به گزارش مشرق، مسابقات جهانی کشتی آزاد با تمام فراز و نشیبهایش برای ایران به پایان رسید، مسابقاتی که حاوی نکات و درسهای مهمی برای کشتی و کشتیگیران کشورمان بود.
تیم ملی کشتی آزاد در حالی با هدایت محمد طلایی گام به مسابقات جهانی گذاشت که تقریبا تمام نفرات این تیم از دل مسابقات انتخابی، بلیت فرانسه را اوکی کرده بودند، البته به غیر از وزن 70 کیلوگرم که با وجود کسب عنوان اولی توسط سعید داداشپور، شورای فنی رأی به حضور مصطفی حسینخانی داد تصمیمی که خیلی هم کارساز واقع نشد و حسینخانی با تجربه، با ارائه کشتیهای ضعیف و پرانتقاد اسباب ناامیدی ریشسپیدان کشتی را فراهم آورد.
البته باید به این موضوع توجه داشته باشیم که با وجود اینکه چهار - پنج کشتیگیر تیم سابقه و تجربه حضور در مسابقات جهانی را نداشتند، اما تمام آنها سالهاست که در اردوهای تیم ملی حضور دارند و برخی مانند یاراحمدی از سال 2011 در اردوی تیمهای نوجوانان حضور داشتهاند و به هیچ عنوان قابل قبول نیست که چنین کشتیگیرانی در چنین سطحی، توانایی اداره کردن کشتی در ثانیههای پایانی مبارزه آنهم مقابل حریفانی که برتری فنی خاصی نسبت به کشتیگیران ما نداشتند، را نداشته باشند. موضوعی که در مسابقات گذشته هم بارها و بارها تکرار شده بود.
به هر حال لازم بود بعد از سالها استفاده بدون وقفه از نفراتی مانند رحیمی و قاسمی به آنها استراحت داده شود تا هم آنها از فرسودگی بیش از حد رهایی یابند و هم اینکه سایر نفرات خود را محک بزنند؛ چون نمیتوان تا ابد متکی به تعدادی محدود هر چند نامدار و سرشناس بود.
در هر صورت نتایج ناکامی در مسابقات جهانی به تمام جامعه کشتی برمیگردد همانطور که در موفقیتها همه سهیم هستند در این ناکامی هم همه سهم دارند. البته بررسی دقیق و تحلیل نتایج و دلایل این ناکامی نیازمند بازگشت کادر فنی و ارائه تحلیل فنی آنها درباره عملکرد نمایندگان کشورمان است تا بتوان تحلیل درستی از علل این ناکامی داشته باشیم.
در زیر تحلیل کوتاهی روی نفرات اعزامی خواهیم داشت:
* ناامیدکننده مانند حسینخانی
حسینخانی در حالی عازم پاریس شد که در مسابقات جهانی اوزان غیرالمپیکی در سال 2016 موفق به کسب مدال برنز شده بود و در این مسابقات به عنوان یکی از باتجربههای تیم، حداقل انتظار میرفت گامی رو به جلو بردارد، اما نه تنها پیشرفتی در عملکرد او مشاهده نشد، بلکه سقوطی فاحش با نمایشی ناامید کننده داشت.
حسینخانی با وجود قرعه نسبتا مناسبی که در این دوره داشت نتوانست برای دو برابر کردن مدالهای جهانیاش گام مثبتی بردارد. وی با وجود دو پیروزی راحت مقابل نمایندگان فرانسه و رومانی در دور سوم در کمال ناباوری در حالی مغلوب نماینده ژاپن شد که تا ثانیههای پایانی از حریفش پیش بود، اما عدم توانایی در اداره کردن کشتی آنهم فقط برای جند ثانیه برای کشتیگیری در این سطح نمیتواند موضوع خوشایندی باشد و نشان از عدم اتخاذ تاکتیک مناسب در مبارزه با حریفی دارد که چیزی از حسینخانی بیشتر نداشت و شکست مقابل چنین حریفانی عذابآور است.
* چوب حراج احسانپور به آبروی کشتی ایرانی
از سوی دیگر کشتیگیری مانند بهنام احسانپور که سومین حضور خود در میدان جهانی را تجربه میکرد آنقدر پراشتباه و ناامید کننده ظاهر شد که به هیچ عنوان نمیتوان دفاعی از عملکرد او داشت. چرا کشتیگیری که سومین بار است به چنین میدان مهمی اعزام میشود نباید حتی توانایی کسب مدال برنز را داشته باشد و هر بار با تکرار اشتباهات فاحش گذشته چوب حراج به آبروی کشتی ایران بزند.
