سرویس ورزش مشرق- زینالدین زیدان اسطوره تاریخ فوتبال و به زعم بسیاری از کارشناسان «بهترین هافبک تهاجمی تاریخ» در ژانویه 2016 سکان هدایت رئال مادرید را در دست گرفت. در آن هنگام سوال بزرگ حول ذهن تحلیلگران و فوتبالدوستان شکل گرفت: آیا زیزوی بزرگ میتواند مربی بزرگی هم باشد و تبدیل به میراثدار شایستهای برای مربیان بسیار بزرگ تاریخ رئال مادرید گردد؟
تنها زمان میتوانست بهترین پاسخ را برای این سوال اساسی داشته باشد. و چه نیکو ثابت نمود که شایستهترین میراثدار و یکی از بهترین مربیان حال حاضر دنیای فوتبال است. اما اصلیترین علت دستیابی به این موفقیت و افتخار بزرگ، فلسفه زیدان بود. وگرنه ستارگان تیم که در خدمت مورینیو، آنچلوتی، و بنیتز هم بودند اما هیچگاه نتوانستند به افتخارات زیدان دست یابند و در دوسال متمادی، یک لالیگا و دو قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را برای مادریدیسموها به ارمغان بیاورند. آری ... این فلسفه و تفکر زیزوی بزرگ است که رئال مادرید اکنون بر نوک قله فوتبال ایستاده است.
فلسفه تاکتیکی و اندیشههای زیدان
زیدان سه سال پس از خداحافظی از مستطیل سبز در سال 2006، با روی کار آمدن دوباره فلورنتینو پرز به عنوان مدیر رئال مادرید در سال 2009 به عنوان مشاور وی دوباره پا به باشگاه رئال مادرید گذاشت. در سال 2010 با ورود «ژوزه مورینیو» به تیم و به درخواست او، به عنوان مشاور وی انتصاب یافت. در سال 2011 به عنوان مدیر ورزشی تیم منصوب شد و در سال 2013 به عنوان دستیار «کارلو آنچلوتی». ظاهرا امری هوشمندانه با صبر پیش میرفت و خبر از ظهور اسطوره در قامت مربی آینده رئال مادرید میداد.
زیزوی کبیر، در سال 2014 به عنوان مربی تیم جوانان رئال مادرید انتخاب شد و کارنامه عمکلرد متوسط مقبولی در کاستیا داشت. اما سال 2016، آزمون بزرگ برای نابغه رقم خورد. پرز، سکان هدایت برترین تیم جهان با عقبهای بینظیر را به دست وی سپرد. حال زیزو بود و بزرگترین آرزوی هر مربی که در دستاناش قرار داشت. اما در حالی که برای انجام این وظیفه و مربیگری چنین تیمی بسیار جوان بود، عملکردی بغایت عالی داشت و در طی دو سال 2016 و 2017، یک قهرمانی لالیگا و دو قهرمانی اروپا را برای کهشانیها به ارمغان آورد. اما براستی راز جادوی زیدان چیست؟
اشراف کامل بر فرهنگ باشگاه و بازیکنان
به گزارش مشرق، یکی از اصلیترین عوامل پیروزی زیدان، آشنایی کامل با رئال مادرید و فرهنگ روبرویی و برخورد با بازیکنان کهکشانی است. او هم در باشگاه توپ زده، هم کهکشانی بوده، و هم توقعاتی داشته که شبیه توقعات ستارههای بزرگ دنیا بوده است. پس نبض روانشناسی تیم در دستاش است. 6 سال تمام در بالاترین سطح در زمین برای رئال مادرید توپ زد و جدای از 3 سال دوریاش از رئال مادرید، از سال 2009 تا سال 2016 به مدت 7 سال در مناصب مختلف در باشگاه فعالیت کرد و از سال 2016 تاکنون که 2 سال میشود، به عنوان سرمربی تیم مشغول است. جمعا 13 سال تجربه قبل از تصدی پست مربی، یعنی تجربه بسیار ارزشمندی که این 2 سال طلایی اخیر را رقم زده است.
در تحسین ذکاوت و فراست زیدان همین بس که اشتباهات مورینیو، آنچلوتی، و بنیتز را مرتکب نشد و در عین حال باج هم به پرز -مدیر باشگاه- نداد. مشهور است که در باشگاه رئال مادرید، مدیر باشگاه همچون بسیاری از باشگاههای بزرگ در سیاستهای مربی تیم دخالت میکند.
