سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** روزنامه اصلاح طلب: دوران ظریف، بی سرو سامانترین دوران عمر وزارت امور خارجه است
روزنامه قانون در یادداشتی با عنوان «چند نکته ظریف با آقای ظریف» نوشت:
«به شهادت دهها دیپلمات ارشد وزارت امور خارجه، شرایط اداره وزارت امور خارجه در وضعیت بحرانی و بسیار اسفناکی است تا جایی که بعضی از کارکنان وزارت امور خارجه این دوره را بی سرو سامانترین دوران عمر وزارت امور خارجه میدانند وشاید باید امیر کم بدیل دیپلماسی ایران، قائم مقام و معاون قدرتمندی برای اداره امور وزارتخانه بهکار گیرند.
نکته دوم در همین راستا خالی بودن دهها نمایندگی ایران است یعنی در دهها کشور، سفیر و رییس نمایندگی نداریم. در حالی که دیپلماتهای ارشد در وزارتخانه معطل هستند. اعزام و بازگشت بسیاری از افراد نمایندگی اعم از سفیر و نفر دوم و یا رایزنان و دبیران همزمان است و این موجب تخلیه تجربه و تاریخچه کارهای در دست اجراست».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «نکته بعد رفتار و عملکرد بدون نظارت سفارتخانههای خارجی در ایران با هموطنان ایرانی است. عزت و اقتدار کشور دقیقاً یعنی عزت و اقتدار هر ایرانی. وقتی سفارتخانهها به هر نحوی با شهروند ایرانی رفتار محترمانهای ندارند معنی و مفهوم آن غفلت دستگاه دیپلماسی است. از آنجایی که محل مناسبی برای متقاضیان تدارک نمیبینند تا جایی که از دادن ویزا با آماری بسیار بالا خودداری میکنند یا به کشورهای همسایه ارجاع میدهند و این اوج ذلت است».
گفتنی است آنکتاد (کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل) که مرجع رسمی آمار جذب سرمایه خارجی در دنیا است اخیراً در گزارشی اعلام کرد که ایران از سال ۹۲ تاکنون در جذب منابع نزولی عمل کرده و در سال ۹۵ نسبت به ۹۴ به منفی ۵۱ درصد رسیده است. همچنین جدیدترین آمار درباره جدول اعتبار گذرنامهها در دنیا نشان میدهد اعتبار گذرنامه ایرانی در سال ۹۵ نسبت به سال ۹۲ با ۱۲ رتبه کاهش، به رده ۹۸ دنیا سقوط کرده است.
علاوه بر این درباره کارنامه سیاست خارجی دولت یازدهم باید گفت: متاسفانه دولت یازدهم تمام تخم مرغهای خود را در سبد مذاکرات هستهای و برجام گذاشت. قرار بود براساس وعدههای فراوان دولتمردان و رسانههای حامی دولت، برجام دو دستاورد اصلی در پی داشته باشد. اولی لغو بالمره تمامی تحریمها در روز اجرای توافق (دی ماه ۹۴) و دومی گشایش اقتصادی برای عموم مردم.
ولیکن در حال حاضر و براساس مستندات متعدد نه تنها تحریمهای قبلی سر جای خود باقی ماند بلکه تحریمهای بیسابقه؛ شدید و جدیدی در عصر پسابرجام علیه ایران تصویب شد، با این تفاوت که دیگر بخش زیادی از توان هستهای را از دست دادهایم و همزمان تحریم هم میشویم! به عبارت دیگر، هستهای رفت و تحریمها در جای خود باقی ماند و حتی گستردهتر نیز شد.
متاسفانه دولتمردان بدون توجه به ظرفیتها و توانمندیهای داخلی، تمامی امور کشور از جمله ازدواج، مسکن، اشتغال و حتی آب خوردن مردم را به برجام گره زدند. در نهایت به اذعان مقامات ارشد دولت، تقریباً هیچ دستاوردی از برجام عاید ایران نشد.
** دستور وزیر برای پرداخت دیه جانباختگان معدن یورت، روزنامه زنجیرهای را عصبانی کرد
روزنامه آفتاب یزد در گزارشی با عنوان «سور وزارت!» نوشت:
«زمان زیادی از جلسه رایاعتمادشان نمیگذرد. معلوم نیست از سر ذوق و شوق رایاعتماد مجلس است یا برای نمایش اینکه بگویند ما با بقیه فرق داریم؟ دلیلش هر چه باشد هنوز حکم وزارتشان خشک نشده، دستورهای عوامپسند صادر میکنند، چهرهای مردمی از خود نشان میدهند و نوید این را میدهند که قرار است چهارسال متفاوتی را رقم بزنند».
