به گزارش مشرق، ساعت 11 صبح 28 دی سال گذشته نگهبان بوستان خیابان عباسپور درحوالی میدان ونک، صدای فریادهای دلخراش دختری را شنید. مرد میانسال سراسیمه خود را به نزدیکی در ورودی رساند اما با صحنه دلخراشی روبه رو شد. او با دیدن دختری درمیان شعلههای آتش، بلافاصله به کمک شتافت. درحالی که آتش خاموش شده بود و دختر نوجوان به سختی نفس میکشید تلفن همراهش به صدا درآمد. وقتی مرد نگهبان، تلفن را جواب داد از آن سوی خط، صدای پدر الهه - 16 ساله - را شنید که دست به خودسوزی زده بود.
پدر با شنیدن ماجرا با عجله خود را به محل مورد نظر رساند و دخترش را با خودرو شخصی به بیمارستان سوانح سوختگی شهید مطهری منتقل کرد.این درحالی بود که در کنار دختر نوجوان دستنوشتهای پیدا شد که درآن نوشته بود :«یکی از دلایلی که دست به این کار زدم به خاطر نمره صفری بود که در امتحان اقتصاد ترم اولم گرفتم.»
بدین ترتیب پدر الهه به دادسرای رسالت رفت و از مدیر مدرسه، معلم درس اقتصاد و مراقب محل امتحان دخترش شکایت کرد. با شکایت مرد میانسال، بازپرس پرونده از همگی تحقیق کرد.اما مسئولان مدرسه مدارکی ارائه کردند که نشان میداد دخترنوجوان در امتحانات بعدی حضور داشته و مدیر مدرسه هرگز مانع از حضور دختر نوجوان در امتحانات بعدی نشده است.
همچنین شورای مدرسه در تاریخ 15 دی و درست دو روز بعد از گرفتن تقلب از الهه تشکیل شده و مصوب کرده بود که نمره درس اقتصاد این ترم دختر نوجوان موکول به امتحان ترم دیگرش شود و نمره ترم بعد برای این درس نیزدر نظر گرفته شود.
این درحالی بود که طبق آیین نامه تخلفات امتحانی، اگر در امتحانات داخلی مقطع متوسطه، دانشآموزی کتاب، جزوه، یادداشت و ... به همراه داشته باشد نمره درس مربوطه صفر است.
درحالی که تحقیقات در این باره ادامه داشت، الهه چند روزبعد به علت شدت سوختگی وعفونت تسلیم مرگ شد.بنابراین پرونده در اختیار بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران قرارگرفت.
پدردل شکسته که هنوز پس از ماهها با یادآوری خاطره آخرین روزهای زندگی دختر درسخوانش غم همه وجودش را گرفته، با صدای بغض آلود گفت: «دخترم به نمرههایش خیلی حساس بود. از اول ابتدایی تا اول دبیرستان بجز 20 هیچ نمرهای نگرفته بود. آنقدر نمره صفری که به او داده بودند برایش گران تمام شده بود که دست به این کار زد.
او فقط 16 سال داشت. اما با دخترم کاری کردند که دست به چنین کاری زد.حرف من این است که اگر از او تقلب هم گرفتهاند میتوانستند سلسله مراتب را رعایت کنند. به من زنگ بزنند. چرا با اعصاب دخترم اینقدر بازی شد که عاقبتش این شود. او تا روزی که دعوتنامه مدرسه رسید هیچ چیزی نگفت. وقتی بالای سرش رفتم و از او علت کارش را پرسیدم گفت: میترسیدم شما را ناراحت کنم. همان موقع به خودش گفتم ای کاش ما ناراحت میشدیم اما تا آخر عمر داغش را تحمل نمیکردیم. من از مسئولان مدرسه گله مندم که چرا دخترم را به این مرز رساندند...»
ازسوی دیگر با ارجاع پرونده به دادسرای جنایی؛ بازپرس محسن مدیر روستا دستور داد تا از دانشآموزانی که سر جلسه امتحان حضور داشتند تحقیق صورت گیرد تا مشخص شود برخورد معلمان و مراقبان با الهه چگونه بوده است. همچنین از حراست آموزش و پرورش خواسته شد تا بررسی کنند آیا مدرسه در برخورد با دانشآموز مطابق آیین نامه عمل کرده است یا خیر.