به گزارش مشرق، شهربانو، الهه و سهیلا منصوریان، خواهران ورزشکاری که مدالهای پرافتخاری را کسب کرده اند و در این راه پر موفقیت دست از تلاش بر نداشته اند. خواهران منصوریان در رشته ووشو پیشرفت خوبی داشته اند و بعد از حضور در برنامه ماه عسل بیش از قبل معروف شدند. سایت فردا با شهربانو و الهه منصوریان به گفتگو نشسته است که مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانید:
بازتاب حرفهای شما در برنامه ماه عسل و صحبت راجع به زندگی شخصیتان در این برنامه چگونه بود؟
شهربانو: من سه مدال طلای جهانی و دو مدال طلای آسیا در ووشو دارم. همچنین دو مدال طلای جام جهانی را نیز کسب کرده ام. در هر رشته ورزشی که نگاه کنید هیچ کس به اندازه من مدال آور نبوده و باید بگویم که رکوردار بانوان ایران هستم. حتی درجهان و در رشته ورزشی ووشو نیز من رکورد دار هستم. بعد از برنامه ماه عسل مردم ما را بیشتر شناختند و با زندگی خصوصی ما آشنا شدند. راستش را بخواهید تصمیم گیری برایمان خیلی سخت بود که در برنامه تلویزیونی از مشکلات زندگی مان بگوییم و راجع به زندگی شخصی مان صحبت کنیم. زیرا که با خودمان فکر میکردیم که قهرمان جهان هستیم و بعد از این حرفها شاید دیدگاه مردم نسبت به ما تغییر کند و گفتن این حرفها بازتاب خوبی نداشته باشد. اما برخلاف تصورمان، دیدیم که مردم از صمیم قلب دوستمان دارند و حتی از شهرهای دور و نزدیک برای دیدن ما به سمیرم آمدند!
اتفاق دیگری که افتاد این بود که خیلیها برایمان نامه مینویسند یا حضوری مراجعه میکنند و میگویند که وضعیت مالی خوبی ندارند یا مثلا میگویند که بچه شان نیاز به عمل جراحی دارد و از ما درخواست کمک دارند. خیلی از کسانی که به ما مراجعه میکنند میگویند به ما پول ندهید بیایید و وضعیتمان را ببینید و هزینهها را خودتان پرداخت کنید. اما متاسفانه باید بگویم که ما نتوانسته ایم به آنها کمکی کنیم. زیرا که توان مالی اش را نداریم. این مسئله باعث شد تا به این فکر بیوفتم که بهتر است یک خیریهای راه بیاندازیم و از طریق کمکهای مردمی مقداری پول جمع کنیم و به مردم نیازمند کمک کنیم.
الهه: از همان اول که قرار شد به برنامه ماه عسل بیاییم از حضور در برنامه نگران بودم. حتی با فدراسیون ووشو و با خانم دکتر نظری و آقای انوشه خیلی مشورت کردیم و همه جوانب را در نظر گرفتیم. بعد از برنامه مردم ما را بیشتر از قبل دوست داشتند. شنیدن داستان زندگی مان خیلیها را متحول کرده بود. خیلیها به من پیام دادند یا حضوری به من گفتند که هدفهای خیلی بزرگی در زندگی داشتند که که فکر میکردند هیچ وقت به آنها نمیرسند. اما بعد از شنیدن داستان زندگی ما تلنگری به آنها زده شده و حالا به دنبال اهدافشان هستند. شنیدن این حرفها برای من بهترین «برد» در زندگی بود. من احساس میکنم که با گفتن زندگی خصوصی ام یک طلای جهانی به من اضافه شده. چون که بسیاری از مردم در شرایط سخت زندگی میکنند و حالا بعضی از آنها تلاش میکنند که زندگی خودشان را بسازند و برای رسیدن به اهدافشان دلگرم شده اند.