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «۱۳ اردیبهشت ۹۶ بود که در معدن یورت استان گلستان و در روزهای رقابت انتخابات ریاستجمهوری، ۴۳ معدنچی جان باختند. وعده رسیدگی به این معدن و خسارتدیدگان تا به امروز معلق بود و حالا بار رایاعتماد دوباره به ربیعی وزیر کار، از سر مسئولیتپذیری او یا شاید هم ذوقزدگی پس از رایاعتماد مجلس، او بحث پرداخت خسارتها را عملی کرده است و رسماً اعلام شد که دیه تمامی خانوادههای جانباختگان حادثه معدن زمستان یورت آزادشهر پرداخت شده است. مبلغی معادل ۹۰ میلیارد و سیصد میلیون ریال. این در حالی است که حادثه معدن یورت به پاشنه آشیل ربیعی تبدیل شده بود و میتوانست همین مسئله او را از وزارت بیندازد. با این حال از قرار معلوم بعد از عبور ربیعی از سد قوهمقننه او معدنچیان یورت را در رأس امور قراداده است».
نکته قابل توجه اینجاست که این روزنامه اصلاح طلب، دستور وزیر برای پرداخت دیه جانباختگان معدن یورت را که طبیعتاً اقدامی شایسته و البته وظیفه این وزارتخانه نیز بوده است را صرفاً یک دستور عوام پسند معرفی میکند.
گفتنی است پس از وقوع حادثه تلخ معدن یورت، روزنامههای اصلاح طلب، بدون توجه به اعتراض و مطالبات خودجوش کارگران معدن، اعتراض آنان را برنامه ریزی و شانتاژ شده از جای دیگری دانستند! علاوه بر این، روحانی در رسانههای حامی به قهرمان حقوق شهروندی، دموکراسی و توجه به مردم ایران تبدیل شد در حالیکه اگر هر یک از رقبای سیاسی او مورد اعتراض کارگران قرار میگرفتند، تبدیل به فاجعه و بحران میشد و رئیس دولت کارگروه و کمیته ملی تحقیق و تفحص از ماجرا را تشکیل میداد و به طور کلی همه چیز برعکس میشد.
** «دانستن حق مردم است» اما نه درباره کارنامه قالیباف!
با بررسی کارنامه اصلاح طلبان، میتوان این جریان را مصداق اتّم قبیله گرایی در ایران نامید. این جماعت علیرغم سردادن شعار فریبنده «دانستن حق مردم است» با رویکردی قبیلهای و باندی، هر آنچه که با منافع خود همراستا باشد-ولو ناپسند- تکریم و هر آنچه- ولو پسندیده- با منافع حزبی و شخصی در تضاد باشد را تخریب میکند. یکی از مصادیق رفتار قبیلهای اصلاح طلبان، مواجهه آنان با کارنامه قالیباف است.
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم «زهرا احمدی پور» با عنوان «آرزوی شهری برای زندگی» نوشت:
«دکتر نجفی! به عنوان یک شهروند خوشحالم که سرانجام فردی در قامت شهردار پا به ساختمان پارکشهر میگذارد که بافت تاریخی تهران را بافت فرسوده نخواهد خواند. شهرداری که شهر تهران را صرفاً فضایی برای تعامل اقتصادی با شهروندان نمیداند و شهر را موجودی میخواهد که در برقراری تعامل تاریخی، فرهنگی و هویتی الکن و ناکارا نباشد. جناب آقای نجفی! راه سختی در پیش دارید ولی آرزو میکنیم موفق شوید تا اشتباه تاریخی در توسعه صرفاً کالبدی تهران را اصلاح کنید و تهران را به «شهر» ی متعادل، متوازن و به جایی برای «زندگی» تبدیل کنید. انتخاب شما «امید» را در دل ما زنده کرد».
در چند ماه گذشته روزنامههای زنجیرهای و رسانههای اصلاح طلب حاضر نشدند حتی یک نقطه مثبت از کارنامه قالیباف را معرفی کنند، اما هزاران عبارت مبهم مانند شهرسوخته را به کار بردند.
محمدباقر قالیباف ۱۲ سال بر کرسی شهرداری تهران تکیه زد و در این مدت اقدامات قابل توجهی از خود بر جای گذاشت. در حال حاضر کارنامه قالیباف به مشکلی بزرگ پیش روی اصلاحطلبان تبدیل شده است.
