به گزارش مشرق، امروز حسن روحانی بعد از گذشت ۵ روز از حادثه دلخراش معدن یورت گلستان در این منطقه حضور یافت و در جمع معدنچیان سخنرانی کرد. معدنچیان که از وضعیت پیگیری مطالبتشان توسط دولت گله مند بودند با شعارهای انتقادی اعتراض خود را به رئیس جمهور نشان دادند. شدت اعتراضات به حدی بود که روحانی مجبور به ترک معدن شد.
پیش از این و در مراسم روز جهانی کارگر نیز کارگران تهرانی اعتراض شدید خود به دولت را با سر دادن شعارهایی از قبیل «عزا عزاست امروز روز عزاست امروز زندگی کارگر رو به فناست امروز» نشان دادند.
در ادامه برخی از مشکلات کارگران معدن یورت که از زبان یکی از کارگران معدن یورت به نمایندگی دیگران در حضور روحانی مطرح میشد را مشاهده میکنید:
* آقای رئیسجمهور خوش آمدید که اینجا آمدید اما واقعا دیگه فایده ندارد.
* ما ۲۲ سال در این معدن کار می کنیم اصلا هیچ کدامتان نمیدانید که کار در معدن یعنی چی؟
* حالا یادتان افتاده اینجا آمدید؟ ۴۰ نفرمان را از دست دادیم.۱۷۰ بچه بی پدر شده. ۴۰ تا زن بیوه شده. ما اصلا نمیدانیم میخواهید چه کار کنیم. چرا کار در معدن ایمنی ندارد و کسی پیگیر نیست.
* آقای عزیز چند سال پیش ما آمدیم دادگاه آزادشهر شکایت کردیم. همین همکاران شما ما را با باتون زدند و فرار کردیم.
* پارسال آمدیم فرمانداری اعتراض کنیم که ۱۴ ماه حقوق نگرفته بودیم. با زنهایمان آمدیم، خانمهایمان را آوردیم که حقمان را بگیریم یعنی تو رئیسجمهور متوجه نشدی؟!
* من بیست میلیون تومان از این شرکت طلب دارم ۱۰ هزار تومان پول در خانهام نیست که بچهام را به دکتر ببرم.
* آقای رئیسجمهور کارگر این ذوبآهن یک میلیون تومان حقوق میگیرد. وجدانن شما با یک میلیون تومان میتوانید زندگی کنید؟ شما بگید چطوری زندگی میکنید؟
* آقای رئیس جمهور هر کسی که در این معدن در حال کار است ۲۰ الی ۲۵ سال کار میکند و بازنشست میشود. یک میلیون و چهارصد هزار تومان به او حقوق میدهند. این با یک میلیون و چهارصد تومان بچههایش ازدواج میکنند، هزار تا گرفتاری داره، دیگر نفسی برای کار نداره، چه کار کنیم. اینها همه آمدهاند اینجا.
* آقای رئیسجمهور خواهشی که از شما دارم این معدن ۱۷۰۰ متر رفته بدون تعبیه. مسئولان ما کجا هستند؟ دیشب معاون استان گفته است که این معدن گاز نداشت. بیارش اینجا که بهش بگویم کجای این معدن گاز نداشت. همه آنها دروغ میگویند.
* ما فرماندار نداریم. بخشدار نداریم. استاندار نداریم. شما ساختمان پلاسکو ۱۴ نفر مردند چه تشییع جنازهای انجام دادید؟ چرا برای مردگان ما تشییع جنازهشان اینطوری شد؟
* ساختمان پلاسکو ۱۴ نفر مردند در تهران شما چه کار کردید. اینجا ۴۰ نفر مردند این تشییع جنازهشان چی شد؟
* این مادران را شما نگاه کن. این مادرش است. این خانومشه. ۷ تا بچه دارند اینها. چیکار کنیم ما.
* آقا نون نداریم بخوریم، به قرآن مجید. من دلم درد دارد. بگذارید حرفم را بزنم. من دلم داغ داره. همهشان مردهاند. ۴۰ نفر اینجا مردهاند. ما یکماه دیگر هم نمیتوانیم اینها را بیرون بیاوریم. ۴۰ روز دیگر هم نمیتوانیم آنها را بیرون بیاوریم. همه بو گرفتهاند در این داخل.
* آقای رئیسجمهور از شما خواهش دارم. تا الان کجا بودید؟ شما اصلا میدانید کار معدن یعنی چه؟ معدنکار یعنی چی؟
* آقا بیمههای ما را نمیریزند. ما یکسال کار میکنیم شش ماه بیمه ما را میریزند. بیمه ما را کتابخانه رد میکنند. بیمه ما را آرایشگری رد میکنند. سختی کار و زیان آوری کار به ما نمیدهند. آقای رئیس جمهور چه کار کنیم ما.
* آقای رئیس جمهور زمان انقلاب ۱۵ سال کار می کردند بازنشست میشدند الان ۲۵ سال کار میکنیم بازنشست نمیکنند ما را.
* تمام زنها آمدهاند اینجا یک هفته اینجا ماندهاند. اینها همه خانمها و بچههایشان اینجا هستند. ما نمیتوانیم دیگر در این معدن کار کنیم. نمیتوانیم آقا.
* بگذارید من درد دلم را بگویم. رئیسجمهور دیگر اینجا نمیآید. تا ۵۰ نفر نمیرند رئیسجمهور دیگر اینجا نمیآید. به قرآن نمیاد. هیچکس نمیآید درد و دل ما را ببیند و گوش بدهد...