گروه فرهنگ و هنر مشرق - صبح قرار است اول وقت سر قرار باشم. ایستگاه شریعتی از عمق زمین بالا میآیم. نمباران و خنکای اول اردیبهشت تهران که حالا تنه به تنه آب و هوای دامنههای کوهستانهای البرز میزند، حال هر آدمی را جا میآورد. اندکی دیر رسیدهام. یک راست میروم سالن همایش. استاد حسابداری مشغول مقدمات است و دور تا دور سالن هم کتابفروشهایی نشستهاند از سراسر کشور و شرق و غرب ایران. از اصفهان و مشهد گرفته تا یزد و قم و گنبد و بجنورد و سرخس. کتابفروشان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی دور هم جمع شدهاند تا نهمین نشست سراسری خود را برگزار کنند.
بعد از سال 88 بود که تعدادی از مراکز توزیع کتاب و محصولات فرهنگی دور هم جمع شدند تا یک سامانه نظاممند از توزیع کتاب و محصولات فرهنگی را برای خود ایجاد کنند. گردهمایی فرهنگیکارهای انقلابی در ابتدای کار «خوشه» نام گرفت. بعد از چند سال اما به تدریج با سر و شکل گرفتن انجمن نوشتافزار و محصولات فرهنگی «خوشه» هم کار خود را محدود به کتابفروشیها کرد. هر سال هم اعضای خود را برای نشست سراسری دور هم جمع میکنند. خوشهایها سال قبل در مسجد جمکران قم اردو زده بودند و حالا امسال در تهران نهمین نشست خود را برگزار کردند.
بنای تصدیگری نداریم
آقای علی اسماعیلی دبیر این انجمن میگوید: «گستردگی این تشکل به واسطه عضویت کتابفروشی از شهرهای مختلف جنبه سراسری کشوری یافته است. این اعضا هریک مستقل هستند و بنا به انتخاب و مقتضیات خود در حرکتهای گروهی و جمعی این تشکل همراه میشوند یا از آن حمایت میکنند. شرط مهم در عضویت کتابفروشی های تشکل خوشه غیر دولتی بودن آنهاست که دلایل خاص خودش را دارد.»
او همچنین درباره ماموریتها و وظایفی که متوجه «خوشه» است میگوید: «خوشه بنای تصدی گری ندارد و کار اجرایی انجام نمیدهد. این تشکل یک ستاد است برای پیگری خدمات و اموراتی که مربوط به کتاب فروشیها میشود. ایجاد زیرساختها از طریق هماهنگیها با دو هدف صورت میگیرد. اول امور «تأسیسی» که برای ایجاد و تشکیل فروشگاههای جدید کتاب و محصولات فرهنگی شکل میگیرد. دوم هم ایجاد زیرساخت برای امر «تثبیتی» است. یعنی هدف آن کسانی که اکنون در این عرصه حاضر و مشغول فعالیت هستند. با این هدف که این اعضا بتوانند با قوت در جای خودشان باقی بمانند و درعرصه کتاب و کتابخوانی فعالیت کنند.»
پیش به سوی فهم حسابداری
اعضای انجمن سالانه دور هم جمع میشوند. برگزاری کارگاههای آموزشی درباره مسائل و موضوعات مبتلا به کسب و کارِ کتابفروشی هم از جمله مهمترین برنامههای نشستهای سالانه است. نشست سال گذشته اعضای انجمن در قم با موضوعات مهمی مانند بازاریابی، برندینگ و تبلیغات همراه بود. انجمن برای نشست نهم تهران تصمیم گرفته بود تا قدمی برای ایجاد فهم حسابداری در میان اعضا بردارد. به همین دلیل برگزاری کارگاههایی مانند اصول حسابداری، ثبت حساب و آشنایی مقدماتی با صورت حسابهای مالی از کارگاههای آموزشی روز پنجشنبه بود که توسط یکی از اساتید و مشاوران مطرح این حوزه برای اعضا برگزار شد.
گعده تا نیمه شب
پنجشنبه شب و بعد از اتمام کارگاههای روز اول هم مطابق روال نشستهای گذشته به برگزاری گعده میان حاضران در نشست میگذرد. بعد از نماز یکی از اعضا محصول تولید شده توسط خودش را برای دیگران پرزنت میکند. چیزی شبیه بوکمارک یا چوبالف که فرد، هنگام مطالعه آن را میان کتاب گذشته و به مطالعه میپردازد و ابزاری که قرار است بدون نیاز به ابزارهایی مانند پایه متن، فرایند مطالعه را راحتتر کنند. آنقدر راحت که درازکش هم بشود کتاب خواند. بعد از نماز و شام هم گرد هم جمع میشوند به صرف چای و شیرینی.
بحثها عموماً ناظر به موضوعاتی است که در کارگاه آموزشی حسابداری گذشته است. چند نفری عقیده دارند که اصول مطرح شده در چنین کارگاههایی به سبب دوری اساتید از فضای کسب و کار کتابفروشی و اقتضائات حاکم بر آن، نتیجهای را که باید داشته باشد ندارد. در مقابل تعداد دیگری هم معتقدند قدم اول برای ورود حرفهای به حسابداریِ کتابفروشی، فهم اولیهای است که ربطی به فضای شغلی ندارد. فهمی که طبعاً توسط مدرسان و اساتید حسابداری باید انتقال یابد. مدیر یکی از فروشگاههای مطرح جبهه فرهنگی در تهران هم میان صحبتها میآید و دعوت میکند دیگران را به امید و تلاش و تکاپو و جلوگیری از دامن زدن به یأس و ناامیدی. در ادامه هم نقل قولی میکند از جلسهای که با یکی از مشاوران مطرح تبلیغاتی سامسونگ داشته:
«بعد از اینکه فضای فعلی کسب و کار و نوع تعاملات مالی که با ناشران و پخشیهای کتاب را برایش تشریح کردم جا خورد! پرسید این چیزهایی که گفتی واقعی است؟ گفتم بله! پرسید یعنی شما در چنین شرایطی مشغول فعالیت هستید؟ گفتم بله! صاف و رک و پوستکنده در آمد که این فعالیت شما با هیچ منطق اقتصادی سازگاری ندارد و من پیشنهاد میکنم همین امروز کرکره فروشگاه خودتان را پایین بکشید و بروید سراغ کسب و کار دیگری! غرض اینکه خیلی از ماها در چنین فضایی مشغول کار و تجربه هستیم و با آزمون و خطا جلو میرویم و بعضاً موفق هم هستیم. این تجربهها باید انتقال پیدا کرده و بین بچهها بچرخد. ما باید از تجربیات و اطلاعات و دادههای هم استفاده کنیم!»
تنوع لهجهها و گویشها توی هم دویده است. با وجود تفاوت در لهجه و گویش و حتی رنگ پوست اما همگی هدفی واحد دارند. پیش بردن فرهنگ و صنایع فرهنگی حوزه کتاب. فرهنگی که خود را به انقلاب اسلامی متعهد میداند و عزم کرده که روی پای خودش بایستد. برخلاف عقبه روشنفکری نشر که از ثمره سالها تجربه از زمان مشروطه را در اندوخته خود دارد؛ این جمع اما دارد تازه کار خود را آغاز میکند. جمعی تازهکار که آرام آرام دارد جای خود را هم در حوزه نشر و بازار کتاب هم باز میکند. قرار گرفتن دو ناشر که زیر تابلوی «جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» فعالیت میکنند، در جمع ناشران برگزیده امسال هم نشانهاش. / صبح نو