به گزارش مشرق، صبح روز شنبه 17 تیرماه امسال، مأموران پلیس از حادثه اسیدپاشی به صورت مرد جوانی در خانهاش حوالی تهرانسر با خبر و راهی محل شدند. بررسیهای مأموران نشان داد لحظاتی قبل مرد 43 سالهای در خانهاش به صورت مرموزی در خواب از ناحیه صورت هدف اسیدپاشی قرار گرفته و برای درمان به بیمارستان مطهری منتقل شده است. مرد مصدوم گفت: در خواب بودم که ناگهان سوزش عجیبی روی صورتم احساس کردم، به طوری که این سوزش آنقدر شدید شد که فریاد آی سوختم من به آسمان بلند شد. لحظه حادثه من و همسرم به همراه دو فرزندم تنها در خانه بودیم و من احتمال میدهم همسرم به صورتم مایع اسیدی پاشیده است.
مأموران در بررسیهای بعدی دریافتند همسر مرد مصدوم از مدتی قبل با شوهرش اختلاف داشته و چندین بار هم او را تهدید به اسیدپاشی کرده است. بدین ترتیب وی به عنوان مظنون حادثه صبح روز شنبه بازداشت شد. متهم صبح دیروز برای بازجویی به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و مقابل قاضی مدیر روستا، بازپرس شعبه ششم به اسیدپاشی اعتراف کرد. متهم برای ادامه بازجویی در اختیار مأموران پلیس قرار گرفت.
***
گفتوگو با متهم
اسمت چیه؟
پروانه هستم و 38 سال سن دارم.
چند سال قبل با همسرت ازدواج کردی؟
17 سال قبل ازدواج کردیم و الان هم یک دختر 15 ساله و یک پسر 9 ساله داریم.
با شوهرت اختلاف داشتی؟
بله، اختلاف که داریم. ابتدای ازدواجمان معتاد به تریاک بود، اما ترک کرد. بعد هم که همیشه تا ساعت 12 شب در قهوهخانهها بود و الان هم مدتی است متوجه شدم به صورت تفریحی شیشه مصرف میکند و از طریق تلگرام هم با زنهای دیگری ارتباط دارد.
یعنی به خاطر اینکه به او مشکوک شده بودی، مایع اسیدی به صورتش پاشیدی؟
نه. مدتی قبل برادرم فوت کرد. من برادرم را خیلی دوست داشتم. یکماه قبل از حادثه شوهرم همیشه به برادر مردهام فحاشی میکرد. هر شب برادرم به خوابم میآمد و گریهمیکرد و میگفت او را کتک زدهاند. من از شوهرم خواستم به برادرم فحاشی نکند، اما فایدهای نداشت. به همین دلیل تصمیم گرفتم او را تنبیه کنم.
درباره روز حادثه توضیح بده؟
آن روز شوهرم در خواب بود که مایع لوله بازکنی را داخل ظرف یکبار مصرفی ریختم و بالای سر شوهرم رفتم و ناگهان روی صورتش پاشیدم. شوهرم با داد و فریاد از خواب بیدار شد و به حالت نیمه بیهوش افتاد که او را به بیمارستان منتقل کردم.
پشیمانی؟
نه. او به برادرم فحاشی کرد و حقش بود او را تنبیه کنم.
منبع: روزنامه جوان