به گزارش مشرق، رسانه آمریکایی ضمن انتشار هفت نمودار، از دلایلی نوشت که ممکن است به شکست حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری منجر شود.
در ابتدای گزارش بلومبرگ آمده است: مشارکت پایین و سطح زندگی مردم میتواند روحانی را آسیبپذیر کند.
شکست روحانی او را به اولین کسی تبدیل میکند که نتوانسته در تاریخ جمهوری اسلامی ایران، در انتخابات دور دوم ریاست جمهوری موفق شود.
انگیزه رای دهنده
حامیان روحانی نگرانند که رای دهندگان در روز رای گیری در خانه بمانند. این چیزی است که در سال 2005 مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی با آن مواجه شد و مشارکت پایین رای دهندگان، انتخابات را به محمود احمدی نژاد سپرد
افزایش هزینههای زندگی
روحانی روی کارنامه اقتصادیاش و به ویژه دستاورد دولتش در پایین آوردن تورم از بالای 30 درصد در اواخر دوره احمدی نژاد به حدود 9 درصد کنونی، کارزار انتخاباتی راه انداخته است اما این بدان معناست که هزینه زندگی همچنان در حال افزایش است. همچنین اینکه اگرچه دستمزدهای واقعی برای اغلب ایرانیها افزایش یافته است اما برای جبران(هزینهها) کافی نیست
کاهش قدرت خرید مواد غذایی
میزان تامین مالی هزینههای مصرفکننده حاکی است که به طور متوسط هر خانوار ایرانی، اکنون دارد در قیاس با سال 2005 گوشت ، مواد لبنی و دیگر مواد غذایی اساسی کمتری مصرف میکند. این برای دولتی که اساس حمایتش مبتنی بر توافق هستهای با قدرتهای جهانی در سال 2015، برداشتن تحریمها و انتظار بهبود شاخصها و شرایط زندگی است، یک مشکل و معضل است
کاهش بهای نفت خام
توافق هستهای به ایران اجازه دو برابر کردن صادرات نفتی و بازگشت به سطح پیش از تحریمها را داد اما متاسفانه برای ایران، بهای جهانی نفت خام سقوط کرده است
بیکاری
روحانی رشد اقتصادی را روی حدود 4 درصد تثبیت کرده است اما این میزان هنوز سبب عملی شدن و به منصه رسیدن مشاغل بیشتر نشده است. بیکاری در سالهای اخیر افزایش یافته است که تا حد زیادی به خاطر این بوده که بخش مهم اقتصاد غیر نفتی هنوز همراه(رشد اقتصادی نفتی) نشده است
نوسانات غیر نفتی
اقتصاد غیر نفتی ایران که موتور اصلی تولید شغل است، در سال دچار انقباض شده و سال قبل به ندرت رشد کرد. این تا حدی به خاطر آن است که اگرچه نرخ تورم به رقمهای یک رقمی کاهش یافته اما رقابت بین بانکها برای جذب سپردهها سبب شده که نرخ واقعی بهره همچنان بالا بماند. در ماه فوریه صندوق بینالمللی پول توصیه کرد که "اقدام فوری" در قبال سرمایه گذاری مجدد و بازسازی وامدهندگان انجام دهد
دلار
جدای از اینکه ایران شاید چه چیزی درباره کشوری که شیطان بزرگ مینامد، فکر میکند، این کشور قطعا ارز آمریکا را دوست دارد. برای ایرانیها نرخ تبادل ارز از ریال به دلار، همیشه شاخص مهمی از نحوه عملکرد اقتصاد و خودشان بوده است. در دوران احمدی نژاد، ریال تقریبا تا 40000 در برابر هر دلار و در تبادلات غیر رسمی تا 10000 ریال سقوط کرد. اگرچه روحانی نرخهای رسمی و خیابانی ارز را به هم نزدیک کرده و نرخ رسمی را با ثبات کرده، اما ریال نتوانسته از ارزش از دست داده خودش رهایی یابد و بهبود یابد».