قبل از پخش برنامه ما در تلویزیون گاهی اوقات در فضای باز تمرین میکردیم. البته فرهنگ ایرانی طوری است که تمرین خانمها در فضای باز مناسب به نظر نمیرسد. اما ما به خاطر محیط آب و هوایی مجبور بودیم که در فضای باز هم تمرین کنیم. بعد از برنامه ماه عسل، اما دیگر نمیتوانستیم در آنجا تمرینها را ادامه دهیم، چون مردم میآمدند که با شوق و خوشحالی ما را ببینند، با ما عکس بگیرند و صحبت کنند. برای همین آنقدر فضا شلوغ میشد که ناچار شدیم تمریناتمان را کنسل کنیم.
کدام یک از خواهران منصوریان بیشترین مدال را کسب کرده است؟
الهه: من سال ۸۶ عضو تیم ملی ووشو شدم. یک طلا، یک نقره جوانان آسیا را دارم. مدال نقره جهان را در سال ۲۰۰۹ کسب کردم؛ و برنز جهان ۲۰۱۱ را نیز دارم. طلای جام جهانی ۲۰۱۰ هم یکی دیگر از مدالهای من است. در بازیهای آسیایی این جوآن و گوانگ جو نیز مدال برنز و نقره را کسب کرده ام. تعداد مدالهای من بیشتر است، اما رنگ مدالهای شهربانو همه طلاست و در دنیا هم رکورددار شده است.
در حال حاضر که در اردو هستید، برای چه مسابقهای خودتان را آماده میکنید؟
الهه: الان سه تا مسابقه است. یو نور سی آل است که یکی از بازیکنان به مسابقه میرود. همچنین مسابقات تیم ملی جوانان است که ما هم الان در حال آماده شدن برای مسابقات جهانی روسیه هستیم که ۴ مهرعازم خواهیم شد. امیدواریم که کارد فنی نظرشان روی ما باشد و ما هم انتخاب شویم.
از آخرین مسابقهتان برای ما بگویید؟
شهربانو: آخرین مسابقات، مسابقات آسیایی بود که توانستم، علیرغم حریفان سختی که از ویتنام، فیلیپین آمده و دوبار نائب قهرمان جهان شده بودند، توانستم به لطف خدا مدال طلا بگیرم.
چرا سهیلا در اردو نیست؟ از علت نبود سهیلا برایمان بگویید؟
الهه: سهیلا در یک دوره کوتاه خیلی خوب پیشرفت کرد. او کنار ما تمرین میکرد. جام مسابقات آسیایی که در تایوان در سال ۲۰۱۶ برگزار شد کنار هم بودیم که سهیلا مدال برنز گرفت. اما متاسفانه مقابل بازیکن چین که بازیکن خیلی خوبی هم بود، باخت. به نظر من سهیلا در لیگ چین هم خیلی خوب ظاهر شد. امیدوارم که در جام آسیا که در پیش است خوب نتیجه بگیرد.
مسابقهای بوده که هر سه خواهر با هم شرکت کرده باشید؟ اینکه شما سه نفر کنار هم بودید در برد یا باخت تان موثر بوده؟
ما سه خواهر وقتی کنار هم باشیم به همدیگر خیلی کمک میکنیم و قوت قلب میدهیم. مثلا مسابقات آسیایی تایوان که رفته بودیم هر سه نفرمان حضور داشتیم. تیم قوی بود. در همان مسابقه بود که من برای اولین بار توانستم در تایوان، چین را شکست بدهم. میدانید که چین مهد ووشو در دنیاست و ما هیچ وقت نتوانسته بودیم آنها را شکست دهیم. همیشه فکر میکردیم که آنها جایگاهشان از ما خیلی بالاست. اما ما توانستیم که آنها را شکست دهیم.
در این مدت اردو و مسابقات دوری از همسرتان در روحیه شما تاثیری نمیگذارد؟
شهربانو: اوایل که ازدواج کرده بودیم برایم خیلی سخت بود. یادم هست وقتی تازه ازدواج کرده بودیم برای مسابقات آسیایی فکر میکنم ۸ ماه از هم دور بودیم و همدیگر را نمیدیدم. چون در اردوها فشار زیاد است و تمرینات فشرده میشود.
از رشته ووشو برایمان بگویید.
