به گزارش مشرق، «محمد صرفی» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:
دیروز دومین گزارش کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی درباره روند اجرای برجام در صحن علنی مجلس شورای اسلامی قرائت شد. این گزارش که در ۸ بخش تنظیم و تدوین شده قرار است از چه بگوید و به چه نتیجهای برسد و مخاطب و ناظر داخلی و خارجی از آن چه برداشتی خواهد داشت؟
۲۸ آذرماه سال گذشته آقای ظریف جلسهای محرمانه با اعضای این کمیسیون داشت که انتشار محتوای سخنان وی جنجالی شد. وزیر امور خارجه کشورمان در این جلسه گفته بود در مورد تمدید قانون تحریمهای ۱۰ ساله آمریکا علیه ایران موسوم به «ایسا» به قول جان کری – وزیر خارجه وقت آمریکا- بهاشتباه اعتماد کرده است؛ «براساس توافقی که با آقای کری کردم، من الان عرض میکنم، بیرون نمیگویم اما خدمت شما میگویم. مناشتباه کردم، براساس توافقی که کردیم، ما استراتژی خود را کنار گذاشتیم و بر مبنای آن توافق آمدیم آن را اعلام کردیم که تبدیل شد به موضع جمهوری اسلامی، من این را میپذیرم. من اشتباه کردم. عرض کنم خدمتتان ولی ما این کار را کردیم.»
انتشار سخنان ظریف جنجالی شد. وزارت امورخارجه تکذیب کرد و موجی از انتقادها بهراه افتاد که این سخنان محرمانه بوده و نباید منتشر میشد. اما چه منتشر میشد و چه نمیشد، چه تفاوتی در اصل ماجرا داشت؟! جمعی از اعضای کمیسیون مذکور چند روز بعد راهی وزارت خارجه شدند و از آقای ظریف به دلیل انتشار این خبر دلجویی کردند و به گفته آقای علاءالدین بروجردی – رئیسکمیسیون- در این دیدار، ظریف وزیر امور خارجه نیز قبول داشتند که اتفاق اخیر از سوی یک فرد صورت گرفته و سیاست اعضای کمیسیون امنیت ملی نیست و وی در این دیدار بر استمرار همکاریهای فیمابین تأکید کرد.
آنچه دیروز در مجلس قرائت شد را میتوان نمونهای از این همکاری فیمابین نامید. گزارشی که یکی به میخ و چند تا به نعل میزند! طوری تنظیم شده است که نه دل برجامیان را بشکند و نه صدای دلواپسان امنیت ملی دربیاید. مروری بر روند واقعی اجرای برجام هر ناظر منصفی را با واقعیتهایی بس دردناک مواجه میکند که ردپای ضعیف و کمرنگی از آن را میتوان در گزارش دیروز مجلس دید، مانند؛ «عدم وجود اراده جدی (؟!) در دولت آمریکا برای رفع تمامی موانع بانکی و بهرهگیری از ابزارهای مختلف برای تحت فشار قراردادن شبکه بانکی جمهوری اسلامی ایران، تداوم نگرانی و تردید در بانکهای بزرگ برای همکاری با ایران به دلیل ترس از وضع جریمههای سنگین از سوی آمریکا... نگارش دو پهلو و تفسیر پذیر متن برجام، عدم پیشبینی و گنجاندن ضمانتهای اجرایی لازم در جهت تامین منافع ایران و همچنین پیشبینی سازوکارهای بیخاصیت در پیگیری مطالبات و شکایات ایران در صورت نقض برجام توسط طرف مقابل، استفاده ایران از امتیازات برجام را با مشکل روبه رو ساخته است.» اما همین گزارش ۱۵ دستاورد هم برای برجام ردیف میکند. البته همین که بعد از این مدت برخی دوستان از ۱۶۰ و چند دستاورد برای برجام به این ۱۵ مورد رسیدهاند جای تشکر و تقدیر دارد!
آنچه گزارش کمیسیون به آن میپردازد مربوط به ماهها پیش است و از این منظر باید گفت شاید در وقت خود میتوانست تا حدی مفید باشد اما در شرایط فعلی که اوضاع تغییرات مختلف و حساسی کرده، این گزارش بیات و با تاخیر، نه به رشد سطح تحلیل جامعه کمکی میکند و نه برای مقابله با دشمن برنامه و نسخهای دارد. ۱۱مرداد سال گذشته رهبر معظم انقلاب فرمودند؛ «برجام اصلاً برای برداشتن تحریمها بود؛ برای اینکه تحریمهای ظالمانه برداشته بشود. مگر غیر از این است؟ خب برداشته نشده؛ حالا میگویند به تدریج، یواشیواش دارد درست میشود! مگر بحث سرِ یواشیواش بود؟!» حالا مگر گزارش مجلس هم غیر از این است که بله! برجام دستاورد کم نداشته و البته گیر و گرفتاریهایی هم دارد!
