به گزارش مشرق، وحید جلیلی کارشناس مسایل فرهنگی شب گذشته دربرنامه "جهان آرا" شبکه افق به تبیین «آتش به اختیار» پرداخت و به واکنشهای مختلف به این موضوع اشاره کرد و گفت: اصل این کلیدواژه مبارک و مغتنم است. باید اینگونه فضاهای ایجادشده را برای مرور مبانی و تعاریف نظام جمهوری اسلامی فرصت تلقی کنیم. برخی از واکنشها متعمدانه بودند و غرضورزانه سعی کردند معنایی را که مراد حضرت آقا از این عبارت بود تحریف کنند.
وی در ادامه یادآور شد: یکی از وظایف رهبری ترمیم معایب و نقایص نظام است. اگر در جایی ساز و کار، سیستم و دستگاهی دچار عیب مزمن شد افتخار رهبری آن نظام نیست که در مقابل آن نقص سکوت کند و پاسخهای نه چندان قانعکننده را بپذیرد و اجازه بدهد یکسری استانداردهای غلط جلوی آزاد شدن ظرفیتها را بگیرد.
این کارشناس مسائل فرهنگی تصریح کرد: عدهای در نقد «آتش به اختیار» میگویند این خلاف قانون است و عدهای میخواهند به این بهانه خلاف چهارچوبها عمل کنند. در حالی که چنین نیست و حتی اگر اینگونه باشد نظر مترقی ولایتفقیه طبق آنچه که حضرت امام تبیین کردند حتی در چهارچوب احکام اولیه و ثانویه هم محدود و محصور نمیشود و حکم حکومتی میتواند اینها را هم نقض کند. یکی از دعواهای عمده در حیات حضرت امام همین بود که امام(ره) میفرمودند ولیفقیه وقتی میبیند مصلحت جامعه دینی اقتضا میکند حتی میتواند حج را تعطیل کند.
وی تأکید کرد: آنچه در کلام رهبری چند روز پیش جاری شد، نه نفی قانون است و نه نفی یک اصل. یکی از کارهای ولایتفقیه جلوگیری از دیکتاتوری است. وقتی میگوییم ولایت مطلقه فقیه، منظور دیکتاتوری نیست، بلکه دست ولیفقیه برای مبارزه با دیکتاتوری در هر شکل و شمایلش باز باشد. شیوهای که از دیکتاتوری با آن مواجهیم دیکتاتوری ستادهاست که یکسری ستادهای ناکارآمد، سرگردان، بیبرنامه و گیج در جایگاههایی قرار گرفتهاند که با آنها هم خیلی وقتها مماشات شده است. حالا اگر سالیان سال به وظایفشان عمل نکردند، بلکه بر معایب و سرگشتگیشان افزوده شد، چه باید کرد؟ آیا دهها و صدها هزار فعال فرهنگی و اجتماعی در کشور بسوزند و بسازند؟
این فعال فرهنگی اظهار داشت: اصلاً وظیفه رهبری است که وقتی میبیند اختلال سیستمی وجود دارد برای رفع آن راهکار ارائه بدهد. حضرت آقا فرمودند وقتی میبینید با اختلال سیستمی مواجهید «آتش به اختیار» هستید. تعجب میکنم بعضیها با مواضع تندی سعی کردند این حرف بدیهی و منطقی را تحریف کنند و زیر سئوال ببرند. کسانی که مفهوم آتش به اختیار را نفهمیدند تلقی مضحکی از سیستم و کارکردهای آن دارند که بهرغم وجود اختلال در سیستم همچنان به کلیشهها، ضوابط و استانداردهای اعلامشده از بالا پایبند باشند و برای رفع نقایص سیستمی هیچ تلاشی نکنند، غافل از اینکه همین اختلال در صورت عدم رفع سرانجام کل سیستم را از کار میاندازد.
وی خاطرنشان کرد: در مجموعه انسانی با موجودی به نام انسان مواجهید که عقل دارد و میتواند در جایگاه خودش اختلال را تشخیص بدهد و متناسب با آن اختلال و به اقتضای شرایط عکسالعمل بهتری را نشان بدهد و میتواند خروجی بهتری از سیستم بگیرد. اینها میگویند سیستم خروجی هم نداشت مهم نیست. آنچه موضوعیت دارد و اصل است فرآیند و ضوابط اعلامشده و بخشنامهها و صرفاً سر پا ماندن آن سازمان است. این تلقی غلط و غیر منطقی موجب میشود مردم و کسانی را که با آن سیستم سر و کار دارند توصیه به یاری رساندن در اختلال سیستمی کند.
