به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژه های خود نوشت:
اندیشکده گیت استون در تحلیلی تحت عنوان «روحانی و ترامپ: با هم علیه مردان با تفنگ» نوشت: این روزها اتفاق عجیبی در رابطه با ایران در حال رخ دادن است. لابد میپرسید خب که چه؟ از سال ۱۹۷۹ اتفاقهای عجیبی درباره ایران پیش آمده است. درست، اما چیزی که به تازگی پیش آمده، شایان توجه بیشتر است زیرا بیانگر همسویی بیسابقه میان تفکرات دولت ترامپ در واشنگتن و یکی از جناحها در ایران است.
نویسنده میافزاید: رکس تیلرسون وزیر امور خارجه آمریکا اعلام کرده که دولت ترامپ در مراحل پایانی تدوین یک سیاست جدید با هدف تغییر رژیم در ایران است. در حالی که جزئیات این سیاست جدید هنوز افشا نشده اما یک نکته روشن است؛ یکی از اهداف آن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران است. تام کاتن سناتور آمریکایی هم خواستار آن شده تا سپاه به عنوان یک «سازمان تروریستی» قلمداد شود. گیت استون نوشت: به موازات این اظهارات، حسن روحانی رئیسجمهوری ایران به بدگویی از سپاه پرداخته است.
گیت استون ادامه میدهد: ژنرال قاسم سلیمانی میگوید بدون سپاه، کشور هم وجود نخواهد داشت. اما جناح اعتدالی یا میانهرو به مدیریت هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی همواره به قدرتهای غربی مخصوصاً آمریکا گفتهاند که سپاه مانع اصلی بر سر راه تغییر رفتار جمهوری اسلامی و «عادی سازی» (روابط با غرب) است.
این همان چیزی است که ]...[ دیپلمات ارشد ایرانی با حضور در محافل سیاستگذاری و اندیشکدههای آمریکایی با موفقیت مطرح کرده و مدعی شده که دخالتهای ایران در خارج از مرزهای این کشور به دلیل بلندپروازیهای سپاه است تا ایران را به ابرقدرت منطقهای تبدیل کند، در حالی که میانه روها چیزی جز «روابط برد- برد» با غرب نمیخواهند.
این اندیشکده آمریکایی میافزاید: این موضوع در سخنرانی هفته گذشته روحانی در تهران مطرح شد که گفت: هدف ما نباید این باشد که قویترین قدرت منطقه باشیم، بلکه ما منطقهای قدرتمند میخواهیم. اما در راهبرد ۲۰ساله جمهوری اسلامی ایران که در سال ۲۰۱۴ به تأیید «رهبر عالی» رسید، به روشنی آمده که هدف اصلی، تبدیل شدن به «قدرت اول» منطقه است.
چیدن پر و بال سپاه به نفع جناح میانهرو است که به دلیل مخالفت صریح یا ضمنی سپاه نتوانسته برنامههای خود را در رابطه با جمهوری اسلامی به طور کامل اجرا کند.
گیت استون در پایان نوشت: ترامپ با کمک به نابودی سپاه، به میانهروها که اغلب «پسران نیویورکی» نامیده میشوند، هم کمک میکند. مسئله این است که آیا «پسران نیویورکی» که فاقد پایگاه مردمی هستند، قادر خواهند بود ایران را یکپارچه نگه دارند؟ در شرایطی که آمریکا به سیاستی درباره ایران میاندیشد، باید به خاطر داشته باشد که هیچ چیزی درباره ایران آن طوری که «پسران نیویورکی» میگویند، ساده نیست. آنها فهرستی از پیشنهادی خوب برای اوباما فرستادند، اما ترامپ «اهل معامله» مجبور نیست همان پیشنهادها را دوباره بپذیرد.