به گزارش مشرق، ساعت۳۰: ۲۳ شامگاه یکشنبه، ۱۴خردادماه، ساکنان کوچهای حوالی منطقه نعمتآباد با شنیدن فریادهای ایسوختم از خانههایشان خارج شدند.
آنها با دیدن دو مرد که مدام درخواست کمک میکردند، پلیس را از ماجرا با خبر کرده و مصدومان را به بیمارستان منتقل کردند. لحظاتی بعد تیمی از مأموران کلانتری ۱۵۲ خانیآباد در محل حاضر شدند. شاهدان گفتند: دو مصدوم که برادر بودند مقابل خانهشان نشسته بودند که از سوی چهار پسر که سوار بر دو موتور بودند هدف اسیدپاشی قرار گرفتند. از سوی دیگر مشخص شد یکی از برادرها از ناحیه شکم و دست و برادر دیگر تنها از ناحیه یک دست دچار سوختگی میشوند.
در حالی دو برادر تحت درمان قرار داشتند قاضی محسن مدیرروستا، بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی همراه تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی در بیمارستان حاضر شد. یکی از دو برادر در شرح ماجرا گفت: همراه برادرم جلو در خانهمان نشسته و در حال حرف زدن بودیم که دو موتور سیکلت که هر کدام دو سرنشین داشت وارد کوچه شدند. چهار مرد موتورسوار که نقاب به صورت داشتند، ابتدا با سرعت از کنار ما عبور کردند به طوری که هیچ کدام از آنها را نشناختیم.
آنها لحظاتی بعد دور زدند و برگشتند. این بار از زیر لباسهایشان چاقو و قمه بیرون کشیدند. یکی از آنها ظرف پلاستیکی در دست داشت. قصد فرار داشتیم که یکی از آنها مایع داخل ظرف را به طرفمان پاشید. ثانیههایی که نگذشته بود که احساس سوزش عجیبی ما را فرا گرفت به طوری که ناخودآگاه فریاد ایسوختیم ما به آسمان بلند شد و موتورسواران هم به سرعت از کوچه فرار کردند.
قربانی دیگر اسیدپاشی هم گفت: من مرد اسیدپاش را با اینکه نقاب به صورت داشت، شناختم. او همایون یکی از بچههای محل ما است. پنجماه قبل من با همایون درگیر شدم و از آن روز به بعد او از من کینه به دل گرفت تا اینکه امروز با اسیدپاشی انتقام گرفت. وی در ادامه گفت: همایون از اوباش محل است.
او همیشه با قمه و عربدهکشی برای اهالی محل مزاحمت ایجاد میکند. پنجماه قبل همایون قمه به دست در حالی که به شدت مست بود به داخل خیابان آمد و عربده میکشید. او یکنفر را زخمی کرد و به زور وارد خانه یکی از شهروندان شد. پس از این حادثه مأموران پلیس او را بازداشت کردند و همایون فکر کرد من او را به پلیس لو دادهام به همین خاطر از من کینه به دل گرفت.
تحقیقات درباره این حادثه از سوی مأموران پلیس به دستور قاضی مدیر روستا ادامه دارد.
منبع: روزنامه جوان