سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** تمسخر هاشمی با «کاغذ شکلات» و «بطری کوکا» توسط اصلاحطلبان
محمد طبیبیان کارشناس مسائل اقتصادی که معاونت سازمان برنامهوبودجه را در کارنامه خود دارد، در مصاحبه با روزنامه ایران گفت: «] مرحوم هاشمی در دولت اول خود [آدمهایی را دور خودش جمع کرد که از لحاظ نظری و عملی با اجرای آن ایدهها موافق بودند و کم و بیش تیم یکپارچهای تشکیل داد و ایدههایش را جلو برد. در اطراف اقدامات ایشان هم آنقدر جنجال بود که گوش فلک کر میشد. ولی کار را جلو برد و گذاشت تا بهتدریج با ظاهر شدن نتیجه کارها، مخالفان را هم جذب خود کند. برخی از همین اصلاحطلبهای فعلی، خودشان جنجال گران آن زمان بودند. گوش فلک از سروصدایشان در روزنامهها و سمینارهای متعدد و... کر میشد. یادم هست که نمایشگاهی درست کرده بودند در یک دانشگاه، در آن پوست شکلات و بطری کوکا و مانند آن (که همه همراه مسافر وارد میشد و نه توسط دولت) چیده بودند و میگفتند ببینید در زمان هاشمی، چه چیزهایی وارد میشود و چه خیانتی در حال اتفاق است».
طیفی سازمان یافته از احزاب و مطبوعات افراطی مدعی اصلاحطلبی، زمانی هاشمی را آمر قتلهای زنجیرهای (عالیجناب سرخپوش) لقب دادند و با انواع نیرنگها مانع از ورود او به مجلس ششم شدند و کتاب چاپ کرده و او را «پدر خوانده» (مافیا) نامیدند اما در روزگاری دیگر، ویژهنامه «حماسه اکبر» را در سوگ آن مرحوم منتشر کرده و اشک تمساح ریختند.
** روزنامه اصلاحطلب علت آسیبدیدگی حنجره روحانی را افشا کرد!
روزنامه آفتاب یزد در گزارشی با عنوان «تکاپوی مجاهدین شنبه» نوشت: «آشنا یکی از مسببان فشل بودن تیم اطلاعرسانی دولت بوده است که به واسطه این ضعف این روزها حسن روحانی با آسیبدیدگی حنجره روبهرو است، چراکه به دلیل ناکارآمدی تیم رسانهایاش خود مجبور به انعکاس دستاوردهایش در ایام انتخابات شد».
مشکل اصلی دولت یازدهم، کارنامه بسیار ضعیف در حوزههای مختلف از جمله اقتصاد و سیاست خارجی است. متاسفانه در طول چهارسال گذشته مطالبات اصلی مردم به حاشیه رفت و موضوعات دست چندم و بی اهمیت به عنوان دغدغه اصلی مطرح شد؛ و البته تیم اطلاع رسانی دولت نیز در اهمیت دادن به حواشی و به حاشیه رفتن متن، اهتمام ویژهای داشت. در حال حاضر دهها روزنامه در کنار تعداد زیادی سایت و شبکه اجتماعی در حمایت از دولت در حال فعالیت است؛ بنابراین، مشکل اصلی دولت، بلندگو نیست، بلکه اقدام و عمل و ارائه یک کارنامه قابل قبول است.
** تکنو کراتها، ژنرالهای فربهای که در بغل خود هیچکس را جا نمیدهند
«محمد قوچانی» عضو حزب کارگزاران در مصاحبه با روزنامه هفت صبح گفت: «جهانگیری نماد تفکر تکنوکراتی در دولت است. اندیشه اقتصادی و سیاسی رو به توسعه دارد و آسمانی هم نیست یعنی روی زمین راه میرود و مثلاً در کشوری که ۸۰ درصد اقتصادش دولتی است، میخواهد چرخه تولید راه بیندازد ولو اینکه دولت موتور توسعه باشد».
پیش از این، محمدرضا تاجیک مشاور رئیس دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان گفته بود: «ژنرالهای جریان اصلاحات چنان در طول زمان فربه شدهاند که در بغل خود هیچکس را جا نمیدهند... برخی افراد که در گذشته وزیر یا نماینده بودند و خود را ژنرال به شمار میآوردند نوعی تفوق روحی و روانی نسبت به دیگران پیدا کردهاند و اجازه نمیدهند خون جدید در جریان اصلاحات شریان پیدا کند. ما باید در این زمینه «حصارشکنی» کنیم. به نظر من این لایه باید خودش و به صورت محترمانه کنار برود.»
