خونسردترین ابلیس
حامد کمیلی / اغماء
حامد کمیلی هم مانند بهاره افشاری در یکی از تجربههای نخست دوران بازیگریاش دست به انتخاب نقشی متفاوت زد. او در مجموعه «اغماء» (که مانند «او یک فرشته بود» سریالی مناسبتی و رمضانی محسوب میشد) در نقش جوانی با سیمایی متفاوت با نام الیاس ظاهر شد، او در قسمتهای ابتدایی مجموعه، جوانی با سیمایی مثبت و موجه و عرفانی بود اما کمکم هرچه گذشت، جنبههای متفاوتی از شخصیت وی مشخص شد و در انتها دیدیم که او در واقع ابلیسی در لباس انسان است! بازی خونسرد کمیلی از جمله نکات قابل توجه این نقش و عاملی برای باورپذیریاش در ذهن مخاطبان بود.
دردسرهای خانوادگی
سیاوش طهمورث/ زیر تیغ
سیاوش طهمورث از جمله بازیگرانی است که عموما با بازی در نقشهای منفی در کارنامه کاریاش در تلویزیون شناخته میشود. او در «زیر تیغ» در نقش قدرت ایفای نقش میکرد؛ عموی خانواده که باوجود روابط تیره و تار همیشگی با برادرش (آتیلا پسیانی) پس از مرگ او میکوشید فرزندانش را تحت سلطه خود دربیاورد و به دلیل اتفاقات گذشته از محمود (با بازی پرویز پرستویی) انتقام بگیرد. طهمورث در این مجموعه شخصیتی منفعت طلب بود و در کنار دیگر بازیگران چیرهدست کار، بازی قدرتمندی را از خود به نمایش گذاشت.
سیمای زنی سرسخت
رویا نونهالی/ خواب و بیدار
معمولا کمتر عادت داریم بازیگران زن را در نقشی قدرتمند و منفی ببینیم و تعداد زنهای خلافکار هم که تقریبا در مجموعههای تلویزیونی انگشتشمار است؛ با این حال رویا نونهالی در مجموعه خواب و بیدار انتخابی متفاوت کرد و نقشی به یاد ماندنی از خود به نمایش گذاشت. ناتاشا، خلافکاری حرفهای است که پس از سالها به ایران برگشته و با همدستی عبدالله پلنگ اقدام به سرقتهایی مسلحانه میکند. جنس سرد بازی نونهالی در کنار پرداخت خوب شخصیتش جذابیتی دوچندان به این نقش بخشید.
شیطان در لباس فرشته
بهاره افشاری/ او یک فرشته بود
بهاره افشاری در اولین تجربه جدی خود در عالم بازیگری دست به انتخاب نقشی زد که شاید کمتر بازیگر حتی باسابقهای حاضر است به سراغش برود. او در این مجموعه در نقش شیطان ظاهر شد! دختری که در ابتدا سیمایی مظلوم داشت، اما هر چه بیشتر از ماجرا گذشت، جلوههای متفاوتتری از شخصیتش برای مخاطب رو شد و او از اغفال پدر خانواده (با بازی حسن جوهرچی) تا کشتن مادر و پسر کوچکش پیش رفت. افشاری البته به واسطه همین بازی قدرتمند خیلی زود در سطح جامعه شناخته شد و مخاطبان حتی هنوز هم او را با نقش آن شیطان در یاد دارند.
شاهزادهای رو به زوال
محمود پاکنیت / خانهای در تاریکی
محمود پاکنیت را در سالهای اخیر عموما در نقشهایی مثبت و حتی خنثی شاهد بودهایم و به این دلیل بازی در مجموعه «خانهای در تاریکی» انتخابی متفاوت و خاص در کارنامهاش محسوب میشود. او در این مجموعه در نقش میرزا بهادر، شاهزادهای قاجاری است که سرشار از عقدهها و حسرتهای درونی بوده و این کمبودهای روانی را بر سر افراد ضعیفتر از خودش خالی میکند. او شخصیتی زنستیز و بشدت ستمگر بود و تماشای صحنههای آزار رساندن او به زیردستان و حتی همسرش بسیاری از مخاطبان را آزرد.
یک دیو باستانی
سیامک صفری / آبپریا
اگرچه «آبپریا» که در نوروز 92 روی آنتن رفت مجموعهای برای کودکان بود، اما این دلیل نمیشد که در آن شاهد وجود هیچ شخصیت منفیای نباشیم! صدای خشدار سیامک صفری در کنار چهرهپردازی همیشگی و قدرتمندانه جلالالدین معیریان کمک کرد تا او یکی از ترسناکترین شخصیتهای منفی مجموعههای کودکان را بسازد. دیوی با نام «اپوش» که پری آبها را به اسیری میگیرد و میخواهد او را عروس خودش کند. اپوش البته در فرهنگ باستانی خودمان هم نامی واقعی است و به معنای «دیو خشکسالی» در متون متعددی به کار رفتهاست. صفری با سابقه دیرینه بازیاش در عالم تئاتر این نقش را هنرمندانه ایفا کرد.
