به گزارش مشرق، اگرچه مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق مدام از به بنبست رسیدن روابط اربیل - بغداد سخن میگوید اما نائب رئیس فراکسیون اتحادیه میهنی کردستان در پارلمان عراق معتقد است در صورتی که حکومت مرکزی حسن نیت خود را در رفع مشکلات موجود نشان دهد هنوز هم فرصت همزیستی مسالمتآمیز اقوام و مذاهب در چارچوب عراق متحد و یکپارچه وجود دارد.
«بختیار جبار علی» نایبرئیس فراکسیون اتحادیه میهنی کردستان در پارلمان عراق که در میان کردها به «بختیار شاویس» شهرت دارد، اعلام رفراندوم اقلیم کردستان را نتیجه تعمیق مشکلات کنونی اقلیم و مرکز خواند که بخش زیادی از آن متوجه حزب دمکرات کردستان به رهبری مسعود بارزانی است و به همین دلیل، این حزب بیشتر از احزاب دیگر به دنبال جدایی از عراق است.
وی با اشاره به روابط تاریخی جمهوری اسلامی ایران با جریانهای سیاسی عراق اعم از کرد و عرب، شیعه و سنی گفت: انتظار داریم که ایران بیشتر از گذشته در جهت رفع مشکلات اقلیم کردستان و حکومت مرکزی قدم بردارد.
نماینده کرد پارلمان عراق در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: رهبران و فرماندهان کنونی نیروهای حشد شعبی دارای تاریخ مبارزاتی مشترکی با کردها هستند و ما به عنوان اکراد عراق، تصمیم و فتوای تشکیل این نیروها از سوی آیتالله سیستانی را ارج مینهیم.
مشروح مصاحبه را با این نماینده کرد پارلمان عراق در ادامه میخوانید:
مشکلات شخصی مسعود بارزانی موجب شده که حزب دموکرات کردستان بشتر از احزاب دیگر به دنبال جدایی از عراق باشد
همچنانکه مستحضر هستید رفراندوم اعلامی اقلیم کردستان در ۲۵ سپتامبر برگزار خواهد شد. اهداف نهان و آشکار رفراندوم و اصرار حزب دمکرات کردستان عراق به برگزاری آن چیست؟
هدف از برگزاری رفراندوم، اطلاع از تصمیم مردم اقلیم کردستان جهت ماندن در چارچوب عراق یا جدایی از این کشور است. چنین وضعیتی برآیندی از تعمیق مشکلات حکومت اقلیم کردستان و حکومت مرکزی است. مسئله عدم اجرای اصولی از قانون اساسی عراق همچنان به قوت خود باقیست، شراکت واقعی در سیستم سیاسی عراق با مشکلاتی همراه شده است، مشکلات بودجهای اقلیم با مرکز و آنچه پیرامون درآمدهای نفتی در بین هر دو حکومت وجود دارد. سران اقلیم کردستان با هدف عبور از چنین مشکلاتی مسئله رفراندوم را مطرح ساختهاند. حزب دمکرات کردستان عراق که دارای بیشترین مشکلات با حکومت مرکزی عراق است و آنچه که در خصوص مشکلات شخصی مسعود بارزانی و نوری مالکی بر همگان آشکار است موجب آن شده است که این حزب بشتر از احزاب دیگر به دنبال جدایی از عراق باشد.
اتحادیه میهنی کردستان در زمینه دفاع از حقوق ملی کردها سابقه تاریخی بیشتری دارد و نمیتوان گفت که حزب دمکرات کردستان پرچمدار این موضوع است. برجستهسازی این موضوع از سوی حزب آقای بارزانی به مشکلاتی برمیگردد که در برهه کنونی اقلیم با آن روبرو است و از سوی دیگر، چندین حزب سیاسی کرد ملاحظاتی به موضوع رفراندوم و مکانیزم برگزاری آن دارند، از دید این احزاب مشخص نیست که این رفراندوم به چه نتایجی ختم خواهد شد، آیا منتج به خلق مشکلات دیگری برای اقلیم خواهد شد یا نه، تعامل کشورهای منطقه با اقلیم پسارفراندوم چگونه خواهد بود و سوالاتی از این قبیل که انتقاداتی را به این موضوع از سوی پارهای از احزاب سیاسی وارد کرده است.
بغداد و اربیل با چنین تعجیلی نمیتوانند این مشکلات انباشتشده را چارهیابی کنند
شما به عنوان یک عضو کرد پارلمان عراق در بغداد حضور داشتید که هیئتی از اقلیم کردستان با هدف مذاکرات رفراندومی با شخصیتها و جریانهای سیاسی این کشور به بغداد سفر کرد. در خبرهای چند روز اخیر هم آمده بود که هیئتی از بغداد به اقلیم سفر خواهد کرد که تاکنون انجام نشده است. این تلاشها به کجا خواهد رسید؟ کدام یک از این دو طرف میتوانند نظر مساعد یکدیگر را جلب کنند؟
به اعتقاد من بغداد هم در رفع مشکلات کنونی با اقلیم چندان جدی نیست. مسئله رفراندوم را نمیتوان به تنها با اقلیم کردستان مرتبط دانست بلکه بخشی از آن به کوتاهیها و سهلانگاریهای حکومت مرکزی هم برمیگردد، در خصوص بودجه اقلیم و نیروهای پیشمرگ، ماده ۱۴۰ قانون اساسی و عادیسازی وضعیت مناطق مورد منازعه و چندین مشکل اساسی دیگر که اقلیم کردستان را به اتخاذ موضع دیگری سوق داده است. بغداد و اربیل با چنین تعجیلی نمیتوانند این مشکلات انباشتشده را چارهیابی کنند. از سوی دیگر بغداد تاکنون مسئله رفراندوم اقلیم کردستان را جدی نگرفته است.
