سرویس سیاست مشرق - حداقلی ترین درخواست مردم از دولت و رئیسجمهور رسیدگی به مشکلات آنها در زمان وقوع پیشامدهای ناگوار است. اما در مقابل، متاسفانه عملکرد قوه مجریه در طی دوران مدیریت روحانی نشان داده اولویت حل مشکلات مردم مصیبت زده همواره توسط دولتی ها نادیده گرفته شده و آنچه به چشم میآید "بیتفاوتی" مسئولان به مشکلات کشور است.
برای نمونه میتوان به ماجرای وقوع سیل اخیر در استانهای غربی کشور اشاره کرد که موجب از بین رفتن تعداد زیادی از هموطنانمان- طبق آخرین آمار بیش از ۴۰ کشته و ۱۲ مفقود- شده است که بلاشک باعث اندوهگین شدن مردم ایران می شود. اما تا کنون علیرغم اینکه بخش عمده ای از بحران بوجود آمده بدلیل عدم پیشبینی مناسب و همچنین آماده نکردن زیرساختهای لازم برای مقابله با این بحرانها، بوده و مستقیما کوتاهی دولت در شدت یافتن حادثه مشهود است اما رئیسجمهور به عنوان تصمیم گیر اصلی در دولت، به حل مشکلات مردم بی توجه بوده و صرفا به صدور یک دستور از اتاق کار خود درساختمان ریاستجمهوری بسنده کرده است.
گرچه روحانی طی روزهای اخیر و با آغاز فعالیت های انتخاباتی، همه توان خود را برای حضور در برنامههای تبلیغاتی گذاشته اما در شرایطی که رسیدگی به مشکلات مردم سیل زده میتوانست در اولویت کارهای رئیسجمهور قرار بگیرد وی امروز برای افتتاح نمایشی چند واحد پتروشیمی به عسلویه سفر کرده است.
در واقع روحانی بدون توجه به مشکلات مردم حاضر در استان های نیمه غربی کشور و گرفتاری های آنان، افتتاح انتخاباتی چندین پروژه از جمله ۵ فاز پارس جنوبی را اولویت کاری خود قرار داده است و در بهترین حالت در آرامش اتاق کار خود پیگیر اخبار سیل زدگان می شود. این اولویت بندی رئیس جمهور در حالیست که رهبری معظم انقلاب، در پیامی که بابت ابراز همدردی با سیل زدگان صادر کردند به طور صریح بر فوریت اقدام برای حل مشکلات اشاره نمودند. در بخشی از پیام حضرت آیتالله خامنهای در این باره آمده است: وظیفه فوری مسئولان ذیربط، کمک به آسیب دیدگان و کاستن از رنج و اندوه آنان است. لازم است هیچ تأخیر و سستی در ادای این وظیفه نشود.
این نحوه برخورد که به "مدیریت اتفاقی" معروف شده ، در دولت فعلی سابقه طولانی دارد و پیش از این نیز بارها توسط شخص رئیس جمهور و مسئولین رده بالای دولت اتفاق افتاده است. برای نمونه میتوان به ماجرای وجود ریزگردها در استانهای جنوبی کشور اشاره کرد. زمانی که وضعیت زندگی برای مردم ساکن در مناطق جنوبی کشور سخت شده بود و امکان تنفس برای خیلی از مردم به سختی ممکن بود رئیسجمهور و دولت در دفترکار خود در تهران نشسته بودند و از راه دور هراز چندگاهی درباره آن مناطق سخن میگفتند.
از سوی دیگر اما زمانی که فرصت برای استفاده سیاسی از وقایع تلخ بوجود بیاید، صف مسئولان دولتی برای حضور در صحنه تشکیل و تقریبا تمام اعضای دولت حتی اگر برای گرفتن عکس یادگاری هم که شده، به محل حادثه میروند. نمونه این اقدام را میتوان به حضور پرتعداد و چندین باره دولتیها و همچنین سیاسی کردن حادثه پلاسکو در نظر گرفت که علیرغم اینکه ضعف دولت در وقوع بخشی از این فاجعه مشهود بود اما تاکنون به انواع مختلف بهدنبال بهره برداری های سیاسی از آن هستند و پیشبینی میشود با نزدیک شدن به زمان انتخابات بر حجم آن نیز افزوده شود.
این بی تفاوتی و عدم رسیدگی به مشکلات مردم در حالیست که در اکثر حوادث کشور، سایر مسئولان و دلسوزان کشور در غیبت دولت به یاری مردم می شتابند و وظیفه بر زمین مانده دولت را به دوش میکشند که البته با کنایههای حامیان دولت نیز مواجه میشوند.