حدود یک ماه پیش آمریکاییها با اکثریت قاطع در کنگره «مادر تحریمها» را علیه ایران تصویب کردند و ترامپ هم آن را امضا کرد. حدود دو ماه دیگر هم صدای آن درخواهد آمد و عملی خواهد شد. لابد ۱۰ ماه دیگر هم مجلس گزارش سوم خود را منتشر میکند؛ هفت-هشت دستاورد برای برجام ردیف میکند و مینویسد بله در این مدت مادر تحریمها هم اضافه شد که البته این تحریمها غیرهستهای است و ربطی به برجام و توافق هستهای ندارد!
جمهوری اسلامی و اجزای آن را – از حاکمیت گرفته تا دولت و مجلس و رسانه و مردم- از روشن کردن تکلیف خود با برجام هیچگریز و گزیری نیست. چند شب پیش مجری معروف تلویزیون از کارشناسی که پشت خط آمده تا از بدعهدیهای آمریکا بگوید، میپرسد به راستی در برجام سر آمریکا کلاه رفته است؟! و یا آقای روحانی رئیسجمهور محترم کشور میفرمایند عدهای میگویند ما در برجام سر دنیا را کلاه گذاشتیم که البته اینطورها هم نیست!!
رسانههای زنجیرهای رسماً اعتراف کردند که برجام را بزک میکردند و آن وقت آقای ظریف مدعی است که منتقدان از توافق انتظار شقالقمر داشتند! صدا و سیما زیر فشار و سیل تهمت و تخریب است که مبادا واقعیت برجام را برای مردم روشن کند. همین دست فرمان خوب است. چند تا به نعل و یکی به میخ! هرچه امتیاز نقد قرار بود در برجام از ما بگیرند، گرفتهاند و بسیاری از آنها هم قابل بازگشت نیست و یا حداقل آنکه بازگشت آنها به این راحتیها که میگفتند یک شیر را بستیم و هروقت خواستیم باز میکنیم! نیست. هر چه هم که قرار بود بدهند و ندادهاند، از این پس هم نخواهند داد. مسئله اینجاست که باید تکلیف خودمان را با برجام به عنوان یک درس تاریخی و مربوط به گذشته روشن کنیم، تا تکلیفمان با آینده روشن شود.
آمریکاییها با تصویب مادر تحریمها عملاً دارند همان راه منتهی به برجام را میروند و ما را به تونلی هدایت میکنند که آن سرش برجامی دیگر است. برجامی که مشتی امتیاز دیگر از ما میگیرند و مشتی وعده در جیبمان میریزند و راهی خانهمان میکنند.
اینجا هم عمله و اکره کم ندارند که باز بریزند خیابان و برقصند که این بار حتماً میگویند توافق قرن۲ و فتحالفتوح۲ و آفتاب تابان۲ رقم خورد! چند صباح دیگر هم که تق ماجرا درآمد و مشخص شد چه به قالب زدهاند با کمال گستاخی بگویند مگر قرار بود شقالقمر شود؟ پایمان شکسته بود و در گچ. با برجام یک گچ را از پا باز کردیم اما بدون کفش که نمیشود در مسابقه دوومیدانی شرکت کرد. با برجام۲ کفش برایش تهیه میکنیم! و مگر هرکس کفش دارد قهرمان دوومیدانی میشود؟!
اولین تجربه شکست خورده را میتوان با تسامح به حساباشتباه و بیتجربگی گذاشت. اما وقتی ریل حرکت به سمت تکرار یک تجربه اشتباه است، دیگر نمیتوان آن را فقط یک خطا دانست و تلقی خط! نداشت.
با پای در گچ نمیشود قهرمان شد اما بدون شک نتیجه دویدن با چشم بسته هم رسیدن به خط پایان نیست و در جاده پر پیچوخم سر از ته دره درمیآورد. بقول معروف اگر در تونلی تاریک نوری مشاهده کردید خیلی هم خوشحال نشوید، شاید قطاری باشد که میآید تا زیرتان بگیرد!