پرز، همیشه کهکشانیهایش را به مربیاناش ترجیح میدهد. مورینیو که عزیزدردانه پرز بود، به خاطر اختلاف با ستارگان بزرگ تیم همچون راموس و رونالدو نهایتا مجبور به ترک تیم شد. آنچلوتی به خاطر زیر بار نرفتن برای اعطای نقش بیشتر در زمین به بیل، اخراج شد. بنیتز، به خاطر اینکه کاسمیرو را بر ایسکو و خامس جذاب در بازار نقل و انتقالات ارجح دانست و از سر لج با رونالدو، او را در لیست بعضی بازیها قرار نمیداد، مورد غضب پرز قرار گرفت.
اما زیدان میدانست چه کند. بیل مجموعا از زمانی که وارد رئال شده، عملکرد چندان مقبولی نداشته است. زیدان، برای اینکه از گزند دخالت پرز در امان بماند، با سیاست، وظایف دفاعی بیل را بیشتر کرد تا به اصطلاح نقش بیشتری هم به او داده باشد و در عین حال مفیدتر واقع شود و علاوه بر آن، دهان پرز را هم بسته باشد. از سوی دیگر، جایگاه واقعی کاسمیرو را با توجه به کاراییاش شناخت و ثابت نمود که بازیکن برزیلی تا چه حد برای تیم ارزشمند است. در بعضی از بازیها هم به رونالدو استراحت داد و نتیجه را میتوان در کلام رونالدو مشاهده نمود:
«من جمعا در 8 بازی در طول فصل 2017 حضور نداشتم. تازه فهمیدم زیدان چه لطفی به من کرد و نمایش قدرتمندانهام در آخر فصل را مدیون همان استراحتهایی هستم که زیدان به من داد».
تحولات و دگرگونی در ساختار و اندیشه تیم
زیزو در این سالها رابطه خوبی با «پپ گوآردیولا» در بایرن داشت و دیدارهای دوستانهای بین آنها شکل گرفت و قرابتهای فکری فوتبالی با «مارچلو بیلسا» مربی فعلی «لیل» فرانسه و «کریستین گورکوف» مربی فعلی باشگاه «رنه» فرانسه -که به استاد ابداعات در پست مدافعین نفوذی و مهاجمین کناری مشهور است- دارد.
وی در ابتدا بر روی تمرکز ستارگان کار کرد و روش 3-3-4 را برگزید تا کروس در منطقه هافبک میانی/ دفاعی، در پشت هافبک میانی یعنی «موردیچ» و هافبک تهاجمی یعنی «خامس» یا «ایسکو» قرار بگیرد. او کروس را به عنوان معمار بازی که البته نقش دفاعی هم ایفا میکند برگزید.
کروس ذاتا بازیکنی است تهاجمی و بازیساز. لذا، با توجه به توانایی کم در کار دفاعی و تخریب توپهای حریف که خاصیت ذاتی هافبک دفاعی است، عملا مثلث میانی تیم دچار تزلزل شده بود. پس از شکست یک بر صفر در مقابل آتلتیکو در همان ماههای آغازین سال 2016، زیزو و «داوید بتونی» دستیار وی که یکی از برترین متخصصین حال حاضر فوتبال است، پی به این موضوع بردند که یک جای کار بد میلنگد و آن هم پست هافبک دفاعی است. لذا، کروس به در جایگاه هافبک تهاجمی قرار گرفت و «کاسمیرو» در پست هافبک دفاعی. بدین ترتیب، ایسکو و خامس نیمکتنشین شدند.
کاسمیرو که استاد تخریب حملات حریف است تبدیل شد به یک سوپاپ قدرتمند اطمینان که زهر و هراس حملات حریف را گرفت و خط حمله رئال مادرید با اعتماد بنفس بسیار بیشتری به سمت دروازه حریف تاخت. نتیجه آن چه بود؟ 16 برد پیاپی و 31 بازی بدون شکست.
به گزارش مشرق، تا پیش از انتصاب زیدان به مربیگری تیم، مودریچ و کروس در خط میانی با وظایف دفاعی گمارده شده بودند و به جای اینکه آنها رو به جلو بازی کنند، پیستونها یا همان مدافعین نفوذی کناری یعنی مارسلو و کارواخال وظیفه حملات از جبهه عقبی و تغذیه مهاجمین را بر عهده داشتند. خامس نیز در میانه میدان با گرایش حمله، وظیفه تغذیه سه مهاجم را نیز بر عهده داشت. همین تاکتیک باعث شده بود که در دوران «رافا بنیتز»، رئال مادرید با نتیجه 4 بر صفر در مقابل بارسلونا مغلوب شود.