این کارشناس مسائل فرهنگی نحوه کمک به اختلال سیستمی را اطاعت، سکوت و پذیرش اشتباهات و خلاءهای واضح در سیستم دانست و افزود: نمیشود انکار کرد که در حوزه فرهنگ بین صف و ستاد یک فاصله غیر منطقی ایجاد شده است و ستادها کمتر صف و اقتضائاتش را میفهمند، در حالی که بسیاری از امکانات و اختیارات را در دست دارند. همین موجب بروز اختلال میشود.
وی یادآور شد: چند سال پیش مقالهای تحت عنوان «صفهای خسته، ستادهای چاق و پادشاهان لخت» نوشتم که با انتقاداتی همراه بود. ستادهای ما بدجور آماس کرده و فربه و بیخاصیت شدهاند در عین حال که خروجی ندارند روز به روز پرطمطراقتر میشوند و عرض و طولشان بیشتر میشود.
جلیلی با ذکر مفهوم ولایتپذیری آن را یکی از افتخارات تشیع و جمهوری اسلامی دانست و عنوان کرد: اگر هر مفهومی درست تلقی و به اندازه فهم نشود و بدان التزام نباشد، کمکم تحریف میشود. آتش به اختیار را از این زاویه توضیح میدهم که اگر در مفهوم ولایتپذیری افراط شود و کار به جایی برسد که فلان دهدار در فلان روستا بگوید اگر کسی در برابر فلان کار واضح غلطم حرفی بزند ضد ولایتفقیه است. اینجا به ضد خودش تبدیل میشود.
وی با تأکید به این نکته که «مفهوم ولایت در کنار جمهوریت است، نه در مقابل آن» گفت: نظام ما هم نظام ولایتفقیه است و هم جمهوری اسلامی. این دو مفهوم دو روی یک سکه هستند. یکی از مهمترین کارهای ولایتفقیه باز کردن فضا برای مردم و جلوگیری از دیکتاتوری است. نظام ما نظام مستضعفین است. مستضعف کسی است که ضعیف نگه داشته و جلوی ظرفیتها و قابلیتهایش گرفته میشود. ولایتفقیه به صحنه میآید تا تبعیض شکل نگیرد و همه بتوانند به میزان قابلیت و استعداد خدادادیشان با بهرهمندی یکسان از امکانات رشد کنند. نظام ولایتفقیه نظام رشد است
این تحلیلگر مسائل فرهنگی تصریح کرد: ممکن است عدهای به اسم مقابله با ولایتپذیری مقابل رشد و شکوفایی ظرفیتها بایستند و به معترضین انگ خلاف ولایتپذیری بزنند، در حالی که عملکرد خودشان خلاف این مفهوم است. وقتی میگوییم ولایت باید حس گشایش دست بدهد و فضا باز شود، نه اینکه طوری عمل کنند که فضا را ببندند.
وی با اظهار تأسف از مصادیق بستن فضاها به بهانه خلاف ولایتپذیری بودن در حوزههای مختلف بیان داشت: افرادی با قیافههای ظاهرالصلاح به صحنه میآیند و بسیاری از بچه حزباللهیها را ساکت و منزوی میکنند و جلوی فعالیتشان را به همین بهانه میگیرند. در صورت اعتراض هم صراحتاً میگویند باید از من اطاعت کنی، چون در سلسله مراتب به او مرتبط هستم. در حالی که کاری که میکند و مهمتر از آن کارهای زیادی که نمیکند چه نسبتی با صحبتهایی دارد که هر شب از حضرت آقا میشنویم؟
این فعال فرهنگی با بیان اینکه اصلاً فرصت گفتوگو در این خصوص ایجاد و خیلی مواقع اجازه گفتوگو داده نمیشود، به سخنرانی اخیر حضرت آقا در جمع دانشجویان ارجاع داد و گفت: ایشان مؤکداً فرمودند میزگردها را راه بیندازید و گفتوگوهای چهره به چهره را فعال کنید. «اِضرِبُوا بعضَ الرأیِ ببعضٍ یَتَوَلَّدْ مِنهُ الصَّوابُ». متأسفانه اینها طوری از ولایت حرف میزنند که منظور ولایت خودشان است نه ولایت فقیه و حرف من فصلالخطاب است.
