گروه جهاد و مقاومت مشرق - شهید فرامرز رحمت آبادی در سال 1346 در خانوادۀ ساده زیست و زحمتکش در روستای پُل شکسته از توابع شهرستان کنگاور استان کرمانشاه پا به عرصه وجود گذاشت.
مادر مرحوم وی همیشه مقید به رعایت آداب صحیح و تربیت فرزندان خود بود و همچنین پدر مرحوم وی نیز همواره فرزندان را به رعایت انصاف و عدالت فرا می خواند.
شهید فرامرز که دارای بنیه و جسمی و روحی قوی بود پس از گذراندن مقطع راهنمایی به منظور کمک به پدر پیر خود ترک تحصیل کرد و در کار کشاورزی همراه و همدوش پدر خود شد. وی در کنار کار در مزرعه به هنر نقاشی که به شدت به آن علاقه داشت می پرداخت. آثار زیبای وی بر دیوارهای خانه و روستا بعنوان یادگاری ، خاطرات آن شهید بزرگوار را زنده نگه داشته است.
دوران نوجوانی رفته رفته طی شد و حضور پررنگ ایشان در هیئت های عزاداری و سینه زنی حضرت ابا عبداله الحسین (ع) با مداحی این شهید خوش آوا که از آن دوران و از آن صدا نوارهایی به یادگار به جا مانده، آرام آرام سپری می شد. اخلاق نیکو و خلق خوش وی باعث شده بود وقتی هم سن و سالانش با او صحبت می کردند احساس می کردند که با فردی بزرگتر از خود سر و کار دارند. ایشان از 15 سالگی تا 18 سالگی به تهران عزیمت کردند و در یک کارگاه رنگ کاری چوب مشغول به کار و درآمد حاصله از آن را بابت کمک به پدر پیر و خانواده خود تقدیم پدر می نمود.
خوشا به حالت ای شهید عزیز که داوطلبانه به جبهۀ نور علیه ظلمت اعزام شدی و به رفیق اعلا پیوستی و رو سفید خدا را ملاقات نمودی.
این شهید بزرگوار در سال 1365 مشمول خدمت مقدس سربازی شد، وی بیسیم چی فرمانده گردان 136 لشکر 77 خراسان بود که سرانجام در اوج عملیات های 8 سال دفاع مقدس در مورخ 14/5/1366 که مصادف بود با شب عید قربان و در منطقه عملیاتی میمک، ارتفاعات 670(تپه شهدا) براثر اصابت ترکش خمپاره به پهلوی راست و سینه به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
از قافله های شهدا جاماندیم
رفتند رفیقان و چه تنها ماندیم
افسوس که در زمانۀ دلتنگی
مجروح شدیم اسیر دنیا ماندیم