زیدان و تیم فنیاش، با تفکر 3-3-4 مشهورش دست به تغییر بزرگ زدند و جواهری چون کروس را از حیف شدن نجات دادند و در پست هافبک بازیساز و معمار تیم که عمق نفوذش بالاست به کار گرفتند. به مودریچ که ذاتا استاد ابتکار در میانه میدان است نیز گفته شد که باید بازی با توپ و مالکیت آن را در دستور کار قرار دهد و با پاسکاری و یک-دو مدیریت میانه زمین را در اختیار بگیرد.
ضمنا، از آنجایی که هر دو هافبک قدرت شوتزنی بالایی دارند، به آنها گفته شد که به هنگام نیاز و اضطرار، در «منطقه 14» تیم حریف (پشت محوطه جریمه) ظاهر شوند و توپ بازگشتی از پشت بیل و رونالدو را به سمت دروازه حریف روانه کنند. بنزما نیز که در توپگیری، پرس کردن، و ایفای نقش «9 کاذب» (اشاره به جایگاه مهاجم نوک دارد که زمانی در فوتبال کلاسیک شماره 9 بود) استاد است، به خوبی از پس سه وظیفه خود برآمد. کریم، به عمق دفاع حریف میزد و در لایههای دفاع حریف خلا به وجود میآورد تا دو مهاجم کناری و دو هافبک میانی و تهاجمی با استفاده از موقعیت، شوتهای خود را روانه دروازه حریف کنند.
مثلث میانی میدان رئال، موظف به اجرای پروژه پاسهای سریع بین خود و تسری آن به منطقه دفاعی و تهاجمی تیم شدند. کارواخال و مودریچ، مامور تغذیه و توپرسانی به بیل شدند. کروس نیز موظف شد که در زمان نفوذ مارسلو به خط دفاعی حریف، جای خالی او را پر کند. بنزما نیز در درگیر کردن دفاع حریف، از نظر پاسدهی رونالد، بیل، و هافبکهای نفوذکرده را تغذیه میکرد. مارسلو که نفوذ میکرد، رونالدو و بنزما به قلب دفاع حریف میزدند. دفاع حریف نیز به سبب هراس از سانترها و پاسهای قطری عالی مارسلو و قدرت دریبلزنی و نفوذ وی به سمتاش میرفتند و فضای تنگ پیرامون رونالدو باز میشد تا بتواند کار را تمام کند. اگر به هر دلیلی، شوتهای مهاجمین برگشت میخورد، کروس و مودریچ خود را از خطوط عقبتر رسانده بودند و با شوتهای سنگین خود کار را تمام میکردند.
در دستور کار مهاجمین قرار گرفت تا دائما موقعیتها را تغییر دهند. گاهی بنزما به چپ یا راست میآمد و رونالدو و بیل به وسط و بنزما با پاسهای دقیقاش برای آنها خلق موقعیت میکرد. رونالد و بیل هم در بسیاری از اوقات جایشان را با هم عوض میکردند. لازم به ذکر است که یکی از بکرترین استراتژیها در خط حمله توسط فلسفه زیدان قوت گرفت و آن این بود که وقتی در موقعیتهای هوایی خطر بیل و رونالدو برای حریف ایجاد میشد، بنزما سریعا به آن موقعیت اضافه میگردید.
کارواخال نیز موظف بود که نفوذ کرده و در ارتباط با مودریچ و بیل، توپ را به نیمه سوم زمین برسانند. نهایتا توپ توسط بیل یا کارواخال ارسال میگردید و رونالدو و بنزما مترصد به ثمر رساندن آن، کارا را یکسره میکردند. همین سناریو در سمت چپ تیم هم پیاده میشد و مثلث مارسلو-کروس-رونالدو، بیل و بنزما را در موقعیت گل قرار میدادند.
طراحی حملات و ضد حملات در رئال مادرید زیدان / دانلود
یکی از هنرهای فلسفه زیدان در طراحی حملات این است که مهاجمین کناری در زمان حمله، بازی را به گوشهها میبردند و از آنجایی که نام بیل و رونالدو با خطر نفوذ و گل همراه است، مدافعین و هافبکهای حریف را به سمت خود میکشیدند. لذا، فضا برای نفوذ و حرکت هافبکهای میانی و تهاجمی رئال باز میشد. هافبکها و مدافعین حریف در هراس از نفوذ هافبک رئال به سمت وی میرفتند و فضا برای نفوذ مهاجمین تیزپای رئال باز میشد.