وی یکی از مصادیق تفکر ضد ولایی را «تعطیلی تفکر و تحلیل» دانست و افزود: در این تفکر هیچکس حق ندارد خودش فکر کند. ولایتفقیه از شما میخواهد فکر کنید؛ آگاه باشید، تحلیل و بصیرت داشته باشید. اگر سوء استفاده کردید و مبانی غربی، سکولار و کمونیستی را آوردید که همه اینها با مبانی دینی فاصله دارد ضد ولایت فقیه هستید، ولو اینکه ظاهرالصلاح باشید و دیگران را متهم کنید. از این سنخ رفتارها در سالهای گذشته کم نداشتیم.
این کارشناس مسائل فرهنگی خبر از آغاز نوعی ویرایش در نظام ولایی با جلسه اخیر مقام معظم رهبری در حضور جمعی از دانشجویان داد و تبیین کرد: رسوباتی که موجب شدهاند این قنات نتواند به میزانی که قابلیتش را دارد جامعه را سیراب کند لازم است لایروبی شوند و یکسری تفکرات غلط و اشتباه که نرمافزار تفکر ولایی در کشور را آلوده و ویروسی کردهاند میبایست از بین بروند. مسبوق به سابقه است و مربوط به دیروز و امروز نیست.
وی با ارجاع به سخنرانی حضرت آقا در 13 آبان سال 1372 و سر و صداهایی که در خصوص آن شد تصریح کرد: همانموقع عدهای ظاهرالصلاح و ظاهراً دلسوز به مقام معظم رهبری ایراد گرفتند. آقا به این مضمون خطاب به دانشجویان گفتند ای دانشجو! تحلیلگر باش و فکر کن. تحلیل کنید هر چند غلط. عدهای که خود را ولایی میدانستند و شعارشان این بود تحلیل نکن هر چند درست، به آقا اعتراض کردند که این چه بود که گفتید. اینها انسانشناسی اسلام را قبول ندارند و مبنائاً با فلسفه وجودی جمهوری اسلامی مخالفند.
این کارشناس حوزه فرهنگ عنوان کرد: امام حکیم مبنای نظام را جمهوری اسلامی گذاشت نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر. برای امام هم جمهوریت موضوعیت داشت و هم اسلامیت. جمهوریت نظام دینی است. یعنی انسانها تا زمانی که اختیار نداشته باشند نمیتوانند رشد کنند. نظام اسلامی چهارچوبی دارد که انسان در آن حق دارد تجربه، آزمون و خطا کند و پیش برود. نظام ولایت فقیه فضایی را فراهم میکند تا بتوانید تجربه کنید هر چند اشتباه. آن تجربه تدارک و جبران میشود و برآیندش یک گام به پیش است.
وی با اظهار تأسف از اینکه در تبیین جمهوریت نظام کم کار شده است گفت: این ایراد عمدهای است و کار مضاعفی را میطلبد و باید با مبانی دینی جمهوریت در این باره به تفصیل صحبت شود. در این صورت شما فردی صاحب اختیار هستید و به تناسب اختیار تکلیف دارید. آتش به اختیار بار مسئولیت افراد را مضاعف میکند. یکی از اشتباهات بزرگ صورت گرفته این است که همه کارها را رهبری باید انجام بدهند، در حالی که آحاد مردم به تناسب وسعشان مسئولیت دارند.
در ادامه این برنامه مهتاب ترکبیات از نخبگان علمی کشور با اشاره به سخنرانی سال 1390 مقام معظم رهبری و حضورش در فضای فعالیتهای دانشجویی آن سالها مقوله اشرافیت و آقازادگی فرهنگی را عنوان و در دیدار نخبگان در سال 1390 با مقام معظم رهبری اجمالاً این موضوع را مطرح کرد و گفت: احساس میکردیم در آن سال این امر در حال تبدیل شدن به یک جریان است. در آنجا آقا فرمودند اگر مصادیق موردی و تکتک هست مهم نیست، ولی اگر تبدیل به یک جریان تربیتی اثرگذار شود اهمیت دارد و در این خصوص از ما گزارش خواستند.
