به گزارش مشرق، روزنامه جوان نوشت: هفدهم مهرماه سال94، مأموران کلانتری 169 مشیریه از حادثه اسیدپاشی باخبر و راهی محل شدند. محل حادثه منزلی قدیمی بود که مرد افغان همراه همسر و فرزندانش در آن زندگی میکردند. پسر خانواده به مأموران گفت: «ما هشتخواهر و برادر هستیم که با پدر و مادرمان زندگی میکنیم. حوالی ساعت8 صبح بود که با فریادهای مادرم از خواب پریدیم. او میگفت سوختم، سوختم و از ما کمک میخواست. بلافاصله خودم را به او رساندم که متوجه شدیم پدرم روی صورت مادرم اسید پاشیده و گریخته است. بعد از آن بود که مادرم را به بیمارستان بردیم و بستری کردیم. او از ناحیه صورت به شدت آسیب دیده است.»
در ادامه دختر خانواده به مأموران گفت: «پدرم، سهزن دارد و مادرم زن سوم اوست. او مرد شکاکی است و همیشه رفت و آمدهای مادرم را کنترل میکرد. چند روز قبل پدرم را در حال بستن ساک مسافرتیاش دیدم. وقتی علت را پرسیدم گفت میخواهد به افغانستان برود. احتمال میدهم پدرم از قبل نقشه اسیدپاشی را طراحی کرده بود.»
پس از این توضیحات، تلاش برای دستگیری عامل اسیدپاشی - فؤاد 62 ساله- آغاز شده بود تا اینکه با گذشت پنجروز از حادثه فرزندان فؤاد با پلیس تماس گرفتند و گفتند پدرشان به خانه برگشته است. به این ترتیب آن مرد بازداشت شد و به جرمش اعتراف کرد. او در شرح ماجرا گفت: «به همسرم مشکوک شدم و تحت تأثیر یک فیلم روی او اسید پاشیدم!»
پس از طرح شکایت از سوی همسر فؤاد، کیفرخواست صادر و پرونده به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. صبح دیروز پرونده مقابل هیئت قضائی به ریاست قاضی اصغرزاده قرار گرفت. با اعلام رسمیت جلسه، همسر فؤاد که آثار سوختگی روی صورتش نمایان بود و در حالیکه عینک دودی زده بود در جایگاه قرار گرفت و شکایتش را مطرح کرد. او در ابتدای توضیحاتش گفت: «شوهرم مرد بدسابقهای بود. او سالها پیش نقشه قتل همسر اولش را کشیده بود و به او سم خورانده بود، اما موفق به کشتن آن زن نشد. همچنین سالها پیش به خاطر مسائل ناموسی مردی را در افغانستان کشته بود که به ششماه حبس محکوم شد. بعد از دوران محکومیت – 17سال قبل - بود که با هم به ایران آمدیم.
او 13 فرزند دارد و من مادر هشتدختر و پسر از فرزندان او هستم.» شاکی در ادامه گفت: «مدتی بود شوهرم به من مشکوک شده بود و هر بار که به خرید میرفتم مرا تعقیب میکرد. او خیالاتی شده بود و فکر میکرد با مغازهداران محل در ارتباط هستم. حتی شبها زیر بالشت خودش چاقو میگذاشت. آن روز صبح در رختخواب بودم که متوجه شدم فؤاد وارد اتاق شد. او چیزی شبیه یک بطری را پشت خودش پنهان کرده بود. خودم را به خواب زدم که ناگهان متوجه شدم مایعی را روی صورتم پاشید و به شدت سوختم. از صدای فریادهایم فرار کرد و بچهها بالای سرم حاضر شدند. حالا از او شکایت دارم.»
در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: « به همسرم بدبین شده بودم و فکر میکردم او با مردان غریبه رفت و آمد دارد. این بدبینیها با رفتارهای او بیشتر شد تا اینکه به فکر انتقام افتادم.» او در مورد تصمیم اسیدپاشی گفت: «آخرین بار وقتی در یک فیلم دیدم مردی با پاشیدن اسید به صورت زن مورد علاقهاش او را برای همیشه خانهنشین کرد به فکر اسیدپاشی افتادم. برای این کار یک و نیم لیتر جوهرنمک را به مبلغ 5 هزار تومان خریدم و آن را در حالی که همسرم در رختخواب بود روی صورتش پاشیدم.» او در پایان گفت: «اگر خواهرم هم فساد اخلاقی داشت همین کار را میکردم!» در پایان هیئت قضائی بعد از شور، متهم را به 10سال حبس، پرداخت دیه و ترک خاک ایران محکوم کرد.