زیدان وتیم متفکرش به این نتیجه رسیدند که در میانه میدان هم باید ابتکار عمل بیشتری را از مودریچ و کروس بیرون بکشند. مهندس و معمار رئال، هافبکهای حریف را به یک طرف میکشاندند و در طرف دیگر بازی را آزاد میکردند. مشکل ایستا بودن خطوط دفاعی حریف بود که راه را عملا برای نفوذ به جلو باز نمیکرد و بسیاری از تیمها درگیر همین موضوعاند. زیدان برای این مورد هم راه حل پیدا کرد و با اقدام پیستونهای کناری برای حرکت تند به سمت جلو، یک یا دو نفر از مدافعین حریف به سمت وی حرکت میکردند و آنجا بود که خط دفاعی حریف از هم گسسته میشد و شکاف ایجاد میگردید. آن وقت بود که مهاجمین رئال به راحتی در آن مناطق فضای استفاده کامل از توپ را پیدا میکردند.
ایجاد تحول در سیستم دفاعی
به گزارش مشرق، زیزو، کاسمیرو را به عنوان سپر خط دفاعی تیم به کار گرفت تا موج حملات حریف را در زمان حمله بشکند. در این گونه مواقع، چیدمان تیم بلافاصله به حالت 1-5-4 و 1-4-1-4 در میآمد؛ در این شرایط، بیل و رونالدو با سرعت به خط میانی اضافه میشدند و به کار دفاعی میپرداختند. بنزما همان جلو میماند. زیدان به سه مهاجماش گفته بود که در زمان مالکیت توپ دفاع حریف، از پرس شدید آن خودداری کنند و فقط به پرس پراکنده و متناوب اکتفا نمایند چرا که در غیر اینصورت، ساختار مشخصشده تیم میشکند و حفظ ساختار از همه چیز مهمتر است.
در زمان افزوده شدن رونالدو و بیل به منطقه هافبک دفاعی، کاسمیرو باید از این اطمینان حاصل میکرد که شکافی بین خط هافبک و دفاع نباشد. کار دفاعی بیل از رونالدو قویتر بود و اگر چیدمان به 2-4-4 تغییر میکرد، نمو بیشتری داشت. گاهی چیدمان به 1-5-4 و یا 1-4-1-4 تغییر مییافت و موردیچ و کروس در مناطق خودشان پرس شدید علیه حریف اعمال میکردند. کار رونالدو و بیل هم این بود که فضاهای نیمهخالی را پر کنند. اینجا بود که تاکتیک Compact 5 پیاده میشد. یک شبکه دفاعی که 3 هافبک و 2 مهاجم برای خفهکردن حریف در میانه میدان به کار میبرند. در این تاکتیک، وقتی کاسمیرو به میانه میدان اضافه میشد، همه در سر جای خوشان مهرههای حریف را خفه میکردند و کاسمیرو بازی حریف را تخریب میکرد. دقیقا همین روش و تاکتیک بود که موجب پیروزی رئال مادرید در آخرین رویارویی با بارسلونا در نیوکمپ شد.
یکی از ضعفهای بزرگ دفاعی رئال مادرید به خط دفاعی این تیم برمیگردد. مدافعین میانی دچار اشتباهات گاها بزرگی شدهاند که ضربات شدیدی به کهکشانی وارد ساخته است. زیدان ورود مدافعین به منطقه میانی در زمان درگیری در آن منطقه را محدود کرد و کاری که راموس و بخصوص پهپه انجام میداد را به گردن رونالدو و بیل انداخت. اما گاهی مدافعین مجبور میشوند که وارد منطقه Compact 5 گردند و این خط ایجاد خلاء و شکاف بزرگ در پشت مدافع را بوجود میآورد. هماکنون، زیدان و مشاوراناش در حال کار کردن بر روی این موضوع هستند تا تنها نقطه ضعف رئال مادرید هم رفع شود.
در این تصویر مشخص است که پهپه با خروج از پست خود به جهت کمک به شبکه دفاعی خط میانی موسوم به Compact 5، فضای پشت سر خود و امکان کامل فرصتطلبی را برای مهاجم حریف ایجاد مینماید
شجاعت و انعطافپذیری تاکتیکی
به گزارش مشرق، زیدان اثبات کرده که یک بازیخوان حرفهای و باهوش و دارای انعطاف بسیار زیادی در تغییر تاکتیک و ساختار است. او در مقابل بارسا از تاکتیک شجاعانه 4-2-4 که مودریچ و کروس را در میانه میدان قرار میداد و بیل، بنزما، موراتا، و رونالدو را در منطقه حمله به کار میگرفت استفاده کرد و جزای این ریسک او به نتیجه مساوی 3-3 ختم شد. اما زیدان بسیار خرسند بود و گفت که تغییر تاکتیک ارزش یادگیریهای فراوان و پی بردن به پتانسیل بازیکناناش در پستهای مختلف در جدالهای رسمی را دارد.
