به گزارش مشرق، شاید «تمیم»، امیر جوان قطر که شنبه گذشته وارد سیوهفتمین سال عمر خود شد، اگر میدانست که عربستان روابط خود با دوحه را قطع میکند و همه مرزهای زمینی، آبی و هوایی با قطر را میبندد، هرگز روز دوشنبه پنجم ماه می، آن سخنان را در نقد عربستان و تمجید از ایران بر زبان نمیآورد.
تلویزیون عربستان سعودی بامداد امروز دوشنبه پنجم ژوئن اعلام کرد که ریاض بنا بر حقوق بینالمللی خود، «روابط دیپلماتیک و کنسولی» با قطر را قطع و همه منافذ زمینی، دریایی و هوایی با قطر را مسدود میکند.
علت قطع رابطه طبق بیانیه رسمی ریاض
در بیانیه عربستان درباره قطع روابط با قطر آمده که علت این امر مربوط به امنیت ملی عربستان سعودی است. عربستان موارد زیر را از جمله علل قطع رابطه بیان کرد که نگارنده آن را اینطور خلاصه میکند:
1- «اقدامات خلاف قانون و بزرگ» مقامات دوحه، از سالها پیش تاکنون، پنهان و آشکارا برای دو دسته کردن صف داخلی عربستان و تحریک برای شورش علیه ریاض و خدشهدار کردن حاکمیت عربستان.
2- پناه دادن گروههای تروریستی و افراطی متعدد توسط قطر، که هدفش بیثبات کردن منطقه است مثل جماعت اخوان المسلمین، داعش و القاعده
3- ترویج ادبیات و طرحهای گروههای مذکور (اخوان، داعش و القاعده) از طریق رسانههای خود (قطر) به شکلی همیشگی.
4- حمایت قطر از فعالیت گروههای تروریستی مورد حمایت ایران در استان قطیف در [شرق] عربستان و در بحرین.
5- حمایت مالی، پشتیبانی و پناه دادن افراطیونی که هدفشان بیثبات کردن وطن [عربستان] است
6- استفاده از رسانهها برای فتنهانگیزی در داخل کشور و منطقه
7- حمایت از «شبهنظامیان کودتاچی حوثی» در یمن حتی بعد از اعلان تشکیل ائتلاف برای این کشور
8- در بیانیه آمده که این تصمیم همزمان با مقامات بحرین گرفته شده که هدف حملات و عملیات تروریستی است که مورد حمایت قطر است
در بیانیه عربستان همچنین آمده که این کشور از سال 1995 تلاش کرده که قطر را به پایبندی به تعهدات و توافقنامهها ترغیب کند اما مقامات قطر عادت کردهاند که قوانین بینالمللی را نقض و تعهدات خود را زیر پا بگذارند.
طبق بیانیه عربستان، شهروندان این کشور حق سفر به قطر، اقامت در آن یا عبور از طریق آن را ندارند و افراد مقیم یا مسافر در قطر میتوانند ظرف مدتی حداکثر 14 روز این کشور را ترک کنند. در این بیانیه «با تأسف» از مردم قطر خواسته شده که به دلیل «اقدامات پیشگیرانه امنیتی» به عربستان سفر نکنند یا از آن عبور نکنند و قطریهای مقیم یا مسافر عربستان، ظرف حداکثر 14 روز عربستان را ترک کنند.
عربستان تأکید کرده که «در برابر طفره رفتن قطر از بار تعهدات خود و توطئه (علیه ریاض) خیلی صبر از خود نشان داده است» اما با این حال عربستان مردم قطر را امتدادی از مردم خود و امت عربی میداند همچنانکه بر فراهم کردن خدمات و تسهیلات برای حجاج و عمرهگزاران قطری فراهم میکند.
مضحک و گریهآور
آنچه ذکر شد، ادبیات رسمی عربستان علیه قطر است. در یک کلمه، عربستان قطر را «حامی تروریسم» معرفی کرد؛ بله ریاض رسما دوحه را به حمایت از داعش و القاعده و پناه دادن آنان و ترویج ادبیاتشان در منطقه متهم کرد. عربستانی که حزبالله مقاوم مقابل اسرائیل را تروریستی مینامد، چرا نمیتواند زمانیکه با قطر به اختلاف جدی خورده، آن را حامی داعش و القاعده معرفی کند؟
در یادداشت قبلی اشاره شد که عربستان طی سفر دونالد ترامپ به ریاض، قطر را حامی تروریسم معرفی کرده و از همین جا بود که تمیم جوان آزردهخاطر، در دوحه پاسخ داد که حزبالله و حماس گروههای مقاومت هستند و ایران در منطقه کشوری مهم است و برخی [یعنی عربستان] که برداشتی افراطی از اسلام دارند، سبب توسعه افراطیگیری و تروریسم شدهاند.
