وقتی نقش روزبه در سریال نفس به شما پیشنهاد و قرار شد نقش یک چریک را بازی کنید، چقدر شناخت درباره چنین افرادی داشتید؟ اطلاعاتتان را محدود به فیلمنامه و صحبت با کارگردان کردید یا مطالعه فردی هم درباره این برهه تاریخی داشتید؟
علاقه شخصی من به مطالعه تاریخ مربوط به 14 سال پیش میشود. سال 1382 برای بازی در سریال متوقف شده امام حسین(ع) به کارگردانی شهریار بحرانی انتخاب شدم. از همان تاریخ شروع به مطالعه مقاتل مختلف کردم، مقتلهایی از لوط بن یحیی، حُمید بن مسلم، سید بن طاووس و.... این اتفاق باعث شد به مقوله تاریخ بویژه تاریخ ایران قبل و بعد از اسلام علاقهمند شوم.
شعاع مطالعه من با شناخت و کنجکاوی سیاسی تلفیق شد و به تاریخ معاصر و اتفاقات قبل و بعد از انقلاب 57 رسید. زمانی که برای بازی در سریال نفس دعوت شدم، آگاهی نسبی از آن مقطع داشتم. طبیعی است بعد از مطالعه فیلمنامه با آقای سامان، جلسات متعدد گپ و گفت در مورد وقایع مستند، چارچوب داستان و شخصیت روزبه داشتیم. البته اطلاعات آقای سامان با توجه به پژوهش و تحقیقات ویژه ایشان از بنده وسیعتر و جامعتر بود. من قبل از شروع فیلمبرداری و در حین کار، مطالعه در این زمینه و کسب اطلاعات بیشتر را انجام میدادم و با آقای سامان جهت تحلیل نقش و پردازش در میان میگذاشتم. این شکل کاری تا آخرین روزهای فیلمبرداری در جریان بود.
نفس، سومین سهگانه جلیل سامان است. آیا ساختههای قبلی این کارگردان را دیده بودید تا با فضای ذهنی او آشنا شوید؟
من «ارمغان تاریکی» را بهصورت کامل دیده بودم و «پروانه» را جسته و گریخته. با فضای کار آقای سامان و دقت او در ایجاد جزئیات کم و بیش آشنا بودم. با شروع کار، بیشتر و بیشتر به این امر واقف شدم که راز موفقیتهای ارمغان تاریکی و پروانه در نگاه تیزبین و دقیق جلیل سامان نهفته است.
شنیدهایم در فاز اول این سریال که متوقف شد، نقش شما را بازیگر دیگری بهعهده داشت. آیا در آن فاز هم حضور داشتید؟
خیر. بنده در فاز اول سریال نفس حضور نداشتم و بعد از توقف و ایجاد تغییرات به گروه پیوستم.
فضای سریال نفس که در دهه 50 میگذرد. اصولا این مقطع چقدر برایتان جذاب بود؟
شاید افراد زیادی باشند که مثل من زندگی در دهه های 40،30 و50 شمسی را ترجیح بدهند و به آن دوره علاقه داشته باشند. من وقتی در محلههای قدیمی و اصیل تهران قدم میزنم و گاهی برای دل خودم عکاسی میکنم، بیشتر به این نتیجه میرسم که متعلق به تاریخی که در آن زندگی میکنم، نیستم؛ چراکه موسیقی، ادبیات و کلا هنر در آن مقطع از بلوغ و شعور بیشتری برخوردار بوده و با استناد به مستندات میتوان به این نتیجه رسید که مردم ایران در دهههایی که ذکر کردم، اخلاقمدارتر بودند تا امروزیها و روابط براساس فتوتنامههایی که ریشه در خاک و فرهنگ این سرزمین دارد، شکل میگرفت.
دیالوگهای برخی صحنهها دوباره در استودیو ضبط شد. برای گفتن دوباره این دیالوگها به لحاظ گرفتن حس دچار مشکل نشدید؟
به هرحال برای بازیگر بهترین اتفاق در لحظه و سر صحنه جاری میشود، ولی گاهی به دلایل مختلف لازم است در استودیو حضور پیدا کنیم و در مرحله صداگذاری اصلاحاتی را انجام بدهیم. ما هم تمام تلاش خودمان را میکنیم که به حس و حال پلان یا سکانس مورد نظر برسیم؛ فکر میکنم این امر یکی از کارهای روتین برای بازیگر سینما و تلویزیون باشد. درواقع بخشی از کار ماست.
آیا صحنهای بود که به لحاظ حسی بازی کردن در آن برایتان سخت باشد؟
وقتی از احساس و روح خودتان مایه میگذارید، بخشی از وجودتان از شما جدا میشود. برای سکانسهایی که احساس بیشتری می طلبد، مطمئنا بازیگر باید فشار مضاعفی را تحمل کند. سکانسهای حسی سریال نفس کم نبود.
کدام ویژگی روزبه را دوست داشتید و آیا برای بهتر شدن این شخصیت پیشنهاداتی به آقای سامان میدادید؟
روزبه مانند تمام آدمهای دیگر است، مثل من، شما، پدر من، پدر شما و هر انسان دیگری. آدم ابوالبشر متشکل از تجمیع محاسن و معایب است. دلیلی که باعث شد روزبه برایم جذاب شود، همین شبیه بودنش به آدمهای دیگر است.
مخاطب در کارهای قبلی سامان با اعضای سازمان مجاهدین خلق(منافقین) آشنا شده بود. وقتی شما قرار شد نقش یکی دیگر از اعضای این سازمان را بازی کنید، چطور این شخصیت را طراحی کردید تا نسبت به دو کار قبلی برای مخاطب تازگی داشته باشد؟
سوال شما دچار پیشداوری یا پیشبینی است. فکر میکنم به این سوال باید در پایان سریال نفس جواب بدهم، چون پیچیدگی و لایههای فراوان شخصیت روزبه به اینجا ختم نمیشود. بهنظرم کاراکتر روزبه مشابه ندارد.
شما جزو بازیگرانی هستید که در تلویزیون تجربه بازی در آثار و ژانرهای مختلف را دارید. از اثر تاریخیای مثل نردبام آسمان گرفته تا طنز مثل میلیاردر و انقلابی مثل نفس. این موضوع، تصادفی پیش آمده یا خودتان سعی میکنید انتخابهای متفاوت داشته باشید؟
فکر میکنم استفاده از واژه تصادف کاملا غلط باشد، چراکه تصادف در اتوبان، خیابان و چهارراه اتفاق می افتد که به دلیل، نداشتن اطلاع و آگاهی قبلی شخص از پیشامد است. خیر، بنده سعی میکنم با کسب شناخت و اطلاعات لازم همراه با چاشنی مطالعه، کارهایم را انتخاب کنم که ممکن است این انتخابها گاهی با اشتباه ممزوج باشد، ولی یقینا بهصورت تصادفی نبوده و نیست.