به گزارش مشرق، شامگاه یکشنبه ماموران انتظامی هنگام گشتزنی در یکی از محلههای شهر کرج متوجه خودروی هیوندایی شدند که با سرعت بالایی در حرکت بود. ماموران به راننده مشکوک شده و او را زیر نظر گرفتند تا این که با خودروی جلوییاش تصادف کرد و متوقف شد. راننده سعی میکرد به هر طریقی رضایت راننده مقابل را جلب کرده و محل را ترک کند که ماموران مانع از فرار متهم از صحنه تصادف شدند و او را که لکههای خون روی لباسش بود، بازداشت کردند. مرد ۳۷ ساله که خودش را یک پیمانکار ساختمان معرفی میکرد مدعی بود چون گواهینامه همراهش نبوده، ترسیده و بعد از تصادف میخواسته فرار کند که موفق نشده است. لکههای خون روی پیراهنش به این دلیل بوده که از بینیاش خون آمده است.
همین موضوع باعث شد که ماموران به او بیشتر مشکوک شوند. ماموران که احتمال میدادند خودرو متعلق به او نیست به استعلام از هویت مالک خودروی هیوندای پرداختند که معلوم شد خودرو متعلق به مردی است که در تهران زندگی میکند. با شماره تلفن او تماس گرفتند اما خاموش بود.
در ادامه با خانواده مالک خودرو تماس گرفتند که معلوم شد او صبح زود با خودرویش خانه را ترک کرده تا به محل کارش در مرکز پرورش گل در اطراف تهران برود و دیگر بازنگشته و تلفن همراهش نیز خاموش است. بنابراین به کلانتری محل رفته و ماجرا را گزارش دادهاند.
با کشف این سرنخ مرد راننده دستگیر شد و برای تحقیقات به اداره آگاهی استان البرز منتقل شد.
افشای راز قتل
متهم که معتاد به شیشه است در بازجویی اولیه اظهارات ضد و نقیضی را مطرح کرد و مدعی بود که صاحب خودروی هیوندا را نمیشناسد و این خودرو متعلق به خودش است. زمانی که خانواده مرد گمشده به پلیس آگاهی احضار شدند و در مواجهه حضوری با مرد بازداشت شده قرار گرفتند، آنها متهم را به عنوان دوست مالک خودرو معرفی کردند. با مشخص شدن این موضوع ماموران مطمئن شدند او بلایی برسر دوستش آورده است. تحقیقات از این متهم ادامه داشت تا اینکه وی دو روز پیش سکوت خود را شکست و به قتل دوستش اعتراف کرد.
اعتراف به جنایت
متهم به قتل به افسر تحقیق گفت: من شیشه مصرف میکنم و با مقتول ده روز پیش از جنایت دوست شدم. پیش از ملاقات با وی، شیشه مصرف کردم و وسوسه شدم هر طور شده خودرویش را سرقت کنم. با او تماس گرفتم و خواستم با هم برای تفریح به شمال کشور برویم. او با اعتمادی که به من داشت قبول کرد و با من همراه شد. از جاده چالوس رفتیم. به مرزنآباد نزدیک شدیم. از دوستم خواستم خودرو را متوقف کند تا کمی استراحت کنیم.
وی ادامه داد: پس از توقف خودرو ابتدا با میله آهنی که داخل خودرو بود به او حمله کردم. سرش کم خون آمد و روی لباسم پاشید، بعد او را بیرون انداختم و با برداشتن قطعه سنگی ضربههایی به سرش زدم. جسد را در زمینهای خاکی اطراف جاده مرزنآباد رها کردم و با سوار شدن به خودروی سرقتی ساعاتی را در شهرهای شمالی میگشتم. هوا که تاریک شد به سمت کرج به راه افتادم. میخواستم دوباره بازگردم و ببینم که جسد را کسی پیدا کرده یا نه که ماموران به من ظنین شدند و بازداشت شدم.
کشف جسد
همزمان با اعتراف این مرد به جنایت، موضوع به بازپرس ابراهیم مرادی، کشیک قتل دادسرای کرج گزارش شد و با دستور قضایی تحقیقات برای رازگشایی از ادعای متهم مبنی برجنایت آغاز شد.
در این مرحله بازپرس جنایی همراه تیمی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی استان البرز به محل جنایت اعزام شدند. آنها ساعتها جستوجو کردند اما موفق به یافتن جسد نشدند. در این مرحله بازپرس جنایی دستور استعلام از ادارههای پلیس شهرهای شمالی را صادر کرد تا مشخص شود آنها جسدی را در روزی که متهم دست به جنایت زده، کشف کردهاند یا خیر. تحقیقات در این باره ادامه داشت تا اینکه ماموران دیروز با خبر شدند روزی که متهم دست به جنایت زده، ماموران مرزنآباد از طریق تماس یک مرد روستایی جسد را یافتهاند. زمانی که پلیس جنایی کرج موضوع را بررسی کرد معلوم شد که جسد مجهولالهویه متعلق به همان مردی است که متهم جوان او را به قتل رسانده است.
عامل جنایت با صدور قرار قانونی از سوی بازپرس شعبه ۲۲ دادسرای جنایی کرج روانه بازداشتگاه پلیس شد.