تاجیک در ادامه گفت: «نوعی «بستگی توام با گسیختگی» در دولت روحانی مشاهده میشود. به نظر من این «بستگی» بیشتر ناشی از فرهنگ تکنوکراتیک-بوروکراتیک حاکم بر بسیاری از اعضای تکنو کرات دولت کنونی است. تکنوکراتهای وطنی تمایلی غریب به تمرکزگرایی دارند و کمتر تن به توزیع قدرت و مسئولیت میدهند. به بیان دیگر، هر کدام خود را در قلمرو حکومت و اقتدارشان و شاید هم در قلمرویی وسیعتر شاهی میدانند و خود را منبع و منشأ هر تصمیم و تدبیر میبینند - به ویژه آنکه سنی از این تکنوکراتها گذشته باشد و قبلاً نیز، یکی دو تجربه مدیریتی کوچک و بزرگ داشته باشند. از قدیم هم گفتهاند: دهها درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند. شاید لازم باشد که شعار سال «همدلی و همزبانی دولت با ملت»، به شعار «همدلی و همزبانی دولت با دولت» در میان دولتمردان تبدیل شود».
رسول منتجب نیا، قائم مقام حزب اعتماد ملی نیز پیش از این گفته بود: «کارگزاران یک جریان سیاسی نیست، کارگزاران، طیفی تکنو کرات هستند که آقای هاشمی آنها را برای موفقیتهای خاص در برخی مقاطع، جمع کرد...کاگزاران هیچ تقیدی به اصلاحطلب یا اصولگرا بودن، ندارند. آنها در پی این هستند که در حکومت بمانند و بر سر قدرت باشند. حالا یک وقت با اصلاحطلبها ائتلاف میکنند و زمان دیگر ممکن است با اصولگرایان ائتلاف کنند».
لازم به ذکر است، تیپ مدیریتی کارگزارن نگاه متفاوتی به قدرت و انقلاب است. این تیپ سیاسی همه انگارههای سیاسی را از حیث ملاحظات فردی میبیند. رفتارشناسی تکنو کراتها را باید در زندگی فردیشان دنبال کرد. سبک زندگی این جریان رفاه طلبی فردی است و سبک زیست سیاسی این نحله نعل به نعل زندگی فردیشان رقم میخورد.
** سهم خواهی از دولت، اصلاحطلبان را به جان هم انداخت
روزنامه قانون در گزارشی با عنوان «شورای عالی اختلافات!» نوشت: «یکی از دلایلی که موجب شد تا شکاف به وجود آمده میان اصلاحطلبان و حامیان دولت بیشتر به چشم آید، سخنرانی عارف در خصوص کابینه آینده دولت روحانی بود. عارف که در سال ۹۲ با فشارهای مختلف بزرگان اصلاحات بهنوعی مجبور شد به نفع روحانی انصراف دهد این روزها او را به قدرناشناسی نسبت به فعالیتهای انتخاباتی این جریان به نفع او محکوم میکند. مطرح شدن این قبیل اظهارات که بوی سهم خواهی شورای عالی سیاست گذاری اصلاحات از دولت را میدهد از دیگر عوامل بروز اختلاف میان حامیان شورای عالی سیاست گذاری و اصلاحطلبان حامی روحانی به شمار میرود».
«امروز بسیاری از شخصیتهای سرشناس که گرایش اصلاحطلبی دارند در ارتباط با رسانههای مختلف عملکرد شواری عالی سیاست گذاری اصلاحطلبان را زیر سؤال برده و دیگر حاضر نیستند در برابر اقدامات و تصمیمگیریهای این مجموعه سکوت کنند. سر منشأ اختلافاتی که امروز دیگر پای آن به رسانهها نیز کشیده شده است به لیست امید شوراهای شهر بازمیگردد، لیستی که نتوانسته همه ظرفیت جریان اصلاحطلبی را در خود جای دهد و رضایت تمامی افراد تأثیر گذار این جریان را به همراه داشته باشد و یکی از عوامل اختلاف میان اصلاحطلبان و شواری عالی سیاست گذاری این جریان است؛ اما این روزها به نظر میرسد نقدها رنگ و بوی تخریب پیدا کرده و به خودزنی اصلاحطلبان تبدیل شده است».
با نزدیک شدن به موعد انتخاب کابینه دوازدهم، سهم خواهی از دولت وارد فاز جدیدی شده است. پیش از این اصلاحطلبان بارها تاکید کرده بودند که چک سفید امضاء به روحانی ندادهاند و باید در کابینه سهم داشته باشند.
عارف با حالت قهر از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ کنار کشید و حاضر نشد از روحانی اعلام حمایت کند. وی در نظرسنجیهای اصلاحطلبان ۸ درصد رأی داشت. افراطیون مدعی اصلاحات در آن هنگام عارف را اصلاحطلب بدلی و قلابی معرفی میکردند! این روزها نیز افراطیون اصلاحطلب او را «متخصص سکوت» مینامند.
