آنچه در ادامه می خوانید گزیده ای از بیانات امام خمینی(ره)، پس از فاجعه حج 66 است که در آن به تبیین این رخداد خونین، ریشهها، اهمیت و باز بودن این پرونده برای همه نسل ها تاکید می کند.
****
اگر ازقدس بگذریم از مساله حجاز نخواهیم گذشت
اگر ما از مسئله قدس بگذريم، اگر ما از صدام بگذريم، اگر ما از همه کسانى که به ما بدى کردند بگذريم، نمى توانيم از مسئله حجاز بگذريم. مسئله حجاز يک باب ديگرى است، غير مسائل ديگر. و لازم است زنده نگه داشتن اين روز، روزى که اين خيانت شد به اسلام.
مسئله بالاتر از اين مسائل است و بايد ما با همه قوايى که داريم، مسلمين با همه قوايى که دارند و دنيا، آنهايى که به خدا اعتقاد دارند با همه قوايى که دارند، بايد با اين مسئله محاربه کنند، به هر طورى که خودشان صلاح مى دانند.
کشتار حجاج، توطئه اى از پيش طراحى شده اين توطئه بى اشکال، يک توطئه سابقى بود، هيچ اشکالى در اين نيست که يک سابقه اى داشت اين توطئه ، بنا داشتند بر اينکه اين امر واقع بشود، تحميل کرده بودند بر آل سعود احمق، که يک همچو کار احمقانه اى بکند و خودش را در تمام دنيا منحط کند.قضيه کشته شدن نيست، قضيه هتک احترام است.
آل سعود خائن الحرمین شده اند
از اول هم اين طور بود، براى اينکه اينها چه کاره اند که آمده اند خادم الحرمين - خائن الحرمين - شده اند، کى اينها را خادم الحرمين قرار داده؟ با چه وجهى اينها اسم مملکت اسلامى را تغيير داده اند از آنى که بود، حجاز را مملکت سعودى قرار دادند؟ مملکت سعودى به چه مناسبت؟ اينها مسائلى است که همه اش بغرنج است و ما نمى دانيم که از اين عار چطور خارج بشويم.
جنگ را تحمل کردم اما این را نه!
من واقعا در مسائل خيلى تحمل داشتم، در مسائل جنگ، در همه اينها تحمل داشتم. اما اين بى تحمل کرده من را. مسئله غير از اين مسائل است.
(صبح 1 شهريور 1366 / 27 ذى الحجه 1407 در دیدار با اعضای هيات دولت)
*****
آل سعود وارثان ابی سفیان و ابی لهب و رهروان یزید
و اگر مى خواستيم پرده از چهره کريه دست نشاندگان آمريکا برداريم و ثابت کنيم که فرقى بين محمدرضاخان و صدام، امريکايى و سران حکومت مرتجع عربستان در اسلامزدايى و مخالفتشان با قرآن نيست و همه نوکر امريکا هستند و مامور خراب کردن مسجد و محراب و مسئول خاموش نمودن شعله فرياد حقطلبانه ملتها، باز به اين زيبايى ميسر نمى گرديد، و همچنين اگر مى خواستيم به جهان اسلام ثابت کنيم که کليدداران کنونى کعبه لياقت ميزبانى سربازان و ميهمانان خدا را ندارند و جز تامين امريکا و اسرائيل و تقديم منافع کشورشان به آنان کارى از دستشان برنمى آيد، بدين خوبى نمى توانستيم بيان کنيم و اگر مى خواستيم به دنيا ثابت کنيم که حکومت آل سعود، اين وهابيهاى پست بيخبر از خدا بسان خنجرند که هميشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفته اند، به اين اندازه که کارگزاران ناشى و بى اراده حاکميت سعودى در اين قساوت و بى رحمى عمل کرده اند، موفق نمى شديم و حقا که اين وارثان ابى سفيان و ابى لهب و اين رهروان راه يزيد روى آنان و اسلاف خويش را سفيد کرده اند.