اما بزرگترین پیروزی تاریخی زیدان و فتحالفتوح تاکتیکی او را میتوان برد 3 بر صفر امسال در مقابل اتلتیکو مادرید دانست. او در این بازی راموس، پهپه، کروس، کاسمیرو، و بنزما را در اختیار نداشت. لذا، ساختار 1-1-4-4 را انتخاب کرد. مودریچ و کوآچیچ را در میانه میدان گذاشت. بیل و لوکاس وازکز را به عنوان هافبکهای نفوذی کناری به کار گرفت که به دفاع تیم هم کمک کنند. رونالدو را در نوک پیکان حمله مستقر کرد و ایسکو را پشت رونالدو قرار داد. بدین شکل، هافبکهای نفوذی ساختار 2-4-4 اتلتیکو کاملا قفل شدند و هافبکهای بازیسازش تحت پرس قرار گرفتند.
رئال مجال بازیسازی را از اتلتیکوییها گرفت و رابطه بین هافبکها و مهاجمین را قطع کرد و در حالی که 5 بازیکن اصلی خود را در ترکیب نداشت، با حملات قدرتمندانه به سه گل رسید و جلو افتاد و سپس از دفاع قدرتمندان خود بهره برد و بدین ترتیب، بزرگترین پیروزی تاکتیکی زیدان ثبت گردید.
سیستم جدید پاسکاری
سیستم جدید پاسدهی در رئال مادرید دگرگون شده است. تیم زیدان بطور میانگین در هر بازی 553 پاس رد و بدل میکند. این میانگین در دوره بنیتز 464 بود. اکنون از نظر پاسدهی، تیم زیدان در رتبه دوم پس از بارسلونا قرار دارد. عدهای از کارشناسان او را گواریولای رئال مادرید خواندهاند که این قیاس کاملا اشتباه است. شاید از حیث اینکه میزان پاسکاری در تیم بشدت افزایش یافت بتوان گفت که شباهتی به بارسلونای گوآردیولا پیدا کرد اما در حقیقت، نیت اصلی زیزو تمرکز بر مالکیت بازی بود و صد البته در نوع پاسکاریها هم تفاوت شکلی با تیکی تاکا مشهود است.
وقتی زیزو تیم را در ژانویه 2016 تحویل گرفت، از ضعف بدنسازی آن شوکه شد. معضلی که مربیان پیشین موفق به حل آن نشده بودند و در دوره آنچلوتی و بنیتز به شدت خود را نشان میداد. زیدان، یک روز وسط هفته برای استراحت بازیکنان در نظر گرفت و «آنتونیو پینتوس» یکی از کارکشتهترین و زبدهترین متخصصان بدنسازی در دنیا را به خدمت گرفت.
آنتونیو پینتوس در کنار زیزوی بزرگ
آنتونیو پینتوس در حین تمرین با بازیکنان
برچیدن سیطره محض رونالدو از ضربات آزاد بیفایده
نیک میدانیم که اکثر ضربات آزاد رونالدو به هدف نمیرسد و غالبا به هدر میرود. همین امر یعنی سوختن موقعیتهای گل یک تیم. زیدان میخواست این را برای رونالدوی جاهطلب و انحصارطلب جا بیاندازد. هنر هوشمندی و دانایی زیدان بار دیگر خود را نشان داد.
او، در یک جلسه تمرینی که خبرنگار SportYou هم حضور داشت، به رونالدو پیشنهاد میدهد که هر کدام 10 ضربه آزاد بزنند. فقط 2 ضربه از 10 ضربه رونالدو به سر منزل مقصود میرسد اما زیدان دست کم نیمی از ضربات را تبدیل به گل میکند. بعد، رو به سوی رونالدو کرده و با لحنی مهربان خطاب به او میگوید: «یاد گرفتی؟». همین امر، به رونالدو فهماند که در این امر قطعا عالی نیست و ضربات آزاد تیم نباید در مالکیت او باشد. پس از آن بود که هم گرت بیل و هم خامس رودریگز سهم بیشتری را از ضربات آزاد بردند و به رونالدو هم دستور داده شد که گاهی در ضربات آزاد، به جای شوت مستقیم پاس بدهد.