وی خبر از بازتولید چرخه اشرافیت فرهنگی در کشور داد و تصریح کرد: این قشر بهواسطه دسترسی به امکاناتی که در اختیار همه افراد نیست؛ وارد مدارس خاصی میشوند، آموزشهای خاصی میبینند و در فضای خانوادگی و مدرسه ارتباطات خاصی دارند و از بدنه جامعه جدا و در یک فضای گلخانهای بزرگ میشوند. بهواسطه امکانات آموزشی خوب وارد دانشگاههای خوب و با سرعت بیش از افراد معمول وارد سطوح بالای کاری میشوند. آنها بدون اینکه ارتباطی با بدنه مردم داشته باشند و سلسله مراتبی را برای کسب تخصصهای لازم در احراز آن سمت طی کنند بخشهای مدیریتی را میگیرند.
این نخبه علمی اظهار کرد: پس از شش سال دارم میبینم این جریان قویتر و به یک فرآیند تربیتی اثرگذار لااقل در شهرهای بزرگ کشور تبدیل شده است. این جریان بهقدری تقویت میشود که به این نتیجه میرسند مدرسهای مختص خودمان و امثال خودمان بزنیم. فردی که با این اعتماد به نفس کاذب به بازار کار میرسد، مسلماً باید سمت خوبی هم داشته باشد و باید جای خیلی خوبی کار کند. بعداً همین افراد پدر یا مادر میشوند و این روند برای فرزندان آنها تکرار میشود.
در ادامه وحید جلیلی با اشاره به تحلیل غلطی که میتوان از مفهوم آتش بهاختیار بهدست آورد گفت: درست است که حضرت آقا از ادبیات نظامی گرتهبرداری کردند و اتفاقاً برای تعبیر منظورشان کلیدواژه رسایی است، اما نباید کل مفهومی که میخواست منتقل شود در حوزههای سلبی معنا شود، اتفاقاً آتش بهاختیار بیشتر در حوزه ایجاب است، یعنی اینکه مشعلهایی را روشن کنید تا زوایای تاریک کشور روشن شود.
وی ادامه داد: یکوقت هست ستادها و قرارگاهها با آتش بهاختیار مخالف هستند، مشکل مضاعف آنجا پیش میآید که حتی خود افسران هم با آتش بهاختیار مخالف هستند، بهخاطر اینکه اگر آتش بهاختیار باشند به دنبال آن مسئولیت دارند و بیشتر تنبلی نهادینهشده را میپسندند که باید از آنها پرسید چه کسی جلوی شما را گرفته است که بسیاری از کارها را انجام دهید؟
این فعال فرهنگی با مثالزدن فیلمهایی همچون «ویلاییها»، «ماجرای نیمروز» و «یتیمخانه ایران» با طرح این سئوال کنایهآمیز که چه کسی جلوی افراد را برای تبلیغ این فیلمها گرفته است بیان داشت: مگر حضرت آقا اینهمه آثار خوب را بهعنوان یک مبلغ و مروج آثار فرهنگی تبلیغ نمیکنند؟ فلان کتاب را میخوانند برای آن تقریظ مینویسند و شخصاً از نویسنده یک کتاب تقدیر میکنند. اگر خودمان را افسر جنگ نرم میدانیم، به ستادها و قرارگاههای ناکارآمد و مختل چکار دارید؟ وقتی رهبر و الگوی تو چنین راهکاری را ارائه میدهد چه کسی جلوی تو را گرفته که آن را انجام ندهید؟
جلیلی با اشاره به «فعال بودن بهجای منفعل بودن» در بیان معنای آتش بهاختیار توضیح داد: فعال بودن یعنی این همه فرصتی که در اختیار ما هست را کشف کنیم، ببینیم و از آنها استفاده کنیم و این همه اتفاقات خوبی که میافتد را حمایت کنیم.