خندهدار و گریهآور اینجاست که عربستان که خود حامی اصلی گروههای افراطی تروریستی در منطقه است، رقیب سیاسی خود در منطقه را به این کاری که خود میکند، متهم میکند. از حزبالله و ایران گرفته تا قطر که اکنون روابطش را با آن قطع کرد.
از نظر عربستان مهم این نیست که این اتهامات برای افکار عمومی در قطر یا منطقه خندهآور یا مسخره باشد، مهم و گریهآور این است که حمایت ترامپ را با چند صد میلیون دلار میخرد و انگلیس را (در سال 2008) تهدید میکند که اگر درباره فساد در قراردادهای تسلیحاتی لندن-ریاض تحقیق شود، کار را برای حملات تروریستها در لندن تسهیل میکند. اصطلاحا عربستان پشتش گرم است؛ اما به چه کسی؟ مثلا آمریکا و اسرائیل؟.
اختلافات از کجا آب میخورد؟
برخی کارشناسان میگویند، اتفاقی که رخ داده، ناشی از زدوبند محمد بن زاید و محمد بن سلمان است. (ولیعهد امارت ابوظبی و جانشین فرمانده نیروهای مسلح امارات عربی متحده - جانشین ولیعهد عربستان و وزیر دفاع این کشور). شائبههای زیادی در خصوص کمک بن زاید به بن سلمان برای تصاحب قدرت در عربستان وجود دارد.
یک خبرنگار عُمانی امروز گفت که محمد بن زاید روز گذشته، به طور محرمانه به مسقط سفر و با سلطان قابوس دیدار کرده است. در این دیدار محمد از سلطان خواسته تا در فشار بر قطر همراه شود اما مسقط رد کرده ولی گفته اگر بخواهند مشکل را با گفتوگو حل کنند، میتوانند در عمان این کار را بکنند.
نگاهی به بازیگران این بازی (مثل بن سلمان 31 ساله و تمیم 36 ساله) نشان میدهد که اُمرا و شاهزادگان کم سن و سال در این مسئله نقش دارند اما این همه ماجرا نیست.
این مسئله چند ریشه دارد که ریشه اصلی آن در اسرائیل است؛ نه از باب اینکه میگوییم «مرگ بر اسرائیل» پس هر اتفاقی میافتد مقصر اسرائیل است؛ بلکه به این دلیل که واقعا یکی از ریشههای پُرفشار در آنجاست. این فقط حرف نگارنده نیست. مثلا «الی آویدار» نماینده سابق تلآویو در نمایندگی اقتصادی اسرائیل در دوحه، امروز در گفتوگو با «رادیو اسرائیل» گفته که این اقدامات، اجرای خواستههای دولت دونالد ترامپ است.
او توضیح داده که قطع روابط با قطر، اجرای رویکرد ترامپ برای خلاص شدن از ارث باراک اوباماست. ترامپ معتقد است که قطر که عضوی از لیست کشورهای عربی میانهرو است، نباید در عین حال، روابط خوبی با اخوان المسلمین و ترکیه داشته باشد.
بزرگترین مظهر اخوان در قطر هم حضور سران جنبش حماس در دوحه است. یک خبر که طی دو روز گذشته کمی پوشیده ماند، درخواست دوحه از برخی سران حماس در دوحه برای ترک خاک قطر بود. منابع دیپلمات (به شبکه المیادین) گفته بودند که قطر تحت فشار خارجی این مسئله را به برخی سران حماس ابلاغ کرده است. تصمیم امروز عربستان نشان میدهد که همه تلاشها و میانجیگریها برای مهار بحران ناکام مانده است.
حال آن سران حماس که بودند؟ گفته میشود آنها کسانی بودند که یا در تقویت حماس در کرانه باختری نقش داشتهاند یا هماکنون رابط ارتباط حماس در کرانه باختری با غزه بودند. ریشه فشار هم اینجاست که اسرائیل از ترامپ خواسته است که در سفرش به ریاض این مسئله را و مسائل بزرگتر از آن را که هنوز از آن بیاطلاعم به سران عربستان و قطر منتقل کند؛ اینجاست که جمله ترامپ به امیر قطر که گفته بود در مبارزه با تروریسم بیشتر همکاری کند، معنا میشود.