ضربات آزاد در رئال مادرید / رنگ نوک مدادی نشانگر توپهای گل شده حالا یا بصورت شوت یا ضربه سر است؛ رنگ قرمز: توپهای دریافت شده توسط دروازهبان حریف؛ رنگ نارنجی: خارج از هدف؛ رنگ زرد: دریافت شده توسط دیواره دفاعی حریف؛ رنگ آبی: برخورد توپ به تیرک دروازه
تقویت ارتباط بین خط هافبک و خط دفاعی
وقتی تیمی مورد ضد حمله قرار میگیرد، ارتباط نزدیک دو منطقه میانی و دفاعی به شدت معنا پیدا میکند. چرا که وقتی بازیکنان برای دفاع به عقب میدوند، در صورت وجود این ارتباط نزدیک، فضاهای خالی و جامانده پر میشود. زیدان قویا بر روی این موضوع کار کرد. برای همین است که وقتی توپ در مالکیت رئال مادرید است، راموس و واران جلوتر آمدهاند و با کاسمیرو و کروس و موردیچ نزدیکتر شدهاند. اشکالی که در کار بنیتز وجود داشت این بود که اجازه نمیداد دو مدافع وسط چندان از محوطه جریمه پا بیرون بگذارند.
افزایش دیسیپلین تیم
زیدان که آمد، دیسیپلین تیم را افزایش داد. یکی از مهمترین عوامل پیشرفت یک تیم آرامش و دوری از خشونت است. درست برعکس دوران مورینیو، زیدان آرامش را به تیم آورد. رئال مادرید که تا پیش از آن معمولا هر چند بازی چند کارت زرد و یک کارت قرمز را سهمیه داشت، در 4 بازی فقط 4 کارت زرد گرفت و هیچ کارت قرمزی دریافت نکرد.
شکل فوق نشان میدهد که آمار دریافت کارت زرد و کارت قرمز تا چه حد در دوران زیدان کاهش یافته است
بازگرداندن ایسکو
به گزارش مشرق، زیدان، ایسکو را که در دوران «رافا بنیتز» یکی از بدترین دورانهای فوتبال خود را گذراند و در 6 بازی اخیر حصور رافا فقط 13 دقیقه بازی کرد را به ترکیب اصلی بازگرداند. این جواهر 25 ساله که او را میتوان یکی از بهترین هافبکهای تهاجمی حال حاضر جهان دانست، به یکی از اصلیترین عوامل دستیابی رئال مادرید به قهرمانی لالیگا و لیگ قهرمانان در دوره زیدان تبدیل گردید.
حضور ایسکو آنقدر در جریان بازیها تاثیر بسزایی داشت که یکسره رسانههای ورزشی جهان را مجبور به تحسیناش کرد. او در حالی که در دو بازی دوران بنیتز تنها موفق به 45 پاس شده بود، در دوران زیدان به 45، 48، 60، و 74 پاس در یک بازی رسید. این را هم بسیار مهم بدانیم که عنصر اعتماد بنفس به معنای واقعی کلمه بازیکنی تقریبا ناامید را به دوباره احیا کرد و آن در جادوی کلام زیدان تعبیر مییافت: «بازی ایسکو بسیار شبیه من است».
کاسمیرو و آسنسیو؛ اسلحه برتر زیدان
زیدان اعتقاد بسیار عمیقی به نقش هافبک دفاعی تخریبچی دارد. وقتی در دوران طلایی کهکشانیها، در رئال مادرید بازی میکرد، پرز بنا بر تشخیص مربی، «کلود ماکلله» را به چلسی فروخت. زیدان آرام و متین، در آن زمان آنقدر تحت تاثیر این تصمیم خشمگین شد که اعتراض خود را بصورت علنی بیان کرد: «چرا باید وقتی که موتور خودرویی چون بنتلی را از دست میدهید، خود را با زدن رنگ طلا به بدنهاش فریب بدهید؟».
اعتقاد وی به نقش یک هافبکی که خط ارتباط مستمرش با دفاع و هافبکهای میانی و تهاجمی حفظ شود و حملات حریف را تخریب نماید، آنقدر زیاد است که کاسمیروی توانا را تبدیل به یکی از محبوبترین بازیکنان وی کرده است.
آسنسیو و کاسمیرو در زمان شادمانی پس از گل
آسنسیو را میتوان یکی از اصلیترین افراد در این تیم متعالی زیدان است. مهاجم کناری 21 ساله اسپانیایی، کلکسیونی از تواناییها در فاز حمله است: خوشتکنیک، شوتزن، تمامکننده، باهوش، بازیخوان، و بازیساز. آسنسیو نشان داده که معمولا در هر بخش منطقه حمله تیم که مستقر شود، بهترین توانایی را از خود نشان میدهد.