شهربانو: در رشته ووشو تمرینات مثل همه رشتههای ورزشی است. اگر تمرینات ما را ببینید، متوجه میشوید که تمرینات سنگینی داریم مثل همه رشتههای دیگر. اما متاسفانه جایزه ما اندازه آنها نیست و دلیل آن هم المپیکی نبودن ووشو است. همین مسئله ورزشکاران این رشته را ناراحت میکند.
دومین مشکل در رشته ورزشی ووشو نبود بیمه ورزشکاران این رشته است. چند سالی بود که بخاطر نداشتن بیمه، برای خودم بیمه قالیبافی رد میکردم. یک بار از بیمه آمدند و گفتند خانم منصوری ما میدانیم که شما ورزشکار هستید، نمیتوانید دیگر بیمه قالیبافی رد کنید؛ و از همان روز بیمه من قطع شد! اگر ورزشکاران بیمهای داشتند، صنفی تشکیل میشد خیلی خوب بود. ما عمرمان را برای ورزش گذاشتیم، چند سال بعد ما نمیتوانیم ورزش کنیم، نمیتوانیم جایی هم استخدام شویم، حداقل بیمهای هم داشته باشیم.
الهه: در حالی که ورزشکاران هنگام مسابقات آسیبهای جدیای میبینند با این وجود بیمه ندارند و آینده نامعلومی دارند. با توجه به آسیب هایی که شهربانو دیده به جرات میتوانم بگویم که درصد صدماتی که به او وارد شده ۷۰ تا ۸۰ درصد است. شهربانو سلامتی اش را برای این ورزش از دست داده؛ یک بار دستش شکسته، یکبار پا و یکبار دندان! اما با این وجود بیمه نیست!
چه نهاد یا سازمانی باید این مسئله را برای شما پیگیری کند؟
الهه: این موضوع برای ورزشکارانی مانند ما باید تصویب شود. فکر میکنم وزارت ورزش باید جدیتر این مسئله را پیگیری کند.
شهربانو: هم وزارت ورزش هم نهاد ریاست جمهوری و هم مجلس میتوانند مشکل ما را حل کنند. امیدوارم که این اتفاق بیافتد، چون که ما ورزشکاران نیاز داریم. متاسفانه در بسیاری از رشتهها ب. این مشکل مواجه هستیم، خیلی از دوستانمان که قهرمان جهان آسیا هستند را میشناسم که هیچ بیمهای ندارند. کسی را میشناسم که ووشو را کنار گذاشته و نمیتواند سرکار برود. هیچ بیمهای هم ندارد که بداند حداقل ماهیانه مبلغی بگیرد!
الهه: البته این را بگویم که رئیس فدراسیون ووشو پیگیر این موضوع شده است که مربیها و ورزشکارها بیمه شوند، میدانم که نامهای به وزارت ورزش هم زده است.
آنطور که میگویید در این رشته مشکلات بسیار زیادی وجود دارد که البته دوری از خانواده و همسر هم شرایط را برای ورزشکارانی مثل شما سخت میکند. پس علت این همه عشق به ورزش ووشو برای چیست؟
شهربانو: ما ووشو را دوست داریم؛ و میخواهیم که در این رشته ورزشی بهترین باشیم. الان که مسابقات آسیایی پیش رو است دوست داریم طلا بگیریم. به این فکر نمیکنیم که برویم مسابقات و بازی انجام دهیم و دوم یا سوم شویم. ما طلا میخواهیم؛ و موقعی که بر روی سکو ایستادیم و دیدیم که پرچم کشورمان بالاتر از همه کشورها قرار گرفته، خستگی از تنمان در میرود.
الهه: ووشو در خون ماست. این ورزش را از دوران کودکی شروع کردیم. البته بعضیوقتها آنقدر خسته میشوم که دوست دارم ووشو را کنار بگذارم، ولی کمتر از یک ماه که میگذرد دوباره تمریناتم را شروع میکنم. من از الان برای روزی که نتوانم ووشو کار کنم، میترسم؛ و تا زمانی که بتوانم برای ووشو، پرچم و کشورم و فدارسیون تلاش میکنم.