احسانپور ثابت کرد که شاید دیگر بیش از این شایسته اعتماد نیست؛ او شاید در مسابقات داخلی توانایی عبور از سد هر حریفی را داشته باشد، اما در رقابت با حریفان خارجی آنهم در وزن قانونی مشکل دارد؛ مشکلی که نه یک سال بلکه برای سومین سال متوالی هم تکرار شد و هیچ روزنه امید و پیشرفتی در کشتی این کشتیگیر دیده نمیشود و هر بار بدتر از سال قبل نتیجه میگیرد که به نظر میرسد به دلیل عدم جسارت لازم در روحیه جنگندگی این کشتیگیر برمیگردد.
* نصیری فقط مدعی در کلام
میثم نصیری که سالها با مصاحبههای گوناگون داعیه ملیپوش شدن را داشت، نشان داد که در حد همان حرف میتواند مدعی کسب مدال در میدانی مانند جهانی باشد وگرنه روی تشک جهانی حرفی برای گفتن و فنی برای عرضه ندارد.
نصیری که در المپیک 2016 ریو هم عملکردی پرانتقاد داشت و قول داده بود آن نتایج ضعیف را جبران کند، نشان داد که بیش از این دیگر نمیتواند شایسته اعتماد باشد.
این انتظار میرفت که در این یک سال و اندی بعد از المپیک و حضور در اردوهای متعدد تیم ملی و مسابقات بینالمللی مختلف حداقل در جمع 4 کشتیگیر پایانی قرار گیرد، اما او هم مانند سایر همقطارانش خیلی زود قافیه را باخت و از گردونه رقابتها کنار رفت، آنهم با تنها یک پیروزی مقابل نماینده قطر که شاید هر فرد دیگری جای او بود همین نتیجه را کسب میکرد چرا که این ورزشکاران بزرگ هستد که در بزنگاهها تصمیمات و نتایج مهم را رقم میزنند.
البته شاید در این بین ایرادی به نصیری وارد نباشد چرا که حد و اندازه او در همین سطح است و از کلاس جهانی لازم برخوردار نیست؛ شاید اگر کشتیگیر بهتری در داخل داشتیم میشد به او اعتماد کرد، اما نصیری در انتخابی تیم ملی به دوبنده تیم ملی رسید و نمیتوان ایرادی از او گرفت چرا که باید بعد از سیداحمد محمدی به دنبال جانشین شایستهای برای او میبودیم و اینکه چرا در این سالها نتوانستیم کشتیگیر مطئنی در این وزن بسازیم.
اما رضا اطری که شاید بتوان کمی از عملکرد او دفاع کرد؛ هر چند که او هم مانند سایر هم تیمیهایش کم، بد کشتی نگرفت و آنقدر پراشتباه ظاهر شد که مربیان تیم ملی هم دفاعی برای عملکرد ضعیف او نداشتند. اطری هم به دلیل عدم حضور رحیمی صاحب دوبنده تیم ملی شد و به نظر میرسید از خودباوری لازم برای حضور در میدان جهانی برخوردار نبود.
* یاراحمدی؛ سفر توریستی به پاریس و دیگر هیچ
پیمان یاراحمدی هم که انگار برای تفریح به پاریس رفته بود و به هیچ عنوان برنامه خاصی حتی برای شروع کشتیهایش نداشت و فقط میخواست هر چه زودتر از زیر بار این فشار روانی خلاص شود که با باخت در مسابقه نخست به هدفش رسید.
در هر حال بودند در بین نفرات اعزامی کشتیگیرانی که بیشتر شبیه توریستها ظاهر شدند تا مبارز و جنگجو... به طوری نه تنها حرفی برای گفتن نداشتند بلکه از همان مبارزه نخست ترس در وجودشان مشهود بود و در حد و اندازه میدان جهانی ظاهر نشدند و نشانی از کشتی ایرانی نداشتند.
یاراحمدی که در عین جوانی از باتجربههای تیم ملی است چرا که از جمله کشتیگیرانی است که از رده سنی نوجوانان در تیم ملی حضور داشته و با همین محمد طلایی کار کرده است که حاصل این همه سال حضور در اردوهای تیم ملی نباید باخت، شکست و حذف در همان دیدار نخست باشد، آنهم مقابل حریفی که خودش هم شانس حضور حتی در دیدار ردهبندی را پیدا نکرد تا نشان دهد از چه سطحی پایینی برخوردار بوده است.
