنامه نظامي به اردوغان اين ظرفيت را ميداد كه به بازيگر اصلي در تركيب تيم مذاكراتي نشستهاي ژنو تبديل شده و امتيازخواهي كند و از سوي ديگر به شريك اصلي امريكا براي اجراي سناريوي ترامپ در سوريه تبديل ميشد. ارتش سوريه در 10 روز گذشته با آزادسازي مناطق جنوبي شهر الباب و به موازات شرقي آن خود را به نيروهاي كرد در نزديكي منبج رسانده و راه تحرك تركها و گروههاي وابسته به آن را مسدود كرد.
اين تاكتيك نظامي ارتش سوريه موجب شد ابتكار عمل نظامي در شمال حلب و سمت حاشيه غربي رود فرات و سد و درياچه تشرين را در اختيار گرفته و حاشيه امنيتي حلب را افزايش و مسير حركت به سوي شهر و سد طبقه در نزديكي رقه را ميسر نمايد. اين رخداد نظامي، پروژه اردوغان در سوريه را نيز با بنبست روبهرو كرده و آن را ناقص و ناكارآمد كرد. فلسفه وجودي منطقه امن و كاركردهايي كه تركيه در نظر داشت، از دست رفته و ظرفيتسازي از طريق اشغال مناطق بيشتر نيز براي همراهي با سناريوي ترامپ، عقيم مانده است. رخداد دوم كه با گسترش جغرافيايي داعش در كنار مرزهاي اردن و نيروهاي اسرائيلي به وقوع پيوسته، جالب توجه است. با اينكه از ابتداي بحران سوريه، دستگاه اطلاعاتي و نظامي اردن نقش اوليه و مهمي در فعال كردن بحران و تسليح تروريستها در مناطق جنوبي داشته و هم با داعش و هم با النصره ارتباط برنامهريزي شدهاي داشته، همزمان با نشست ژنو 4 و براي فراهم كردن توجيه مشاركت در برنامهاي عملياتي و همسان آنچه تركيه در شمال سوريه به اجرا گذاشت براي نوعي مداخلهگري نظامي، ظرفيتسازي كردند. اردن كه در بحران مالي دست و پا ميزند، با اين كارت، از عربستان رشوه مالي دريافت نموده و براي اسرائيل يك نوار جغرافيايي كه ارتش سوريه را از مناطق اشغالي جولان و قنيطره دور كند، مطلوبيت دارد. ضمن اينكه براي اردن نيز اين امكان را فراهم ميكند تا خود را به جمع بازيگران فعال در مذاكرات آستانه و ژنو وارد نمايد. فعالتر شدن داعش در كنار مرزهاي اردن و نيروهاي اسرائيلي در حالي است كه داعش در عراق و سوريه، با بحران جغرافيايي حضور روبهروست و با حمايتهاي جديد از مرزهاي جنوبي سوريه، امكان تغيير جغرافياي نبرد را فراهم و هدف خود را درعا و مناطق حضور ارتش سوريه خواهد كرد.
منبع : روزنامه جوان