درحال حاضر مربی شما، مربی چینی است. راجع به نحوه تمریناتی که به شما میدهد توضیح دهید؟
الهه: از لحاظ رفتاری مربیان چینی وقتی به ایران می آیند از لحاظ رعایت حجاب بسیار عالی رفتار میکنند. یک مربی چینی داشتیم که حتی روزه میگرفت! اما از لحاظ ورزشی باید بگویم که چینیها خیلی سخت گیر و ایرانیها باهوش هستند. چینیها با تمرین خیلی زیاد خوب میشوند؛ و این مربی چینی هم بر اساس تمرین خیلی زیاد با ما کار میکند. در عین حال سر تمرین ناراحتمان نمی کند، عصبانی نمی شود و مثل یک دوست کنارمان ایستاده است. او خیلی خوب با بازیکنان ارتباط برقرار میکند و از همه مهمتر اینکه هیچ فرقی بین بازیکنان نمیگذارد. این مربی تمام حواسش به این است که بازیکنی دلخور نشود و این نقطه قوت او به حساب می آید.
راجع به سختگیری های مربی چینی توضیح میدهید؟
الهه: یک بار بعد از یک تمرین سخت که خیلی هم خسته بودیم به ما اجازه استراحت داده بود. ما هم که خیلی خوشحال بودیم دور هم جمع شدیم و گفتیم و خندیدیم. خود مربی خسته بود و رفته بود که بخوابد و فکر می کردم که ما هم چون خسته ایم خوابمان می برد. اما وقتی که دید ما خیلی سرو صدا میکنیم، بلند شد و گفت: «پاشید، مثل اینکه هنوز شما خسته نشدید، پس نیازی به استراحت نیست، تمرین را شروع میکنیم!» هر چقدر گفتیم خسته ایم و فقط از خوشحالی اینکه به ما استراحت داده ای می خندیم، حرفمان را نپذیرفت و تمرینی سخت تر از تمرین قبلی به ما داد. از آن موقع یاد گرفتیم که برای تمام زمان های استراحت حتما باید بخوابیم!
شهربانو: یک شب که فردایش مسابقه داشتیم، خواب بودم. دلم نمیخواست به مسابقه فکر کنم چون اگر فکر می کردم تا صبح خوابم نمی برد. اما مربی صدایم کرد و گفت: «شهربانو بیدار شو! برای فردا یادت نرود، گارد بالا! یادت نرود!» من هم گفتم جولین من تازه خوابم برده نمی خواستم به مسابقه فکر کنم! همین را گفت اما من تا صبح خوابم نبرد.
اعتقاد این مربی چینی این است که زمان خواب، استراحت و تمرین باید فقط و فقط به مسابقه فکر کرد.
راجع به مستند سینمایی که بر اساس زندگی شما ساخته شده و قرار است در مهرماه اکران شود توضیح دهید.
الهه: سحر مسیبی از دوستان ما بود که قبلا تله فیلم و مسابقه بدلکاران را با او انجام داده بودیم. مدتی بعد که با او صمیمی شدیم و کمی راجع به زندگیمان با او صحبت کردیم، راغب شده بود که فیلم زندگی ما را بسازد. بعد از آن به مهتاب کرامتی زنگ زد و بعضی از دوستان آمدند تا داستان زندگی ما را بشنوند. بنابراین سال ۹۳ بود که فیلمبرداری مستند «صفر تا سکو» شروع شد. فیلمبرداری دو سال طول کشید و در نهایت این فیلم در جشنواره حقیقت بهترین فیلم شد و جایزه گرفت. البته در جشنواره فجر هم ۶ کاندید داشت. اما در جشنواره فجر موفق به گرفتن جایزه نشد.
در مورد مستند خواهران غریب توضیح دهید.
شهربانو: خواهران غریب فیلمی بود که در مسابقات اینچوآن آمده بودند که یک سوژه خوب پیدا کنند و از آن فیلم بسازند که ما دو خواهر را انتخاب کردند. تا امروز هم این مستند از شبکههای مختلف تلویزیون پخش شده است. هم جذاب و قشنگ است و هم ناراحت کننده. چون در آنجا حقم را خوردند و نتوانستم طلا بگیرم و کل آرزوهایم را در آنجا از دست دادم.