به گزارش مشرق، خلیجفارس در زمره مناطق «منافع حیاتی» ماست. شاید برای آمریکا و ژاپن و اروپا اهمیت خلیج فارس منحصر به منابع انرژی و ذخایر نفت و گاز منطقه باشد، اما برای ایران جنبههای سوداگرانه اهمیتی ندارد بلکه خود خلیجفارس اهمیت دارد چون جزئی از ایران است.
یعنی وسعت منافع و قلمرو ما نسبت مستقیمی با درجه حساسیت ما به تحولات این منطقه دارد. امروزه کشورهایی که راه دریایی آزاد ندارند از موقعیت اقتصادی و تجاری مناسبی برخوردار نیستند و بهواقع وامدار همسایگانی هستند که ناچارند کالاهای خود را از خاک آنها ترانزیت کنند.
در حالی که خلیجفارس و دریای عمان به ما فرصت دسترسی به همه جهان را داده است. به مناسبت دهم اردیبهشت روز ملی «خلیجفارس» و همچنین بررسی اهمیت این شاهراه بینالملی و برخی ادعاهای کشورهای کوچک منطقه بر سر آن، روزنامه «حمایت» با حسین شیخالاسلام کارشناس مسائل غرب آسیا به گفتوگو نشسته که مشروح آن در ذیل آمده است:
شیخالاسلام درخصوص اهمیت خلیجفارس برای ایران گفت: خلیجفارس مهمترین و راهبردیترین آبراه دنیا است و این اهمیت به دلیل آن است که ۴۰درصد نفت دنیا در این منطقه وجود دارد و هرکس بتواند این منطقه را مدیریت بکند به مثابه آن است که انرژی دنیا را مدیریت کرده است. همه این ۴۰درصد نفت دنیا باید از تنگه هرمز بگذرد و یک طرف خلیج فارس و تنگه هرمز نیز ساحل ایران است.
وی در ادامه افزود: غربیها و انگلیسیها که پس از کشف نفت و اطلاع یافتن از میزان ذخایر نفت منطقه خلیجفارس، نیروهای خود را در این منطقه مستقر کردند و پس از آنکه از این منطقه خارج شدند، جای خود را به آمریکاییها دادند.
آمریکاییها پیش از وقوع انقلاب اسلامی با تقویت نیروی دریایی رژیم پهلوی، امنیت انتقال انرژی را برای خود و همپیمانانش تأمین میکردند.
پس از وقوع انقلاب اسلامی، کنترل خلیج فارس و تنگه هرمز از دست آمریکاییها خارج شد و حکومت مستقل جمهوری اسلامی ایران که برخلاف حکومت قبلی که در راستای تأمین منافع غرب اقدام میکرد، قدم در راه تأمین منافع ملت خود برداشته بود، به عنوان عاملی در مقابل اهداف غربیها تعریف شد و آمریکاییها، انقلاب اسلامی ایران را برخلاف منافع نامشروع خود قلمداد کردند. البته اقدام آمریکاییها بر کنترل نفت، تنها منحصر به خلیجفارس نبود بلکه استعمارگران که هرجا منافعی برایشان بود در آنجا حضور داشتند ولی دلیل ویژه بودن حضور آمریکاییها در این منطقه، وجود حجم بالای انرژی باثبات برای آنها بود.
این کارشناس مسائل خاورمیانه ادامه داد: آمریکاییها با برنامههای فراوان از زمینهچینی برای کودتا گرفته تا ورود مستقیم و تحمیل جنگ بر کشورمان تلاش کردند عزت از دست رفته خود در خلیجفارس را باز یابند که هرگز نتوانستند در مقابل اراده مردم بایستند. پس از آنکه از سرنگونی نظام حاکم بر ایران اطمینان یافتند، درصدد برآمدند که حضور نظامی خود را با بهانه مقابله با تروریسم و باقلدرمآبی خاص خود آمریکاییها بر خلیجفارس تحمیل کنند که البته دست آمریکاییها از آستین کشورهای عرب منطقه بیرون زد.