کاریزمای زیدان بزرگ و تاثیر آن در تبعیت بازیکنان بزرگ
شنیدهاید که میگویند «اسم طرف را تریلی نمیکشد»؟ زیدان از همان دست آدمهاست. او به شدت محبوب و کاریزماتیک است و حتی هواداران تیمهای رقیب هم دوستاش دارند یا دست کم احترام ویژهای برای او قائلاند. برای امثال رونالدو و راموس و بیل که هر مربیای را در شان فرمایش نمیبینند، زیدان یعنی وزنه بزرگ. قد و وزن شان و کاریزمای زیدان آنقدر زیاد است که فوق ستارهها به خودشان جرات نمیدهند که در دستور کار تفکر وی قرار نگیرند. هنوز بیتوجهیهای ستارگان رئال نسبت به بنیتز را نمیتوان فراموش کرد و البته حق هم داشتند. اما قصه زیدان فرق میکند؟ کسی که علم مخالفت با مرد اخلاق و منش و اسطورهای در اندازه زیدان را برافرازد، قطعا سیلی سختی از هواداران رئال مادرید و دستداران فوتبال خواهد خورد.
زیدان را همه اعضای باشگاه و بخصوص تیم، به عنوان یک فرد دارای سعهصدر و اخلاق بسیار خوش میشناسند. بازیکنان میگویند ما دقایق بسیاری را با او گفتگو میکنیم و او با مهربانی و سعهصدر به پیشنهادات ما در رابطه با تیم گوش میدهد اما آنقدر اندیشهاش درست است که دست آخر به تعبیر «برایان کلوگ» مربی و اندیشمند فوتبالی انگلیسی میرسیم که یک بار گفت: «من و کادر فنی و بازیکنان دور هم جمع میشویم و همه نظراتشان را میگویند و سرانجام خودشان میگویند که پیشنهاد خود من از همه درست بوده است».
تاثیر زیزوی کبیر بر بازیکنان رئال مادرید به لطف برخورد شایسته و بسیار دوستانه وی با آنها و تعاملی که از خلال آن آموزهها، تجارب، و اندیشههای خود را به ذهن آنان تزریق کرد، بطور مستقیم در سبک بازی کهکشانیها خود را نشان داد.
فوتبال رئال مادرید زیدان، یک فوتبال تکاملیافته بکر بینظیر است که هر اندازه از زیبایی، نظم، تاکتیکی و فهیم بودن آن بگوییم کم است. حرکات فردی و تکنیکی هر بازیکن، پاسکاریهای بینظیر، طراحی حملات، و قدرت تمامکنندگی بخشی از این ویژگیهای بارز است.
فوتبال متعالی رئال مادرید زیدان / دانلود
قدرت تصمیمگیری در مواقع بحران
یک بار «ناپلئون بناپارت» گفت: هیچ چیز در این دنیا سختتر و در عینحال ارزشمندتر از تصمیمگیری در موقعیت بحران نیست. زیدان، استاد این امر است. او درست برعکس مورینیو و بنیتز، به خوبی در مواقع بحران بهترین تصمیم را اتخاذ میکند و سابقه نداشته که چیزی به نام «روز فاجعهبار رئال مادرید» را در این 2 سال شاهد باشیم.
مکتب و اندیشه مشخص
وجه مشترک زیدان با پپ گواردیولا که رنسانسی در دوران خودش در بارسلونا ایجاد نمود و تاریخسازی کرد این است که دارای فلسفه مشخص است. یعنی یک فلسفه با مبانی معین برای تیم خود تعریف کرده و آن را پرورش بیشتری میدهد و در بازیکنانش نهادینه میکند. وقتی پپ یا زیدان حرف از «ساختار» میزنند، یعنی دارای مکتب و اندیشه هستند و هر بازیکنی که در مسیر این اندیشه حرکت نکند، دارای هر درجهای که باشد، در تیم جایی ندارد. حال در این رهگذار، یکی از بارزترین خصیصههای فکری این دو مربی بزرگ این است که به هیچوجه «ستارهسالاری» نمیکنند. آنها به ستارههای تیم اهمیت بالایی قائلاند اما تمرکزشان را خرج رسیدگی به توانایی تمامی اعضای تیم حتی جوانان تازه وارد شده از آکادمی میکنند که از نمونههای بارز آن میتوان به ارتقای چشمگیر بازی کاسمیرو، ماریانو، لوکاس واسکز، آسنسیو، و ناچو اشاره کرد.