الهام فخاری، منتخب شورای شهر پنجم تهران در هفتههای گذشته گفته بود: «ویرانهای به مدیریت جدید شهری سپرده میشود که اولین اقدام، آواربرداری از این خرابه است». ادعاهایی از این دست در حالی است که احمد حکیمیپور از فعالین اصلاحطلب در هفتههای گذشته ضمن نادرست خواندن این رویکرد به همفکرانش هشدار داد که چنین رویهای دیگر برای مردم چندان جذاب نیست.
** بیطرف رأی نیاورد، چون با فراکسیون امید زد و بند نکرد!
حواشی جلسه رأی اعتماد به کابینه دوازدهم همچنان ادامه دارد.
محمود صادقی از نمایندگان عضو فراکسیون امید در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:
«دلیل دیگر عدم موفقیت آقای بیطرف برای گرفتن رأی اعتماد از مجلس، صداقت و شفافیت ایشان بود. در جریان رأی اعتماد نمایندگان مجلس به وزرا، بسیاری از وزرا با نمایندگان لابی و رایزنی میکردند و وعدههایی را به نمایندگان میدادند که در صورت ورود به کابینه این وعدهها را عملی کنند، اما آقای بیطرف هیچ وعدهای به نمایندگان ندادند و به نسبت از لابی ضعیفی در این زمینه برخوردار بود.
نکته دیگر اینکه آقای بیطرف شناخت دقیقی از وضعیت میدانی مجلس نداشتند. به بیان دیگر درک دقیقی از مختصات فکری و جریانی مجلس نداشتند. از سوی دیگر آقای بیطرف هیچ همراهی از درون وزارتخانه با خود به مجلس نیاورده بود، در حالی که اغلب وزرا همکاران خود را در وزارتخانههای مختلف با خود به همراه آورده بودند و این افراد به صورت مرتب با نمایندگان در ارتباط بودند...و در نقش کانال ارتباطی وزرای یپشنهادی و نمایندگان مجلس ایفای نقش میکردند. به صورت کلی لابی آقای بیطرف ضعیف بود و این مسأله در سرنوشت ایشان تأثیر مستقیم گذاشت. درحالی که از طرف برخی وزرا بدون اغراق بیش از صد بار با نمایندگان تماس گرفته شد اما هیچ تماسی از سوی آقای بیطرف با نمایندگان صورت نگرفت. آقای بیطرف حتی از لابی ضعیفی درباره نمایندگان اصلاحطلب مجلس برخوردار بود».
در روزهای گذشته، «جواد امام»- فعال اصلاح طلب نزدیک به خاتمی- با اشاره به جلسه برخی از اعضای فراکسیون امید با بیطرف در میدان آرژانتین صراحتاً اعلام کرد که: «برخی نمایندگان خودشان را در جایگاهی دیدند که از برخی وزرای پیشنهادی قولهایی درباره انتصاب برخی افراد در مناصب یا وعدههایی در حوزه نمایندگیشان میخواستند که این، دور از شأن نمایندگی مجلس است».
فراکسیون امید مجلس دهم از ابتدا تاکنون حواشی زیادی داشته است. افشاگری اصلاح طلبان درباره «رانتی بودن لیست امید»، ماجرای تلخ «سلفی حقارت» و در نهایت «زد و بند با وزرا».
واقعاً جای تأسف است که یک نماینده عضو فراکسیون امید، «صداقت و شفافیت»، «پرهیز از ارائه وعدههای توخالی» و «پرهیز از لابی گری و زد و بند» را به عنوان دلایل رأی نیاوردن یک وزیر اعلام میکند.
** تیم اقتصادی کابینه نشان میدهد که به عقب برگشتیم!
روزنامه بهار در یادداشتی با عنوان «مأموریتهای اقتصادی کابینه دوازدهم» نوشت:
«با نگاهی به اعضای تیم اقتصادی دولت دوازدهم شاهد آن هستیم که تصمیم گیران اقتصادی دولت در دور تازه فعالیتها با چند تفاوت و تغییر در افراد، تکرار همان افکار دولت یازدهم در حوزه اقتصاد است».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «منتقدانی هستند که با پذیرش تفاوتهای آشکار ایجاد شده نسبت به آغاز به کار دولت با یادآوری فاصله باقی مانده تا شرایط مطلوب بر این عقیدهاند که با این تیم اقتصادی نمیتوان بر نقاط ضعف غلبه کرد. بهعنوان نمونه این گروه از منتقدان با مقایسه نرخ تورم حدود هشت درصدی این روزها با میانگین جهانی در این شاخص اقتصادی از ضعف تیم اقتصادی دولت میگویند، یا با مقایسه فضای کسبوکار در ایران و رتبه کشورمان در این شاخص این مسئله را مطرح میکنند که نام ایران را جزو صد کشور اول جهان در این حوزه هم نمیتوان پیدا کرد».