وی با بیان اینکه «برنامهریزی برای کارکردن است و نه به تعویق انداختن آن» ضمن ابراز تأسف از اینکه در خیلی از ستادها برنامهریزی برای کارنکردن صورت میگیرد توضیح داد: این درحالی است که براساس اصول دینی شما در آن قدری که میفهمید و به تشخیص رسیدید موظفید عمل کنید، اگر چیزی را هم نمیدانید، همان عمل مشعل راه شما میشود و مرحله به مرحله چیزهای دیگری میفهمید و راه شما باز میشود. اگر آقا فرمودند آتش بهاختیار یعنی اینکه شما منتظر نباشید در فلان کار ایجابی حتماً باید به شما ابلاغ شود.
این فعال فرهنگی در تبیین آتش بهاختیار با نام آوردن از مرحوم حسین احمدی سخا و مرحوم روحالله نامداری از کسانی که در عرصههای فرهنگی فعالیتهای جریان ساز انجام دادند اظهارداشت: اینها کسانی بودند که معطل نمیماندند، کسی که آرمانگرا باشد معطل هیچکس نمیماند. وقتی میبینید جنگ همهجانبهای وجود دارد، معطل هیچکس و هیچ چیزی نمیشوید. خداوند در قرآن فرموده دشمن را ببین، ولی هر آنچه در استطاعت و توان تو است آن را فعال کن و منتظر این نشوید که باید کار بزرگی انجام دهید.
جلیلی با بیان اینکه من از این تعبیر که «ترازوهای خود را دیجیتال کنید و باسکولها را کنار بگذارید» زیاد استفاده کردم، در توضیح آن گفت: خیلی از افراد هستند که برای طرح برنامه میآیند و میخواهند کشور را متحول کنند! نمیخواهم بگویم بزرگ فکر نکنید، ولی مشروط به اینکه بعداً بتوانید در حد یک خانواده و پایگاه اقدام کنید.
وی ضمن بیان این مطلب که «در جمهوری اسلامی بین ایده و تصمیم و نتیجه فاصله افتاده است» خاطرنشان کرد: الان ایدههای خوب کم نداریم، ولی بعضی فکر میکنند ایده خوب بهتنهایی کفایت میکند، در حالیکه باید اقدام صورت بگیرد.
این فعال فرهنگی گفت: بهجای اینکه همیشه نیمه خالی لیوان را ببینیم، دنبال نیمه پر لیوان بگردیم، البته نمیگویم همیشه به نیمه پر لیوان هم نگاه کرد که حضرت آقا تعبیری دارند که محافظهکاری قتلگاه انقلاب است، ولی همانقدر که غرق شدن در نیمه پر لیوان مضحک است، غرق شدن در نیمه خالی لیوان هم مضحکتر است.
وی با معرفی وبلاگ مبارز کلیپ که از وبلاگهای مؤثر در تببین ماجرای فتنه 88 بود گفت: من فکر میکردم یک تیم وسیعی نشسته و در حال کار کردن است. یک روز تماس گرفتم که از آن تیم دعوت کنم تا با هم دیداری داشته باشیم. در کمال ناباوری دیدم که فقط یک جوان 20 ساله است که آن وبلاگ را اداره میکند. شاید همان یک وبلاگ بهمراتب بیشتر از سازمان تبلیغات اسلامی در مبارزه با فتنه 88 کار کرد.
جلیلی با اشاره به اختیاری که رهبر انقلاب به جوانان داده است با تأکید بر این نکته که این امکان باعث «رشد» میشود تصریح کرد: وقتی میخواهیم در محله یا مسجد خودمان آتش بهاختیار عمل کنیم یعنی یکسری اختیاراتی داریم که متناسب با آن مسئولیت داریم و متناسب با مسئولیت باید تواناییهای خود را ارتقا دهیم که اصل اول آن انگیزه است.
وی با ذکر مثالی از فعالین فرهنگی دهه 60 تصریح کرد: قیصر امینپورها از شهرستانها به تهران میآمدند و مقابل بزرگترین چهرههای هنری کشور میایستادند و میگفتند در حالیکه شما انقلاب اسلامی را بایکوت کردید ما پابرهنگان خمینی هستیم و نیازهای هنری انقلاب را برطرف میکنیم، یعنی این اراده را انجام میدادند و خداوند هم بههمان میزان به آنها برکت میداد.