لکه ننگ آمریکا با آب زمزم و کوثر هم از دامن آل سعود پاک نمی شود
حکومت سعودى مطمئن باشد که امريکا لکه ننگى بر دامنش نهاده است که تا قيام قيامت هم باآب زمزم و کوثر پاک نمى شود و خونى که از دل اقيانوس بزرگ ملت ما بر سرزمين حجاز جارى شده است، زمزم هدايتى براى تشنگان سياست ناب اسلام گرديده است که ملتها و نسلهاى آينده از آن سيراب و ستمکاران در آن غرق و هلاک مى شوند و ما همه اين جنايتها را به حساب امريکا گذاشته ايم و به يارى خدا و در موقع مناسب به حساب آنان خواهيم رسيد و انتقام فرزندان ابراهيم را از نمرودها و شياطين و قارونها خواهيم گرفت.
سعودی ها روی آمریکا را سفید کردهاند
اينک از فرصت استفاده کرده به يکى از آيات کتاب کريم اشاره مى کنم آن جا که فرموده است: اجعلتم سقاية الحاج و عمارة المسجد الحرام کمن امن باللّه واليوم الاخر و جاهد فى سبيل اللّه لايستوون عنداللّه واللّه لايهدى القوم الظالمين.(6) گويى آيه کريمه در همين عصر نازل شده و گويى براى آل سعود و امثال آل سعود در طول تاريخ و براى ملت مجاهد و بزرگ ايران و حجاج بيتاللّه الحرام در عصر حاضر و امثال آنان در همه اعصار آمده است.
آيا سعوديها و امثال آنان در طول تاريخ ارزش خود را براى تهيه آب در مواقف حج و زرق و برق تعميرات مسجدالحرام را با ارزشهاى مسلمانانى که به خداوند و روز جزا ايمان دارند و با نثار خون خود و جوانان مجاهد خود در راه خدا و براى دفع دشمنان خدا از حريم اسلام و حرم خداوند تعالى بپا خاسته اند مقايسه نکرده اند؟ و سعوديهاى عصر حاضر، پا را فراتر از آن نگذاشته و بر مسلمانان افتخار نمى کنند؟ و با مجاهدان راه خدا آن نمى کنند که روى امريکاى جهانخوار و ارباب خود را سفيد کرده است؟ و جالب توجه اينکه خداوند در اين آيه ايمان به خدا و روز جزا را ذکر فرموده و از ميان تمام ارزشهاى اسلامى و انسانى مجاهده در راه خدا را با دشمنان خدا و بشريت انتخاب کرده است و در اين انتخاب به همه مسلمانان تعليم فرموده است که ارزش جهاد فوق همه ارزشهاست.
و آيا خداوند با ذکرواللّه لايهدى القوم الظالمين نمى خواهد بفرمايد خداوند سعوديهاى عصر را و تمام اعصار تاريخ را ستمگرانى بيش نمى داند که قابل هدايت نيستند و خداوند آنان را هدايت نمى فرمايد؟ آيا ستمکارى بر حق و خلق و بر رسول خدا و امت بزرگوار حضرت رسول خاتم، بالاتر از آنچه آل سعود با کعبه و حرم امن الهى و با زائران مجاهد آن که همه چيز و همه کس خود را در راه دوست و آرمان اسلام تقديم کردند، مى توان تصور کرد؟ آيا جرم اين مجاهدان که به فرمان خداوند تعالى نداى برائت از مشرکين را انجام داده اند، جز برائت از خدايان آل سعود و سعوديهاى عصر حاضر و شاه حسين و شاه حسن و مبارک نامبارک(7) و صدام عفلقى است؟ آيا سکوت در مقابل اين ستمگريها که در طول تاريخ سابقه نداشته است، چيزى جز رضاى به اين جرم و شرکت در ظلم و ستم ظالمين و ستمگران است؟ و در هر صورت آل سعود براى تصدى امور کعبه و حج لياقت نداشته و علما و مسلمانان و روشنفکران بايد چاره اى بينديشند.