البته یاراحمدی هم به راحتی در انتخابی تیم ملی، مسافر پاریس شد و شاید نتوان ایرادی از او گرفت و مانند سایر اوازن باید علت را در عدم پشتوانهسازی در رده سنی جوانان جستجو کرد.
* محمدی حرفی برای گفتن نداشت
امیر محمدی هم که سطحش همین بود و نشانی از کلاس جهانی کشتی نداشت و به دلیل عدم حضور نفرات شاخص و خالی بودن دست کشتی آزاد عازم مسابقات جهانی شد، اما چه بهتر شورای فنی به جای اینکه در مورد وزن 70 کیلوگرم تصمیمگیری کند فکری به حال این وزن میکرد و با اعزام یک کشتیگیر جوانتر مانند مجتبی گلیج یا شهبازی حداقل آیندهای برای این وزن متصور بودند نه اینکه با اعزام کشتیگیری که نه حالی دارد و نه آیندهای میتوان برای او با توجه به سن و سالش متصور بود، فرصت سوزی کنیم.
* محبی تا حدودی سربلند
شاید تنها کشتیگیری که در جمع حذف شدهها قرار گرفت و بتوان کمی از عملکرد او دفاع کرد، یدالله محبی جوان باشد که در 2 دیدار مقابل نایب قهرمانان المپیکهای 2012 لندن و 2016 ریو به پیروزی رسید؛ هر چند که این کشتیگیر هم در دیدار مقابل نماینده آمریکا بسیار پراشتباه ظاهر شد و با سر درگمی آنقدر امتیاز در تایم اول از دست داد که جبران آن در تایم دوم برای نماینده کشورمان عملا سخت و غیرممکن بود تا محبی چارهای جز قبول شکست نداشته باشد.
محبی نشان داد که در صورت سرمایهگذاری بیشتر و رفع نقایص تاکتیکیاش در مبارزه با حریفانی که حداقل در سطح او هستند توانایی عرضاندام در میدان جهانی را داراست هر چند که همه چیز به خود این کشتیگیر بستگی دارد.
* سربلند مانند یزدانی
و اما حسن یزدانی؛ شاید این کشتیگیر خودساخته با هر مربی دیگری هم گام به میدان جهانی میگذاشت هم همین نتایج را بدست میآورد، او آنقدر با روحیه و مقتدر روی تشک کشتی ظاهر میشد که اجازه تفکر و خودنمایی به هیچ حریفی را نمیداد تا به قول خودش کار به اما و اگر کشیده شود.
چنین کشتیگیرانی در چنین سطح فنیای نیازمند کوچ کردن و گوشزد شدن مسائل فنی نیستند بلکه بیش از هر چیز نیازمند آرامش روحی و روانی برای پیشبُرد برنامههایشان هستند که به نظر میرسد یزدانی بعد از نقره جهانی لاسوگاس و طلای المپیک ریو به پختگی لازم برای اداره کشتی در چنین سطح بالایی رسیده است.
* عدم اتخاذ برنامه تاکتیکی و جسارت لازم در کنار عدم خودباوری
در هر صورت داشتهها و موجودیت کشتی آزاد همین نفرات بودند و عمل به قانون تاوان دارد، اما با نهادینه شدن انتخابی فواید آن را در آینده خواهیم دید چرا که به قول آن مثل معروف «یک قانون بد، بهتر از بیقانونی است.»
در هر حال به نظر میرسد کشتیگیران ما برنامه خاصی برای مبارزه با حریفان کم نام و نشان از جمله حریفان ژاپنی، فرانسوی، ازبک و... نداشتند و از همان ابتدا بیشتر خود را برای مبارزه با نفرات سرشناس و نامدار اوزان خود آماده کرده بودند و به همین دلیل خیلی راحت بخاطر عدم درک لازم و کافی از اتخاذ شیوه صحیح مبارزه مقابل چنین حریفانی، نتیجه را به آنها واگذر کردند که این موضوع احساس میشود تا مربیان تیم ملی در این خصوص هشدارهای لازم را به کشتیگیران گوشزد میکردند و کشتی به کشتی با شاگردانشان پیش میرفتند، اما بیشتر ملیپوشان به جای اینکه پله پله مسیر را طی کنند، نگاهشان از همان ابتدا به قله بود، آفتی که دامنگیر بسیاری از کشتیگیران در مسیر قهرمانی میشود.
