سرویس فرهنگ و هنر مشرق - این روزها مصادف است با دومین سالگرد رحلت حاجعلی آهی. حاجعلی آهی، پدر معنوی شاعران و مداحان آیینی کشور است. به گزارش«وطن امروز» رهبر انقلاب در دیدار با مداحان در فروردین سال 94 درباره مرحوم آهی گفتند: «بنده مرحوم آهی را از سالهای اوایل دهه ۴۰ میشناسم. در مشهد یک جمعی از مادحان اهلبیت آمده بودند و ایشان فعال بود؛ البته آشناییای پیدا نکردیم اما من ایشان را شناختم و دیدم؛ سالهای متمادی ایشان را از دور میشناختیم، بعد هم از نزدیک خدمت ایشان رسیده بودیم. خدا انشاءالله درجاتش را عالی کند، بهمعنای حقیقی کلمه، پایبند و متعهد و علاقهمند و بویژه نسبت به جامعه مداح دارای احساس تعهد و مسؤولیت بود. و هر سال ما ایشان را در اینجا زیارت میکردیم. رحمت خدا بر او باد؛ خدا ایشان را بیامرزد». یکی از وعاظ تهران درباره این تعهد و احساس مسؤولیت به جامعه مداحی میگوید: مرحوم آهی از آیتالله میلانی نقل میکرد که سفارش کرده اگر قرار است کسی بر منبر بنشیند یا مداحی کند حتما باید عدالت داشته باشد، زیرا او با ذهن مردم سروکار دارد همانطور که برای امام جماعت این شرط لازم است. حجتالاسلام خادمیان با بیان اینکه دغدغه مرحوم آهی این بود که شعر دروغ نسراییم و مدح و روضه دروغ نخوانیم، گفت: آهی دنبال نام، مکتب و شعر خود نبود. او میگفت من نمیخواهم دروغ بسرایم، زیرا فردا باید در قیامت پاسخگو باشم. او به معاد اعتقاد و دغدغه مکتب اهلبیت(ع) را داشت و به خاطر این بسیار مراقب بود. نریمان پناهی، مداح برجسته کشور در پاسخ به سوالی درباره جایگاه احادیث در شعر و مداحی استاد آهی میگوید: استفاده بجا و درست از احادیث در اشعار و مداحی استاد آهی چشمگیر بود و باید گفت احادیث جایگاه قابل ملاحظهای در سبک مداحی ایشان داشت. ضمن اینکه باید بگویم مرحوم استاد آهی را نمیتوان یک مداح کوچک دانست، چرا که واقعا وی عالم باسوادی بود که اکثر مداحان و ذاکران از شاگردان او هستند. وی درباره سبک مداحی مرحوم علی آهی گفت: ایشان یک مداح سنتیخوان بود که تاکید زیادی هم بر این سبک مداحی داشت و با سبکهای مداحی که با ترانه همراه است و در شأن مجالس اهل بیت (ع) نبود بشدت مخالفت میکرد. استاد آهی درباره ترانه حساسیت خاصی داشت و تاکید میکرد جوانان از این سبک استفاده نکنند، چرا که در شأن مجالس روضه نیست.
حاجعلی آهی متولد سال ۱۳۰۷ در تهران بود. وجه تسمیه نام خانوادگی آنها، منسوب به «آه»، مجموعهای از ششآبادی است که امروز با نام آبعلی خوانده میشود و در شمال شرق تهران قرار دارد. او تحصیلات خود را در مکتبخانههای قدیم آغاز کرد و سپس به تحصیل علوم حوزوی روی آورد و آن را تا آستانه دروس خارج فقه و اصول ادامه داد. او در سالهای متمادی تحصیل در حوزههای علمیه تهران، قم، نجفاشرف و مشهد، از محضر استادان زیادی بهره برد که از آن جمله میتوان به آیات شیخ جواد خراسانی، سیدمحمود طالقانی، سیدرضی شیرازی، میرزاحسن لواسانی، سیدمحمدهادی میلانی، میرزاجواد تهرانی، سیدابوالقاسم خویی، سیدمحمدرضا گلپایگانی، سیدمحمد وحیدی، شیخحسین وحید خراسانی و سید عبدالحسین دستغیب اشاره کرد. وی همچنین این توفیق را هم یافت که محضر استاد عرفان و اخلاق حضرت امام، یعنی آیتاللهالعظمی میرزا محمدعلی شاهآبادی را نیز درک کند و از محضرش توشه برچیند. او در آن سالها از فعالیتهای