حال، «جک حوک» تحلیلگر امور عربی رادیو ارتش اسرائیل گفته که این تفسیر آویدار از مسئله، معناهای خاص خود را دارد که باید به آن توجه کرد. از همین رو «اسرائیل کاتص» وزیر اطلاعات اسرائیل گفته که این مسئله «واقعیتی جدید» و «چالشبرانگیز» است.
برخی این اقدام عربستان علیه قطر را اعلام جنگ نامیدهاند؛ جنگی که از سفر ترامپ به ریاض آغاز شده و در حاشیه اجلاس سران عرب با ترامپ، عربستان، مصر و امارات به قطر پیشنهاد کردهاند با توجه به روابطی که با حماس و مقاومت اسلامی در اراضی اشغالی دارد، «وطن جایگزین» باشد برای آوارگان فلسطینی یا اینکه کشور پیشگام در این امر باشد اما قطر این پیشنهاد را رد کرده و اختلافات به جایی رسیده که الان رسیده و سرانجام آمریکا نیز برای تحقق این خواسته اسرائیلی، به سه کشور عربستان، مصر و امارات چراغ سبز داده تا قطر را تنبیه کنند.
ریشه دیگر ؛ هک ایمیل سفیر امارات
ریشه دیگر بحران که نباید از آن غفلت کرد، مسئله هک ایمیل سفیر امارات در آمریکاست. اماراتیها باید بدانند همانطور که آنان ایمیل قطریها را هک میکنند، ایمیلهای خودشان هم هک میشود.
در پی بالا گرفتن اختلاف قطر و عربستان پس از نشست ریاض، ظاهرا فرد یا افراد مرتبط با قطر در پاتکی هوشمندانه ایمیل سفیر امارات در قطر را هک کردند. اسنادی که در این هک به دست قطریها افتاده هم ابوظبی را نگران کرده هم ریاض را. این اسناد ظاهرا آنقدر مهم است که برخی گفتهاند، قطع روابط، اقدام پیشدستانه برای مهار کردن موج افشای برخی مسائل توسط قطر است.
شمسالدین نقاز یک نویسنده و تحلیلگر سعودی معتقد است که امارات در طرح خاورمیانه جدیدی که آمریکا در تلاش برای اجرای است، نقشی مهم و بسیار مخرب دارد و افشای چنین چیزی ریاض و ابوظبی را بشدت نگران کرده است.
به نظر میرسد آنچه از اختلافات عربستان و قطر تاکنون رو شده، تنها قلهای از یک کوه یخ باشد؛ کوهی از یک طرح منطقهای که ریشه آن در آمریکا و اسرائیل و رشتههای متعدد آن در ریاض، دوحه و ابوظبی.
اشتباهات مداوم ریاض
همانطور که گذر زمان از دو سال و دو ماه پیش نشان داده که حمله عربستان به یمن اشتباه بود و هست، و این کشور نتوانست یمن را مطیع خود کند و بیشتر آن را به محور مقاومت نزدیک کرد، تجربه نشان میدهد که عربستان نمیتواند همه کشورهای عربی را مثل بحرین، مطیع بیچون و چرای خود کند و با این روند، قطر را بیشتر به دامان ایران هُل میدهد؛ مگر اینکه طرح این کشور (و آمریکا) برای قطر بزرگتر از چیزی است که ما تصور میکنیم و همانطور که چند روز پیش روزنامه دولتی «الریاض» عربستان از ضرورت کودتا در قطر سخن گفت (+)، قصد اقدام نظامی یا کودتا در قطر داشته باشد.
نمیدانم عبدالباری عطوان از روی برخی دادههای موثق امروز در توییتر خود سخن از اقدام نظامی عربستان علیه قطر به میان آورد یا صرفا تحلیل شخصی او از همین دادههای آشکار رسانهای است؛ گذر ایام ابعاد این مسئله بسیار مهم را بیشتر روشن خواهد کرد که آیا قطر در مقابل فشار اقتصادی که به او وارد خواهد شد مقاومت خواهد کرد یا خیر. علاوه بر این شنیدههایی "غیرموثق" حکایت از این دارد که بزودی وزارت خزانهداری آمریکا بخشی از داراییهای قطر در بانکهای خود را تحت عنوان «حمایت دوحه از تروریسم» بلوکه خواهد کرد.