شاید کادر فنی مدعی جوانگرایی و پوستاندازی در ترکیب تیم ملی باشند، اما جوانگرایی بدین معنی نیست که چون کشتیگیری اولین حضورش در مسابقه جهانی است پس جوان هم هست، نفرات بسیار دیگری هم در سایر تیمها بودند که اولین حضورشان را در چنین میدان مهمی تجربه میکردند، اما روی سکوی جهانی هم رفتند؛ پس نمیتوان گفت که چون برخی از کشتیگیران ما اولین حضورشان را تجربه میکردند، این حق را دارند به راحتی مقابل حریفان بازنده باشند و مدال نگیرند.
البته با نگاهی به ترکیب سایر تیمها متوجه شویم که تیمها و کشورهای دیگر هم مانند ما پوستاندازی داشتهاند و دست به تغییر و آزمون و خطا زدهاند، اما چه شد که آنها از این تغییرات استفاده بهتری بردند، اما ما نه؟؟؟
نفراتی همچون گیلمان از آمریکا که در وزن 57 کیلوگرم روی سکو رفت یا گاجی مراد رشیدوف که امسال قهرمان زیر 23 سال اروپا شده بود و امسال هم در نخستین تجریه حضورش در جهانی بزرگسالان به مدال نقره 61 کیلوگرم رسید. یا حریف اسلوواک یزدانی در فینال که نخستین حضور جهانیاش را تجربه میکرد و نایب قهرمان شد و یاتسنکو از اوکراین که همین امسال نایب قهرمان جوانان اروپا شده بود و امسال به مدال برنز بزرگسالان جهان رسیدند. یا ولادیسلاو والیف که مدال برنز وزن 86 کیلوگرم را به خود اختصاص داد در حالی که نخستین میدان جهانیاش را تجربه میکرد به طوری که حتی تجربه حضور در مسابقات قهرمانی اروپا را هم نداشت. یا کشتیگیر سنگینوزن آمریکایی که به مدال برنز 125 کیلوگرم رسید و حتی بسیار کم تجریهتر از یداله محبی بود به طوری که تا پیش از رقابتهای جهانی حتی حضور در رقابتهای قارهای را هم تجربه نکرده بود و بسیاری مثالهای دیگر...
* عقب افتادن از حریفان در بحث فنی
بلاتکلیفی در تصمیمات کادر فنی تا حدودی در این رقابتها احساس میشد و بنظر میرسید بدون حضور رسول خادم مربیان تیم ملی از اعتماد به نفس لازم برخوردار نیستند و تیم ملی در مواقع حساس از ضعف کوچینگ رنج میبرد.
احسان لشگری کشتیگیر بسیار فنی و بزرگی بوده است و بدون شک آینده درخشانی در مربیکری خواهد داشت، اما استفاده از او به عنوان کوچ در مسابقات حساسی که تعیین کننده بود چندان منطقی به نظر نمیرسید و این کم تجربگی در تصمیمگیری در لحظات حساس و انتقال اتخاذ شیوه صحیح مبارزه در لحظات سرنوشتساز کاملا نمایان بود.
در هر حال ضعیفترین نتایج تاریخ کشتی آزاد بعد از سال 1993 جایی که بعد از مثبت شدن دوپینگ عباس جدیدی و بازپسگیری مدال او ایران از حضور در جمع 8 تیم برتر جهان بازمانده بود امسال رقم خورد. چون در این سالها تیم ملی کشورمان همواره روی سکوی جهانی یا حداقل در جمع 4 تیم برتر جهان حضور داشته است و بدترین نتیجه در جهانی 2010 مسکو بود که چهارم شده بودیم.
در واقع نتایج کشتی آزاد به نوعی نشان داد که ما در بحث فنی از حریفان عقب ماندهایم و نه تنها حرکت رو به جلویی نداشتیم بلکه حتی نتوانستیم نتایجی را که کشتیگیرانمان پیش از این کسب کرده بودند را حفظ کنیم. تنها جایی که ما پیش از این حرف برای گفتن داشتیم همین بحث فنی بود که میتوانستیم برتری خود را بر رقیبانی که صاحب کرسی و جایگاه در اتحادیه جهانی بودند ثابت کنیم، جایگاهی که اکنون از دست رفته بنظر میرسد.
زمان خیلی زود از دست میرود و خیلی زود دیر میشود و تا چشم بر هم زدنی المپیک 2020 پیش روی ماست؛ پس از شکست پُلی برای پیروزی بسازیم تا دیر نشده.