عارف، ریاست شورای عالی سیاست گذاری اصلاحطلبان را بر عهده دارد. لیست امید شهر تهران در انتخابات دهمین دوره مجلس و لیست امید تهران در انتخابات پنجمین دوره شورای شهر، دو دستپخت شورای عالی سیاست گذاری است که تاکنون مطالب متعددی درخصوص رانتی بودن این دو لیست منتشر شده است.
** مدعیان «دانستن حق مردم است»، اظهارات مشاور اقتصادی روحانی را سانسور کردند
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «تقدیر از چریک پیر» به انتشار جزییات مراسم نکوداشت پنجاهمین سال تأسیس سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران پرداخت.
یکی از سخنرانان این مراسم «مسعود نیلی» مشاور ارشد اقتصادی روحانی بود. نیلی در این همایش گفت ۷ تا ۱۰ سال زمان نیاز هست تا از رکود اقتصادی که در آن هستیم خارج شویم و ما هنوز کمتر از ۳ سال از این زمان را سپری کردهایم.
این اظهارات در حالی است که رئیسجمهور از شهریور ماه سال ۹۳ بیان کرد که از رکود عبور کردیم و در مهر ماه همان سال نیز مجدداً گفت: «گزارش جدید بانک مرکزی درباره وضعیت رکود اقتصادی در کشور حاکیست که کشور در سه ماهه اول سال ۹۳ به طور کامل از رکود خارج شده و وارد دوران رونق شدهایم».
تاکید روحانی بر خروج از رکود تا تیر ماه امسال هم ادامه داشت، زمانی که رئیسجمهور در همایش قوه قضاییه گفت: «اکنون که از رکود عبور کردهایم... تازه عدهای کلمه رکود را یاد گرفتهاند که ادا بفرمایند.» به عبارت دیگر رئیسجمهور اعتقاد دارد در این سه سال به طور کامل از رکود خارج شده و حتی این موضوع در همان سه سال پیش اتفاق افتاده است! مشخص نیست بالاخره دولتمردان اعتقاد دارند که از رکود عبور کردیم یا ۷ تا ۱۰ سال طول میکشد از رکود عبور کنیم؟
حال جدای از این تناقض گویی آشکار دولتمردان، روزنامههای اصلاحطلب ترجیح دادند یا اصل خبر روایت شده از سوی آقای مشاور را سانسور کنند یا حاشیههای مراسم و تجلیل از رفقا را در تیتر و عکس صفحه اول جای دهند.
** مهمتر از برجام، ارتباط صوری و فرمالیستی با آمریکاست!
روزنامه بهار در مطلبی با عنوان «فراموشکاران» نوشت: «اگر واقعاً عدهای دلواپس تحریمها هستند، میبایست فضای مساعدی را برای آغاز مذاکرات در آن حوزهها با غرب به شکل عام و آمریکا به شکل خاص فراهم آورند».
بسیاری از کارشناسان معتقدند که برجام ازنظر آمریکاییها با اجرای تعهدات ایران تمام شده و تعهدات آمریکا روی کاغذ باقی خواهد ماند و نیازی به پاره شدن ندارد و اگر دولت ایران انتظار وعده نسیه جدیدی از سوی آمریکا دارد باید امتیاز نقد جدیدی بدهد.
رسانههای زنجیرهای در سالهای اخیر دیدار و مصافحه ظریف با مقامات آمریکایی را به صورت ویژه بازتاب داده و آن را با ذوقزدگی غیرقابل وصفی یک تابوشکنی بزرگ خواندند. بزک کردن شیطان بزرگ از سوی روزنامههای زنجیرهای اصلاحطلب مدتهاست که به مسیر یکنواختی تبدیل شده است. پیرو همین موضوع نیز همواره تیترها و مطالبی در جهت عادیسازی اینگونه اتفاقها که به شکستن تابوهای جمهوری اسلامی میانجامد در صفحه اول این روزنامهها دیدهشده و بارها تیترهایی تحت عنوان «دو رئیسجمهور در یک قاب»، «امشب دیدار اوباما با روحانی» و «جهان غافلگیر شد؛ نیم ساعتی که تابوی ۳۵ ساله را شکست» بر جلد و صفحات اول نشریات و روزنامههای زنجیرهای منتشر شده است.
واقعیت این است که برای این جریان، برجام و توافق هستهای جزئی از حواشی محسوب میشود چرا که ازنظر آنها رخدادهای مهم دست دادن وزیر خارجه کشورمان با اوباما و قدم زدن جان کری و ظریف است. این جریان بهنوعی در رسانههای زنجیرهای صحبتهای خود را انعکاس میدهد که گویی قصد دارند تا دولتمردان را نیز به این انگاره سوق دهند که مهمتر از برجام و منافع ملی، همان ارتباط صوری و فرمالیستی با آمریکاست و مهمتر از شکستن دیوار تحریمها همانا شکستن دیوار طویل بیاعتمادی نسبت به استکبار جهانی است.