انقلابی و از جمله همراهی با آیتالله کاشانی و فداییان اسلام در ملی کردن صنعت نفت هم غافل نبود و در صحنه مبارزات انقلابی مردمی حضور داشت. مبارزات انقلابی مرحوم علی آهی پس از آن با تکثیر و توزیع اعلامیهها و نوارهای حضرت امام هم ادامه یافت و به دستگیری و شکنجه وی هم انجامید؛ البته در این راه، فرزندان او و از جمله شاعر شوریده معاصر، حسین آهی هم یار و همراه پدر بودند. استاد علی آهی از همان دوران نوجوانی به شاعری و مداحی هم روی آورد و چنان در این زمینه پای فشرد که جامعه مداحان کشور را تأسیس کرد و به مدیریت این جریان پرداخت و البته در این راه، شاعران و مداحان آیینی فراوانی را هم آموزش داد. این مداح برجسته به وجوه عقیدتی در شعر آیینی بسیار اهمیت میداد و از این رو، یکی دیگر از باقیاتالصالحات وی، «بنیاد دعبل خزاعی» است که به همت او تأسیس و پذیرای مشتاقان و علاقهمندان شد. او در میان اهل بیت(ع) بسیار به حضرت سیدالشهدا(ع) عشق میورزید که این شعر، از نمونههای اشعار او در رثای امام حسین(ع) و بیان حماسه و مظلومیتهای عاشورا و کربلاست و با این مطلع آغاز میشود:
مهر تابان امامت بر زمین افتاده است
یا که در خون زینت عرش برین افتاده است
نور چشم فاطمه، ریحانه خیرالبشر
بر زمین کربلا از صدر زین افتاده است
این شاعر، مداح و پیرغلام اهل بیت (ع) تا آخرین روزهای زندگیاش، همچنان به شاگردپروری و تربیت شاعران و مداحان جوان و حضور در جلسات هفتگی خانه مداحان و بیان نکات آموزشی مشغول بود. او سرانجام پس از سالها مجاهدت، 16 فروردین ماه سال ۱۳۹۴ به دیدار معبود شتافت و در جوار رحمت حق آرام گرفت. فرزند ایشان، شاعر معاصر حسین آهی، این ابیات را برای استاد و پدرش سرود تا بر سنگ مزارش حک شود:
آنکه معنای نیکخواهی بود
شمع محفل، «علی آهی» بود
نغمه پرداز انقلاب حسین
سایه پرورد آفتاب حسین
رفت از این بزم خانهپردازان
شد همآواز با سفرسازان
این سفر سیر دیگر بشر است
نیستی نیست؛ هستی دگر است
تا نفس داشت ذاکر حق بود
پیرو دعبل و فرزدق بود
آنکه این گوشه گرم شور و نواست
منقبت ساز سیدالشهداست
اهل معنا و پاسدار سخن
وز دمش گرم بود کار سخن
شبنم عارضش به آب نشست
رفت و در چشم آفتاب نشست
این سرا آخرین نشانی اوست
بیت پایان زندگانی اوست
استاد علی آهی یادگارهایی مکتوب از خود به جای گذاشته است که از آن جمله میتوان به «دیوان آهی»، «آیینه نور»، «شعر و شاعران از نظرگاه قرآن، عترت و سنت» و همچنین کتاب ارزشمند «تنویرالافکار» درباره مباحث اعتقادی در شعر اشاره کرد. وی در عین حال کتابی نیز با عنوان «انوار معرفت» دارد که در بخشی از آن درباره احوالات خود چنین سروده است:
دل به تنگ آمد مرا همصحبتی پیدا نکردم
خواستم خلوت گزینم، خلوتی پیدا نکردم
خواستم تا عزت نفسی به دست آرم، دریغا!
چون اسیر نفس بودم، عزتی پیدا نکردم
خواستم پرسم ز یاران علت رنجیدگی ها
موشکافی هر چه کردم، علتی پیدا نکردم
خواستم از تجربتها عبرتی گیرم به گیتی
ای عجب از تجربتها عبرتی پیدا نکردم
خواستم در زندگی، همصحبتی یابم ز مردم
چون به کار آمد محک، همصحبتی پیدا نکردم
خواستم سبقت بگیرم در مدار علم و تقوا
نفس شد بر عقل غالب، سبقتی پیدا نکردم
خواستم روی نیاز خود نَهَم بر درگه حق
تیرهبختی بین که آخر همتی پیدا نکردم
خواستم، «آهی» بپویم راه مردان خدا را
از جفای نفس سرکش، فرصتی پیدا نکردم