(پیام امام خمینی به مناسبت کشتار زائران بیت الله الحرام7 ذى الحجه سال 1407 هجرى قمرى )
اسلام اشرافيت، اسلام ابوسفيان، اسلام حاكميت سرمايهداران بر پابرهنهها و در يك كلام اسلام آمريكايي
حكومت آل¬سعود مسئوليت كنترل زائران خانه¬ی خدا را به عهده گرفته است و اين¬جاست كه با اطمينان مي¬گوييم كه حادثه¬ی مكه جداي از سياست اصولي جهان¬خواران در قلع و قمع مسلمانان آزاده نيست. ما با اعلام برائت از مشركين تصميم بر آزادي انرژي متراكم جهان اسلام داشته و داريم، و به ياري خداوند بزرگ و با دست فرزندان قرآن روزي اين كار صورت خواهد گرفت. و انشاءالله روزي همه¬ی مسلمانان و دردمندان عليه ظالمين جهان فرياد زنند و اثبات كنند كه ابرقدرت¬ها و نوكران و جيره¬خوارانشان از منفورترين موجودات جهان هستند.
كشتار زائران خانه¬ی خدا توطئه¬اي براي حفظ سياست¬هاي استكبار و جلوگيري از نفوذ اسلام ناب محمدي - صلي الله عليه و آله و سلم - است و كارنامه¬ی سياه و ننگين حاكمان بي¬درد كشورهاي اسلامي حكايت از افزودن درد و مصيبت بر پيكر نيمه جان اسلام و مسلمين دارد.پيامبر اسلام نيازي به مساجد اشرافي و مناره¬هاي تزئيناتي ندارد. پيامبر اسلام دنبال مجد و عظمت پيروان خود بوده است كه متأسفانه با سياست¬هاي غلط حاكمان دست نشانده به خاك مذلت نشسته¬اند. مگر مسلمانان جهان فاجعه¬ی قتل عام صدها عالم و هزاران زن و مرد فرقه¬هاي مسلمين را در طول حيات ننگين آل¬سعود و نيز جنايت قتل عام زائران خانه¬ی خدا را فراموش مي¬كنند؟ مگر مسلمانان نمي¬بينند كه امروز مراكز وهابيت در جهان به كانون¬هاي فتنه و جاسوسي مبدل شده¬اند كه از يك طرف اسلام اشرافيت، اسلام ابوسفيان، اسلام ملاهاي كثيف درباري، اسلام مقدس¬نماهاي بي-شعور حوزه¬هاي علمي و دانشگاهي، اسلام ذلت و نكبت، اسلام پول و زور، اسلام فريب و سازش و اسارت، اسلام حاكميت سرمايه و سرمايه¬داران بر مظلومين و پابرهنه¬ها و در يك كلام اسلام آمريكايي را ترويج مي¬كنند و از طرف ديگر سر بر آستان سرور خويش، آمريكاي جهان¬خوار مي¬گذارند؟مسلمانان نمي¬دانند اين درد را به كجا ببرند كه آل¬سعود و خادم¬الحرمين به اسرائيل اطمينان مي¬دهد كه ما اسلحه¬ی خودمان را عليه شما به كار نمي¬بريم و براي اثبات حرف خود با ايران قطع رابطه مي¬كنند! واقعاً چقدر بايد رابطه¬ی سران كشورهاي اسلامي با صهيونيست¬ها گرم و صميمي شود تا در كنفرانس سران كشورهاي اسلامي مبارزه¬ی سوري و ظاهري هم با اسرائيل، از دستور كار آنان و جلسات آنان خارج شود. اگر اين¬ها يك جو غيرت و حميت اسلامي و عربي داشتند، حاضر به يك چنين معامله¬ی كثيف سياسي و خودفروشي و وطن¬فروشي نمي¬شدند.آيا اين حركات براي جهان اسلام شرم¬آور نيست و تماشاچي شدن گناه و جرم نمي¬باشد؟ آيا از مسلمانان كسي نيست تا بپاخيزد و اين همه ننگ و عار را تحمل نكند؟ راستي ما بايد بنشينيم تا سران كشورهاي اسلامي احساسات يك ميليارد مسلمان را ناديده بگيرند و صحه بر آن همه فجايع صهيونيست¬ها بگذارند و دوباره مصر و امثال آنان را به صحنه بياورند؟ حال مسلمانان باور مي¬كنند كه زائران ايراني براي اشغال خانه خدا و حرم پيامبر قيام كرده¬اند و مي¬خواستند كعبه را دزديده به قم ببرند؟!! اگر مسلمانان جهان باور كرده¬اند كه سران آن¬ها دشمنان واقعي آمريكا و شوروي و اسرائيل هستند، تبليغات آنان هم در مورد ما را باور مي¬كنند، البته ما اين واقعيت و حقيقت را در سياست خارجي و بين¬الملل اسلامي¬مان بارها اعلام نموده¬ايم كه در صدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و كم كردن سلطه جهان¬خواران بوده و هستيم، حال اگر نوكران آمريكا نام اين سياست را توسعه¬طلبي و تفكر تشكيل امپراطوري بزرگ مي¬گذارند، از آن باكي نداريم و استقبال مي¬كنيم. ما در صدد خشكانيدن ريشه-هاي فاسد صهيونيزم، سرمايه¬داري و كمونيزم در جهان هستيم، ما تصميم گرفته¬ايم به لطف و عنايت خداوند بزرگ، نظام-هايي را كه بر اين سه پايه استوار گرديده¬اند نابود كنيم و نظام اسلام رسول الله - صلي الله عليه و آله و سلم - را در جهان استكبار ترويج نماييم و دير يا زود ملت¬هاي در بند شاهد آن خواهند بود. ما با تمام وجود از گسترش باج¬خواهي و مصونيت كارگزاران آمريكايي، حتي اگر با مبارزه قهرآميز هم شده باشد، جلوگيري مي¬كنيم.
