گروه جهاد و مقاومت مشرق - حمید داودآبادی با انتشار متن و فیلمی از یک شهید مدافع حرم، شهید علیرضا بابایی، یاد او را در اولین سالگرد شهادتش گرامی داشت.
من برای شهادت نمیرم. میرم که انجام تکلیف کنم...
خداحافظی فرزند شهید بابایی با پدر... شهیدی که به طواف عشق رفت.
پدر تا لحظه شهادت برای زیارت به کربلا نرفته بودند و قرار بود خانوادگی مهرماه با یکدیگر برویم.
ولی گویا او مشتاقتر از ما بود. در مدتی هم که در عراق بود فرصتی برای زیارت پیدا نکرده بود.
اما زمان شهادتش جزو اولین شهدای مدافع حرم بودند که پیکرشان در حرم حضرت علی (ع) و امام حسین (ع) و حرم حضرت عباس(ع)#طواف داده شد.
پدر آرزوی زیارت کربلا را داشتند...
شهید مدافع حرم علیرضا بابایی
متولد یک شهریور ۱۳۵۱ در اراک
شهادت بیست و پنج اردیبهشت ۱۳۹۵ فلوجه عراق
یادگاران شهید
زینب خانم هجده ساله و زهرا خانم ده ساله.
زینب خانم بابایی :
دلتنگ بابا که میشوم عکسش را بغل میکنم و به یاد حضرت زینب(س) میافتم.
من یک ساعت مچی داشتم که گم شده بود. توی خواب دیدم بابا آمد و بیدارم کرد و ساعتم را نشانم داد. گفتم بابا این ساعت را از کجا پیدا کردی؟ گفت: از یک آقای مهربان گرفتم که خیلی نورانی بود. پدرم من را برد حرم سامرا، رفتیم داخل و فهمیدم که منظورش از آقای مهربان، آقا امام زمان (عج) است.
الان اگر بخواهی با حضرت رقیه(س) درد دل کنی، به ایشان چه میگویی؟
به خانم میگویم شما هم دخترید. دلتان برای بابایتان تنگ میشود. به یاد علاقه حضرت رقیه (س) به امام حسین(ع) میافتم و برایش اشک میریزم.
حضرت رقیه(س) وقتی پدرشان را دیدند از غصه شهید شدند..
همسر شهید علیرضا بابایی:
آقا رضا سرویس من شده بود. بارها به او می گفتم خودم میآمدم. اما هرگز گوش نمیکرد. در طول مسیر از همان چند دقیقه فرصت هم استفاده میکرد و کلی شوخی می کرد.
رسیدگی به مشکلات مردم را اولویت کار خود قرار میداد. در کارهای منزل به من کمک میکرد و همیشه به دنبال آسایش ما بود.
هر جا ما راحت بودیم او احساس رضایت میکرد...