به گزارش مشرق، منیر قیدی کارگردان فیلم سینمایی «ویلاییها» درباره این فیلم سینمایی گفت: «ویلاییها» فیلمی بود که حدود 10 سال برای ساخت آن دویدم و دست یاری از ارگانهای مختلف برای ساخت آن طلبیدم، اما متأسفانه هیچ نهاد یا ارگانی به من کمک نکردند. در این مدت از اکثر افرادی که بودجه کلانی برای ساخت چنین فیلمهایی دارند جواب یکپارچهای شنیدم؛ «نه».
وی با تأیید بر اینکه داستان «ویلاییها» داستانی مغفول مانده بود و هنوز هیچ فیلمسازی به آن نپرداخته بود، اظهار کرد: جواب همه آن افراد در ارگانهای انقلابی این بود که «ما این موضوع را نمیخواهیم بسازیم یا بدان بپردازیم» و نکته جالبتر این است که میگفتند «چرا شما میخواهید چنین فیلمی را بسازید؟!»، از همه مهمتر یکی از معاونان سینمایی کشور در دورهای میگفت «تا زمانی که من پشت این میز هستم نمیگذارم شما این فیلم (ویلاییها) را بسازید و...»، من هم به او گفتم «صبر میکنم تا شما بروید، آن وقت فیلمم را خواهم ساخت».
این کارگردان سینما درباره دوران دفاع مقدس بیان کرد: من از سن هشت تا سن شانزدهسالگیام در دوران جنگ گذشت. بهنسبت سن کنونیام یعنی چهل و چند سال، نسبت کمتری از دوران سپریشده عمر بنده در دهه شصت گذشته است، ولی تأثیرگذارترین مقطع زندگی من بوده. آنچه در فیلم میبینید دریافت من از دهه شصت است. آن دوران را خیلی دوست داشتم، بهاندازهای که خاطراتش را با جزئیات فراوان به یاد میآورم. من شاید روز گذشته خودم را نتوانم بهخاطر بیاورم اما خاطرات دهه شصت، با جزئیات در ذهنم نقش بسته است. ظاهر روشنفکری میگوید که آنچه در دهه شصت بر ما گذشته است با جزئیات و نزدیک به واقعیت نگوییم، چون دِمُده و متحجرانه است.
قیدی در پاسخ به این سؤال که "امکان دارد بار دیگر دست به ساخت فیلم دفاع مقدسی بزنید؟" گفت: امکان دارد که دوباره فیلم دفاع مقدسی بسازم اما حالا حالا نه. به یک زمان طولانی نیاز دارم تا فراموش کنم بابت ساخت فیلم دفاع مقدسی چه بلاهایی بر سرم آمد. میدانید، الآن فکرش را میکنم تن و بدنم میلرزد، فیلم سختی بود. در یک شرایط طاقتفرسای 57 درجه کار کردیم. ما در این فیلم از پیرزن هفتادساله تا بچه ششماهه بازیگر داشتیم. اگر فکر کنم موضوع نابی دارم میتوانم آن را بسازم حتماً این کار را خواهم کرد، در ضمن قرار نیست بهعنوان سازنده فیلمهای جنگی شناخته شوم. بعد از ویلاییها پنج الی شش کار جنگی به من پیشنهاد شد، اما چون قرار نیست من از فیلم جنگی نان دربیاورم، قصد ندارم با فیلم جنگی کاسبی کنم، واقعاً چنین هدفی ندارم و این کار را نخواهم کرد، مگر اینکه قصهای مثل ویلاییها گریبانم را بگیرد و من متعهد شوم به قصهای که آن را یافتم.
وی درباره سکانسی که خود به آن علاقه داشته است، اظهار کرد: من خودم سکانسی را که خانم خیری (پریناز ایزدیار) و سیما (طناز طباطبایی) دارند داخل باغچه حرف میزنند خیلی دوست دارم، چرا که بهنظرم خیلی انسانی و واقعی است. این سکانس از سکانسهایی است که خودم به فیلمنامه اضافه کردم و در خاطرات همسران شهدا نیست، جزء سکانسهایی بود که میترسیدم همسران شهدا ببینند و اعتراض کنند، چون شخصیت خیری مابهازای واقعی دارد و من میترسیدم ایشان اعتراض کنند، «چرا چنین دیالوگی در فیلم گذاشتی؟»، دیدم اصلاً اعتراضی نکردند و گرفتن این سکانس خیلی برای من سخت بود، خیلی سخت بود.