آنجا که فرماندهی نیروهای آمریکایی در قطر است، نیروی زمینی آنها در کویت است، نیروی دریایی آن در بحرین و نیروی هوایی آن هم در قطر. پس از انقلاب اسلامی بود که آمریکاییها به این منطقه لشگرکشی کردند تا به دنیا ثابت کنند درست است که دیگر حکومت ایران در اختیار ما نیست اما هنوز هم مدیریت منطقه خلیج فارس با آمریکاست! این ادعا، تضاد بزرگ با منافع ایران داشت و جنگ ایران و آمریکا در این منطقه شدت گرفت. این جنگ نظامی نبود ولی گفتمانی و بسیار هم جدی بوده و هست.
شیخالاسلام به شکست برنامههای آمریکاییها در منطقه خلیج فارس اشاره کرد و افزود: آمریکاییها و غربیها، در منطقه غرب آسیا و اطراف خلیج فارس، با ایران و اعراب حاشیه این خلیج روبرو بودند. اعراب را با تطمیع و تهدید با خود همسو کردند ولی ایران اسلامی با افزایش قدرت و قوای نظامی خود توانست در مقابل توان دشمنانش توازن ایجاد کند.
ایران با توان نظامی بومی خود هم از نظر عملی و هم از نظر نظری توانست بر گفتمان استعمارگری غربیها به سردمداری آمریکا پیروز شود و کنترل خلیج فارس را به دست بگیرد. این توان ایران که حکومتی مستقل و صلحطلب نیز بوده و هست، توانسته سرنوشت قیمت نفت و انرژی، ثبات انتقال نفت و انرژی و همچنین عامل امنیت منطقه را رقم بزند.
اما در مقابل با برخی کشورهای مرتجع عرب روبرو هستیم که بنا داشتند با دخالت در بازار نفت، ایران را به زانو دربیاورند که امروز شاهدیم خود با شکست روبرو شدهاند. ایران همواره پس از انقلاب اسلامی اصل عدالت را چه در تعیین قیمت نفت برای مصرف کننده و چه صادرکننده رعایت کرده، اما شیطنت و بیتدبیری برخی کشورهای سرسپرده به غرب، بحرانهای قیمتی را در دنیا بوجود آورده است.
وی در ادامه به ریشه برخی ادعاهای کشورهای حاشیه خلیج فارس درخصوص نام این خلیج و برخی جزایر ایرانی نیز اشاره کرد و گفت: به عنوان مثال کشور امارات که مدعی جزایر سهگانه است عمرش به اندازه درختان خیابان ولیعصر(عج) تهران هم نیست، آنوقت چطور مدعی چنین ادعای بزرگی است؟ اگر آنها بنشینند همین حساب و کتاب را با خود داشته باشند و قدمت ایران بزرگ را در طول تاریخ ببیند برهان خلفی بر ادعایشان است. شورای همکاری خلیج فارس هم که ادعای خلیج جعلی عربی دارد، بسیاریشان تا چند سال پیش جزو خاک ایران بوده و ادعاهایشان کمی مضحک است.
این کارشناس مسائل غرب آسیا درباره علت ادعای اعراب حاشیه خلیج فارس درباره این خلیج، اظهار داشت: دست آمریکا و صهیونیستها در این قضیه کاملا آشکار است. آمریکا و صهیونیستها با این اقدام در تلاش هستند تا با مشغول کردن اعراب و ایران به این جنگ بیخود که هیچ مبنای تاریخی ندارد، انرژی مارا گرفته تا خود بتوانند به اهدافشان برسند.
شیخالاسلام درباره آینده خلیج فارس هم گفت: اقتدار جمهوری اسلامی ایران و نیروهای نظامی آن در خلیج نیلگون همیشه فارس، ابدی است و آیندهای جز اشراف و تسلط ایران بر این منطقه نمیتوان متصور بود.