زیزو و پپ / زمانی که گوآردیولا مربیگری بایرن مونیخ را بر عهده داشت
ایجاد فضا برای بروز خلاقیتهای بیشتر در بازیکنان
یکی از ویژگیهای مودریچ، پاس بیرون پاست. بنیتز که آمد او را از این عمل محروم کرد. بنیتز رفت و زیدان آمد و او را به تداوم این حرکت زیبا و کاربردی تشویق کرد. تفاوت اندیشه زیدان و بنیتز در کور کردن و یا شکوفا کردن استعداد بازیکنان در اینجا و در نتایجی که گرفتند مشخص میشود.
منش انسانی؛ عامل آرامش و ثبات و اتحاد
به گزارش مشرق، زیدان، مرد موقعیتهای ناب انسانی است. او یک انسان فهیم و عمقنگر است که این منش و خصیصه را در فوتبال هم پیاده کرده است. کهکشانیها از حیث منش فوتبالی هم تغییرات قابلتوجهی کردهاند. اتحاد امروز بازیکنان رئال مادرید که در بازی متعالی آنها به چشم میآید، حاصل اندیشه نوعدوستی زیدان است که در نهان و ضمیر آنها برایشان فهم کرده است.
او، به جای اینکه به بازیکنان فشار بیاورد تا فیلمهای طولانی بازیها را ببینند، در سایه درک اینکه بازیکن از تماشای آن خسته میشود، فیلمهای کمتر از 10 دقیقه را برای آنها تدارک دید. به جای اینکه در کنفرانسهای خبری از موضوعات پیشپاافتاده فنی سخن بگوید، از طراوت و شادابی بازیکنانش در زمین سخن میگوید.
یک بار نشد که از خودش تعریف کند و پیوسته در کنفرانسهای خبری بازیکناناش را بالا برد. او، زیزوی کبیر است اما نفسانیت شهرت را در خود کشت و بازیکناناش را عزت بخشید. بازیکن این را میبیند و درک میکند و پی به روح بزرگ مربی خودش میبرد.
زیدان: یک بار {در دوران کودکی} به خاطر اینکه برای فوتبال بازی کردن کفش نداشتم گریه کردم. اما یک روز مردی را دیدم که پا نداشت. آنگاه بود که فهمیدم چقدر ثروتمند و خوشبخت هستم
جمعبندی
بازیکنان و ستارگان یک تیم با تغییر یک مربی همان بازیکنان و ستارگان هستند اما چرا عملکردشان بطرز شگرفی تغییر میکند. اینجاست که یگانه عامل تحول همان مربی و اندیشه اوست. اینجاست که وجود زیزوی بزرگ و مردانی از تبار او معنا پیدا میکند.
به تاریخ نگاه کنید تا معنا و اهمیت این جمله را بیشتر دریابید: «آریگو ساچی» در میلان؛ سر «الکس فرگوسن» در منچستر یونایتد؛ «پپ گوآردیولا» در بارسلونا؛ و در مقیاس کوچکتر: «یوپ هاینکس» در بایرن مونیخ و «یورگن کلوپ» در دورتموند. زیدان، راه آنها را در پیش گرفته است و از تبار همان بزرگان است.
زینالدین زیدان، اسطوره و مربی بزرگی است که به دلایلی که به تفصیل در بالا به آنها پرداخته شد، بغایت محبوب و موفق و محترم است. زیزوی بزرگ کسی است که محبت و احتراماش ریشه در قلب دوستداراناش دارد و حتی رقبایش ارج و احترام بسیار ویژهای برای او قائلاند. مردی که هم در دوران بازیاش اسطوره بود و هم در مسیر تبدیل شدن به یک اسطوره در عرصه مربیگری قرار دارد.
منابع:
http://www.squawka.com/news/seven-ways-zinedine-zidane-has-already-changed-real-madrid/589060#0pBYpEBCdUS8LgCp.97
http://outsideoftheboot.com/2016/12/08/tactical-philosophy-zinedine-zidane/
http://www.skysports.com/football/news/11095/10898196/real-madrid-and-the-underrated-philosophy-of-winning
https://www.sportskeeda.com/football/zinedine-zidane-real-madrid-philosophy-iron-fist-velvet-glove
http://www.dnaindia.com/analysis/column-how-zinedine-zidane-s-all-round-tactical-masterclass-guided-real-madrid-to-33rd-la-liga-title-2448720
http://outsideoftheboot.com/2016/11/23/tactical-analysis-atletico-madrid-0-3-real-madrid-zidane-ends-real-madrids-derby-woes/
http://www.zonalmarking.net/2017/06/06/real-madrid-4-1-juventus-real-initially-weak-down-the-right-before-dominating-that-flank/
http://www.goal.com/en-gb/news/3277/la-liga/2017/05/21/35720322/zidane-proves-he-is-not-another-di-matteo-as-madrid-stroll-to-la-?ICID=HP_FT_1