در روزهای اخیر، چینش تیم اقتصادی کابینه دوازدهم و ایجاد معاونتهای متعدد اقتصادی، انتقاد کارشناسان را در پی داشته است.
کارشناسان معتقدند که اصلاح ساختار اقتصادی نباید مبتنی بر اشخاص باشد و وجود یک سیاست و استراتژی درست بهتر از وجود تعداد زیاد مدیرانی است که تصمیمات آنی و جزیرهای را بیشتر میکنند. همچنین اگر حیطه اختیارات و شرح وظایف روشن نباشد، مدیریت حوزه اقتصادی دیگر کشش افزایش موازیکاریها و تزاحمات در سیاستگذاری را فارغ از اینکه اشخاص چه کسانی هستند، ندارد. سوالی که در افکار عمومی ایجاد شده این است که وقتی وزیر اقتصاد و دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی هست، معاون اقتصادی رئیسجمهور و دستیار ویژه اقتصادی و... شرح وظایف دقیقشان چیست؟!
** برجام، زنجیری بر دست و پای ایران
روزنامه ابتکار در گزارشی با عنوان «برجام گچ را از پای ایران باز کرد» با اشاره به اظهارات اخیر ظریف نوشت:
«برجام گچ را از پای ایران باز کرد. اینکه بتوانیم پس از باز کردن گچ از پا، قهرمان دو میدانی شویم به خیلی از عوامل دیگر نیاز دارد».
در اینباره باید گفت، برجام نه تنها گچ را از پای ایران باز نکرد بلکه تبدیل به زنجیری بر دست و پای ما در برابر جولان و گستاخی بیشتر آمریکا شده است.
اکنون نیز متاسفانه آمریکاییها اعم از دموکرات و جمهوریخواه و دولت و کنگره، با تستهای متعدد دریافتهاند که هر بلایی هم سر برجام بیاورند و هر نوع دشمنی مرتکب شوند، با کمترین واکنش عملی از سوی تیم آقای روحانی مواجه نخواهند شد. در حقیقت آمریکا هیچ مانع بازدارنده یا هیچ گرویی و سپردهای در دست دولت ایران نمیبیند که خود را در مضیقه بپندارد؛ بنابراین بدعهدی و تحریمها روز به روز تشدید میشود.
«نیکی هیلی» نماینده امریکا در سازمان ملل در روزهای گذشته عازم وین شد تا پروژهٔ بازدید ماموران آژانس انرژی اتمی از «مراکز نظامی» ایران را کلید بزند. ماموریتی که پیش از این نیز با هدف جاسوسی و در پوشش فریبنده نماینده سازمان انرژی اتمی از دیگر کشورها صورت میگرفته و نتایج تلخی در پی داشته است.
طمع آمریکاییها برای بازدید از مراکز نظامی کشور بیشتر شبیه دستبند زدن به ایران است تا باز شدن گچ از پا و فرصت آن را متاسفانه برجام به واشنگتن داده است.
قرار بود با اجرایی شدن برجام، صدها میلیارد دلار از داراییهای کشورمان که بلوکه شده است، آزاد شود، تمامی تحریمها آنگونه که آقای رئیسجمهور به صراحت اعلام کرده بود- در روز اجرای توافق (دی ماه ۹۴)- بالمره لغو شود، فروش هواپیما و قطعات آن از تحریم خارج شود، گشایش اقتصادی ایجاد شود، روابط تجاری که لازمه آن گشایش «السی» در بانکهای خارجی است از بنبست خارج شود، چرخ معیشت مردم همراه با سانتریفیوژها به چرخش درآید، سرمایهگذاری خارجی صورت پذیرد، تورم از میان برداشته شود و تولید از رکود خارج شود ولی متاسفانه به دلیل رعایت نکردن قاعده «توازن تعهدات»، «همزمانی اجرای تعهدات»، «اخذ تضمین از طرف مقابل» و «پیشبینی برگشتپذیری امتیازات واگذار شده در صورت نقض عهد» که قاعده عقلی هر قرارداد عادی حقوقی است، طرف مقابل ما یعنی ۶ کشور ۱+۵ و مخصوصاً آمریکا به هیچ یک از این تعهدات خود عمل نکرد و تقریباً هیچ دستاوردی عاید ایران نشد.