برای کردها مسجل شده که رفراندوم از حمایت کشورهای منطقهای و فرامنطقهای برخوردار نیست
آمریکا به عنوان یک بازیگر فرامنطقهای در عراق در حال حاضر با برگزاری رفراندوم اقلیم کردستان موافق نیست. آیا نظر نهایی و واقعی کاخ سفید عدم برگزاری رفراندوم است یا در پشت پرده، مذاکرات دیگری در جریان است؟ کردها بالاخص مسئولان حزب دمکرات کردستان عراق میگویند کشورهای خارجی با واقعیات کردستان مستقل کنار خواهند آمد.
در جلسات با آمریکاییها و نمایندگان دیگر کشورها به ویژه در جلسه قبل از عید قربان با سفیر جمهوری اسلامی ایران در بغداد برای ما کردها مسجل شده است که رفراندوم از حمایت کشورهای منطقهای و فرامنطقهای برخوردار نیست، در داخل عراق نیز وضعیت مشابهی وجود دارد اما جریانهای سیاسی داخلی عراق و دیگر کشورهای مخالف رفراندوم بهتر آن است در جهت رفع مشکلات اربیل و بغداد قدم بردارند، عدم رفع مشکلات اقلیم و درخواست تعویق یا کنار گذاشتن رفراندوم با هم سنخیتی نخواهند داشت. به عنوان نمونه، جمهوری اسلامی ایران با آن نفوذ و تاثیرگذاری در عرصه سیاسی عراق و همچنین در اقلیم کردستان که کلیه احزاب سیاسی کرد با دیده احترام و اهمیت به نقش و جایگاه منطقهای ایران می نگرند این انتظار وجود دارد که از این ظرفیت در جهت رفع مشکلات اقلیم و مرکز همکاری کند تا وضعیتی در عراق حاکم نشود که عراق به سوی تجزیه و تقسیم شدن برود. در صورتی که حقوق اقلیم کردستان در چارچوب قانون اساسی عراق تضمین شود به عقیده من فرصت زندگی مسالمتآمیز در چارچوب عراق وجود دارد تا کلیه اقوام و مذاهب با هم در عراق متحد باقی بمانند.
مشکلات اربیل و بغداد، سیاسی است نه مشکل قانونی
نقش نمایندگان و تیم سیاسی کرد در هرم قدرت عراق در تعمیق مشکلات اربیل و حکومت مرکزی چیست؟ عدهای معتقدند که غیاب جلال طالبانی تنش در روابط کردها با حکومت مرکزی را بیشتر کرده است.
با تاکید میتوانم بگویم که غیاب جلال طالبانی تاثیر مستقیمی بر کلیت پروسه سیاسی نه تنها در اقلیم کردستان بلکه در عراق هم داشته است. در زمینه سیاسی، اقتصادی، امنیتی و نوع روابط اقلیم و بغداد و حتی روابط عراق و دیگر کشورهای منطقه و جهان از نبود شخصیتی همچون جلال طالبانی تاثیرپذیری داشته است. جلال طالبانی رئیسجمهوری نبوده است که در بغداد در سکون سیاسی باشد، بالعکس تحرکات دیپلماسی ایشان و تلاشهای مستمری که در جهت نزدیکی اقوام و مذاهب عراق و مشکلات آنان با یکدیگر داشتند بر همگان آشکار است. نبود آقای طالبانی بر نحوه فعالیت نمایندگان کرد، وزیران کرد کابینه و به صورت کلی بر موقعیت سیاسی کرد در بغداد تاثیرگذاری داشته است. روابط کرد و عرب در دوران حضور ایشان در ریاست جمهوری عراق را به یاد بیاورید و اکنون که متاسفانه به نوعی از تنش قومی میان این دو عنصر اساسی در این کشور رسیده است. آنهایی که در اقلیم کردستان هستند در نبود جلال طالبانی فاقد عقلانیت سیاسی بودهاند که در جهت رفع مشکلات فیمابین قدم اساسی بردارند. مشکلات اربیل و بغداد، سیاسی است نه مشکل قانونی، بنابراین تنها با توافق سیاسی مرتفع خواهند شد نه در صحن پارلمان و از طریق وضع قانون.