این کارشناس مسائل فرهنگی با بیان این مطلب که «هرچقدر فعالان فرهنگی صف فعالتر برخورد کنند آنوقت راحت تر میتوانند از صداوسیما مطالبه کنند» تأکید کرد: هرچقدر در حوزه ایجاب فعالتر برخورد کنیم، امکان مطالبه بیشتری هم داریم.
جلیلی در تبیین مفهوم آتش بهاختیار برای کسانی که آن را درست فهم نکردند گفت: وقتی به یک سرباز در میدان جنگ میگویند که شما آتش به اختیار هستید، اختیار او نمیتواند با فلسفه وجودی آن اختیار در تناقض باشد، یعنی نمیتواند بگوید من آتش بهاختیارم و خودیها را میزنم یا خودم را میکشم! خیر، آتش بهاختیاریعنی اینکه باتوجه به هدفی که در آن جبهه گمارده شدید باید عمل کنید.
وی ادامه داد: در مفهوم آتش بهاختیار باید کاملاً در چارچوب کار کرد، وقتی که اختیار دارید یعنی مسئولیت دارید. هم مسئولیت قانونی و هم مسئولیت رفتاری برای همه فعالیتهایی که انجام میدهید و باید در باره همه آنها پاسخگو باشید و نمیتوانید چند روز دیگر آن را گردن فرمانده خودت بیندازید.
این فعال فرهنگی گفت: وقتی رهبر انقلاب فرمان آتش بهاختیار میدهند، قبل از آن میگویند شما افسران جنگ نرم هستید، یعنی یکسری صلاحیتهایی در شما احراز شده است، بعد وارد یک جبهه شدهاید و الان در یک موقعیت بغرنج قرار گرفتهاید و بهخاطر آن صلاحیتها در یک محدودهای آتش بهاختیار هستید.
جلیلی با اشاره به آیه 29 سوره فتح که می فرماید «کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَی عَلَی سُوقِهِ» در تحلیل این آیه گفت: مدل رشد مؤمنین و کسانی که با حضرت محمد(ص) هستند، تدریجی است و به مرحلهای میرسند که میتوانند روی پای خودشان بایستند.
وی با قائل شدن تفاوت میان نظام ولایی و نظام کوکی توضیح داد: نظام کوکی، نهتنها مطلوب نیست که ممکن هم نیست. بعضیها دوست دارند همهچیز را کوک کنند. آتش بهاختیار یعنی اینکه آقا میفرمایند نظام کوکی وجود ندارد و نظام ولایت فقیه نظام کوکی نیست و انسانشناسی قرآنی اصلاً به ما این اجازه را نمیدهد که بخواهیم به یک نظام کوکی فکر کنیم.
این فعال فرهنگی ضمن بیان این نکته که «کسانی که جمهوریت و ولایت را نتوانند در کنار هم بفهمند تفکر ولایی ندارند» تأکید کرد: در همین دیدار دانشجویی آقا فرمودند بعضیها به من ایراد میگیرند که تو چرا تشویق میکنی تا مردم رأی دهند! آقا فرمودند من وظیفه خود میدانم که از تکتک مردم بخواهم تا پای صندوقهای رأی بیایند.
وی در همین باره افزود: اگر کسانی خلاف این فکر میکنند بروند در اصول خودشان تجدید نظر کنند که مثل اینکه اصول رهبری و مبانی جمهوری اسلامی را درست نفهمیدند و این خلاف است که آنها بخواهند پرچمدار اصول شوند. کسی که در امهات و مبانی جمهوری اسلامی با رهبری زاویه دارد نمیتواند ادعا کند که من میخواهم پرچمدار نیروهای مؤمن وانقلابی باشم.
جلیلی در بخش پایانی این برنامه با جمعبندی نکات مطرح شده گفت: آتش بهاختیار هم سطوح تاکتیکی و عملیاتی دارد و هم عمق و ریشه نظری و تئوریک دارد، یعنی باید از تببین فلسفه جمهوری اسلامی شروع کرد تا به بحثهای راهبری و عملیاتی و اجرایی برسد. به نظر میرسد این میتواند برای مجموعه فعالان فرهنگی و سیاسی و اجتماعی شروع یک بحث مبارکی باشد.