داستان یک کینه قدیمی
رحیم نوروزی، جهانگیر الماسی/ پس از باران
«پس از باران» مجموعه موفق و پربینندهای بود که در سال 79 از شبکه سه سیما روی آنتن رفت و بازی خوب بازیگران آن حسابی به چشم آمد. یکی از این بازیگران تحسین شده، رحیم نوروزی در نقش دایی جوان داستان بود. او در نقش برادر زن ارباب منطقه (با بازی محمود پاکنیت) بود. او که در ابتدا به منزله پسر نداشته ارباب محسوب میشد، پس از ازدواج دوم ارباب موقعیت خود و خواهر و خانوادهاش را در خطر دید و کمکم به سمت شخصیتی سوق پیدا کرد که حتی گذشت زمان هم چیزی از آتش کینهاش کم نمیکرد. نقش دوران میانسالی این شخصیت را جهانگیر الماسی بازی کرد که او هم با آن صدای مرموز به همان اندازه تاثیرگذار بود.
خبیث ترحم برانگیز
مصطفی طاری / سفر سبز
مصطفی طاری در عالم بازیگری در تلویزیون، هنرپیشه به نسبت کمکاری است و نقشهای محدودی را بازی کرده؛ با این حال هنر بازیگری او در کنار چهره استخوانی و صدای ویژهاش به کمک آمده تا در همان نقشهای محدود و عموما منفی هم تاثیرگذار ظاهر شود. او در «سفر سبز» در نقش پدری معتاد بود که تقریبا از هیچ نوع خباثتی در حق همسر و اطرافیانش فروگذار نمیکرد؛ این شخصیت که غلام شمدی نام داشت در ابتدا و در بحبوحه جریانهای پیش از وقوع انقلاب، دو همسایه انقلابیاش را لو داد و فرزندشان را آواره کرد، سپس هنگامی که همسرش تصمیم گرفت این کودک را بزرگ کند، او را ربود و پنهانی به خانوادهای در خارج کشور فروخت و حتی بعدها وقتی این کودک بزرگ شده، برای یافتن خویشاوندانش به ایران بازگشت بازهم دست از توطئهچینیهای خبیثانهاش برنداشت.
پدرسالار
حسن پورشیرازی/ نرگس
«نرگس» نام مجموعهای به کارگردانی سیروس مقدم بود که در شبهای تابستان 85 روی آنتن رفت و خیلی زود مجموعهای پر مخاطب شد. حسن پورشیرازی در این مجموعه در نقش شوکت، مردی مقتدر و خود رای بود که بر اعضای خانوادهاش به نوعی حکومت میکرد و وقتی متوجه شد پسرش (با بازی مهدی سلوکی) قصد ازدواج با دختری از خانوادهای متفاوت را دارد، به سختی سعی در نابود کردن آن خانواده کرد. زورآزمایی و جدال این شخصیت مقابل شخصیت اصلی داستان، نرگس (با بازی زندهیاد پوپک گلدره و سپس ستاره اسکندری) از بخشهای بشدت دیدنی این مجموعه بود.
درخشش یک ذهن سیاه
کیکاووس یاکیده/ هوش سیاه
کیکاووس یاکیده در زندگی شخصیاش فردی احساساتی است، شعر میگوید و صدایش را در قالب دکلمه شعرهای گوناگون و نیز دوبله مجموعههایی چون «لذت نقاشی» شنیدهایم. او اما در یکی از معدود تجربههایش در عالم بازیگری، در نقش تبهکاری حرفهای با نام جمشید کاظمی ایفای نقش کرد. او در «هوش سیاه» خرابکاری در حوزه جرایم رایانهای بود که سرقتهایی حرفهای میکرد و حتی پلیس بینالملل بهدنبالش میگشت. جذابیت طرح مباحث گوناگون جرایم رایانهای و لزوم آگاهی بخشی به مخاطبان درباره این قضیه موجب شد سری دوم این مجموعه هم مجددا با بازی یاکیده در نقش این دزد حرفهای و خونسرد روانه آنتن شود.
سالهای سیاه آقای ساواک
حسین سحرخیز/ ریحانه
حسین سحرخیز در مجموعه «ریحانه» در نقش مامور ساواکی است که شمایلی ترسناک و بسیار با نفوذ دارد. او از آن دست شخصیتهایی است که در راه رسیدن به منافع شخصی و اهداف خود از قربانی کردن دیگران هیچ ابایی ندارد و برای به دست آوردن آسیه، دختر خالهاش (با بازی مرجان محتشم) خانوادهای را بر باد میدهد و با انواع و اقسام شکنجهها شوهر جوان و انقلابیاش را هم به شهادت میرساند. سحرخیز در این مجموعه تقریبا هیچ ویژگی مثبتی نداشت و از آن دست شخصیتهای به معنای واقعی کلمه منفی بود!
پدرخوانده وطنی
علیرضا خمسه/ میکائیل
بابا پنجعلی مجموعه «پایتخت» در چند سال اخیر به ایفای نقشهای منفی و متفاوت، بسیار بیشتر از گذشته اقبال نشان داده است. آقاخان مجموعه «میکائیل» یکی از این شخصیتهای منفی است که البته ظاهری مصلح و خیرخواه دارد و اهالی آن منطقه کوچک روستایی حسابی از او حساب میبرند؛ با این حال او در پس پرده، گروهی خلافکار را رهبری میکند و نشان میدهد شخصیتی است که حتی نسبت به اطرافیان خودش هم رحم ندارد. خمسه کوشید در این نقش، سیمایی جدی و متفاوت از خودش به نمایش بگذارد و البته گریم دون کورلئونه گونهاش هم در این راه بیتاثیر نبود!