نمی گذاریم از کعبه و حج صدای سازش با آمریکا و کفر و شرک نواخته شود
انشاءالله ما نخواهيم گذاشت از كعبه و حج، اين منبر بزرگي كه بر بلنداي بام انسانيت بايد صداي مظلومان را به همه¬ی عالم منعكس سازد و آواي توحيد را طنين اندازد، صداي سازش با آمريكا و شوروي و كفر و شرك نواخته شود و از خدا مي-خواهيم كه اين قدرت را به ما ارزاني دارد كه نه¬تنها از كعبه¬ی مسلمين كه از كليساهاي جهان نيز ناقوس مرگ آمريكا و شوروي را به صدا درآوريم. مسلمانان جهان و محرومين سراسر گيتي از اين برزخ بي¬انتهايي كه انقلاب ¬اسلامي ما براي همه¬ی جهان¬خواران آفريده است، احساس غرور و آزادي كنند و آواي آزادي و آزادگي را در حيات و سرنوشت خويش سر دهند و بر زخم¬هاي خود مرهم گذارند، كه دوران بن¬بست و نااميدي و تنفس در منطقه¬ی كفر به¬سر آمده است و گلستان ملت¬ها رخ نموده است و اميدوارم همه مسلمانان شكوفه¬هاي آزادي و نسيم عطر بهاري و طراوت گل¬هاي محبت و عشق و چشمه-سار زلال جوشش اراده¬ی خويش را نظاره كنند، همه بايد از مرداب و باتلاق و سكوت و سكوني كه كارگزاران سياست آمريكا و شوروي بر آن تخم مرگ و اسارت پاشيده¬اند، به درآييم و به سوي دريايي كه زمزم از آن جوشيده است روانه شويم و پرده¬-ی كعبه و حرم خدا را كه به دست نامحرمان نجس آمريكا و آمريكازاده¬ها آلوده شده است با اشك چشم خويش شستشو دهيم.
اگر هزار بار قطعه قطعه شويم، دست از مبارزه با ظالم بر نمي¬داريم
مسلمانان تمامي كشورهاي جهان! از آن¬جا كه شما در سلطه¬ی بيگانگان گرفتار مرگ تدريجي شده¬ايد، بايد بر وحشت از مرگ غلبه كنيد و از وجود جوانان پرشور و شهادت¬طلبي كه حاضرند خطوط جبهه كفر را بشكنند استفاده نماييد، به فكر نگه داشتن وضع موجود نباشيد بلكه به فكر فرار از اسارت و رهايي از بردگي و يورش به دشمنان اسلام باشيد كه عزت و حيات در سايه¬ی مبارزه است و اولين گام در مبارزه، اراده است و پس از آن تصميم بر اين كه سيادت كفر و شرك جهاني خصوصاً آمريكا را بر خود حرام كنيد. ما در مكه باشيم يا نباشيم دل و روحمان با ابراهيم و در مكه است.
(پیام حج امام خمینی 1367 مشهور به پیام قطعنامه)