حل و فصل مشکلات اربیل و بغداد از اراده یک حزب سیاسی همچون اتحادیه میهنی خارج شده است
اتحادیه میهنی کردستان به عنوان حزب آقای طالبانی به نسبت دیگر احزاب سیاسی کرد از روابط بهتری با جریانهای سیاسی عراق به ویژه شیعیان برخوردار بوده است، سوال اینجاست که چرا در نبود ایشان مسئولین این حزب راه و روش طالبانی را ادامه نداده و حتی به دنبالهرو سیاستهای بارزانی در افزایش تنشهای اقلیم و مرکز تبدیل شدهاند؟
عواقب غیاب سیاسی آقای جلال طالبانی بیشترین تاثیرات را هم بر بدنه اتحادیه میهنی کردستان داشته است، نمیتوان تصور کرد که شخصیت دیگری نقش و جایگاه ایشان را دوباره در حزب ایفا کند اما با وجود این شرایط تلاشها برای برگزاری کنگره اتحادیه میهنی ادامه دارد اما نمیتوان از دیدگاههای متفاوت دورن حزبی سخنی به میان نیاوریم که عامل تداوم مشکلات ما بوده است. در رابطه با بغداد ما تاکنون به عنوان اتحادیه میهنی کردستان بر همان اصول و منهاج سیاسی جلال طالبانی تا حد زیادی استوار ماندهایم و این حزب سیاست میانهروی را در پیش گرفته است. فراکسیون اتحادیه میهنی در پارلمان عراق در موارد زیادی نقش نزدیکی جریانهای سیاسی کرد و عرب شیعه و سنی را در تصویب قوانین ایفا کرده اما همچنانکه اطلاع دارید وضعیتی به وجود آمده است که حل و فصل مشکلات اربیل و بغداد از اراده یک حزب سیاسی همچون اتحادیه میهنی خارج شده است.
انتظارات کردها از ایران در مقطع فعلی
به جایگاه جمهوری اسلامی ایران در عراق اشاره داشتید. ایران تاکنون هم در نزدیکی جریانهای سیاسی عراق نقش مثبتی ایفا کرده است. در این مرحله انتظارات کردها از تهران چیست؟
معتقدم که نقش ایران در عراق محوری است، جمهوری اسلامی ایران دارای بیشترین نفوذ در عرصه سیاسی عراق است. از سوی دیگر ایران دارای روابط تاریخی با احزاب کردی عراق است، ما انتظار داریم که جمهوری اسلامی به ویژه در این برهه از توانمندیهای خود در عراق بیشتر استفاده کند تا حکومت مرکزی جدیت بیشتری در رفع مشکلات خود با اقلیم کردستان داشته باشد، به عنوان نمونه، پرداخت حقوق کارمندان دولتی اقلیم کردستان از سوی بغداد بخش زیادی از مشکلات را حل خواهد کرد. مردم اقلیم کردستان با شرایط سختی مواجه هستند، معیشت سخت و نبود منبع درآمد و حقوق و دیگر مشکلات بر زندگی آنها سایه افکنده است. از سوی دیگر، مردم اقلیم کردستان تاکنون بر اساس قانون اساسی بخشی از حکومت عراق هستند بنابراین نخستوزیر عراق میتواند حداقل بخشی از حقوق کارمندان اقلیم را تخصیص دهد که بدون شک دری به روی مشکلات فی مابین باز خواهد شد و حسن نیت حکومت مرکزی را هم اثبات خواهد کرد. ما با جمهوری اسلامی ایران دارای اشتراکات زیادی هستیم که در روابط ما با دیگر کشورها چنین اشتراکاتی یافت نمیشود، همکاریهای تهران با کردها و دیگر اقوام عراق در نبرد علیه تروریستهای داعش فراموشنشدنی است.
اختلافات نیروهای پیشمرگ و حشد شعبی به جنگ و درگیری منجر نخواهد شد
با مطرح شدن موضوع رفراندوم اقلیم کردستان در پارهای از مواقع شاهد بودهایم که دستهایی سعی بر آن دارند نیروهای حشد شعبی را دشمن کرد و حتی خطری بالقوه برای اقلیم قلمداد کنند. با توجه به نقش و تاثیرگذاری این نیروها و هماهنگیهای صورتگرفته با نیروهای پیشمرگ در نبرد علیه داعش، روابط نیروهای پیشمرگ و حشد شعبی را در آینده چگونه ارزیابی میکنید؟
تصور نمیکنم که نیروهای پیشمرگ و حشد شعبی برخورد نظامی داشته باشند، اگرچه نیروهای حشد شعبی در دوران مبارزه علیه صدام دیکتاتور وجود نداشتهاند اما رهبران و فرماندهان آن مبارزات مشترکی با کردها داشتهاند و ما با هم تاریخ مشترکی داشته و دست در دست هم هدف مشترکی را دنبال کردهایم که همان ضدیت با رژیم صدام بوده است. همچنین مرجعیت عالی شیعیان عراق فتوای تاریخی تحریم کشتن کردها را صادر کردهاند که از دید ما فراموش نخواهد شد. اراده آیتالله سیستانی و فتوای ایشان در تشکیل حشد شعبی برای ما مهم و قابل احترام است. نمیتوان گفت که اختلافات وجود ندارد اما این اختلافات به جنگ و درگیری منجر نخواهد شد.