کد خبر 772764
تاریخ انتشار: ۱۹ شهریور ۱۳۹۶ - ۱۷:۴۴
کشتار مسلمانان میانمار

داستان میانمار و جنایات بودایی ها علیه مسلمانان این کشور که با هدایت جریان سیاسی مورد حمایت غرب در حال انجام است. طراحی دقیقی برای درگیر کردن و ایجاد جنگ بین تمدن اسلامی و تمدن شرقی است.

به گزارش مشرق، حمیدرضا شاه نظری در کانال تلگرامی خود نوشت: سال ها پیش ساموئل هانتینگتون با طرح نظریه برخورد تمدن ها به غربی ها هشدار داد که جنگ آینده از نوع جنگ تمدنی و دشمن اصلی غرب در این نزاع تمدنی، تمدن #اسلام است که با اتحادی که با تمدن کنفوسیوسی جوامع شرق آسیا برقرار خواهد کرد، در برابر تمدن غرب صف آرایی خواهد نمود. وی برای مقابله با این وضعیت توصیه می کند که: «غرب باید دامنه و قدرت نظامی کشورهای کنفوسیوسی– اسلامی را محدود سازد، از اختلافات و درگیریهای موجود بین کشورهای اسلامی و کنفوسیوسی بهره برداری کند و گروههایی را که در درون تمدنهای دیگر به ارزشها و منافع غرب گرایش دارند، مورد پشتیبانی قرار دهد.»

نظریه هانتیگتون مباحث زیادی را در غرب برانگیخت و مورد حمایت نظری چهره های مهمی چون هنری کیسینجر قرار گرفت. سیستم سیاسی غرب با فهم درست رستاخیز عظیم تمدن اسلامی با محوریت ایران انقلابی به توصیه های امثال هانتیگتون به خوبی عمل کرد و در اولین گام به ایجاد نزاع درون تمدنی اقدام نمود. حمایت از قدرت گیری جریان تکفیری که بهترین پتانسیل را برای ایجاد این نزاع درون تمدنی در اسلام داشت و تلاش برای شعله ور کردن جنگ شیعه و سنی در همین راستا انجام گرفت. حال که پس از چند سال این برنامه ناکام مانده و روند تحولات سبب انسجام یابی و قدرت گیری تمدن اسلامی با محوریت جبهه مقاومت شده است، به نظر می رسد پرده جدیدی از طراحی نظام سلطه که مبتنی بر توصیه پیش گفته هانتینگتون است، در حال پدیدار شدن است؛ «ایجاد نزاع تمدنی بین تمدن اسلامی و تمدن کنفوسیوسی»

داستان میانمار و جنایات بودایی ها علیه مسلمانان این کشور که با هدایت جریان سیاسی مورد حمایت غرب در حال انجام است. طراحی دقیقی برای درگیر کردن و ایجاد جنگ بین تمدن اسلامی و تمدن شرقی است. جنگی که جغرافیای منازعه را از جوار سرزمین های اشغالی و اروپا دور کرده و دو تمدن رقیب غرب را مشغول هم خواهد کرد. از این رو ساده اندیشی است که ماجرای میانمار را به یک اختلاف قومی یا مذهبی ساده تقلیل دهیم.

اگر با عینک هانتیگتون به صحنه تحولات جهانی بنگریم، اکنون بخش پویای تمدن اسلامی با تمدن #ارتدوکس(روسیه) به سطحی از همسویی رسیده است. از طرفی چین به عنوان مرکز تمدن کنفوسیوسی، به یک قدرت بزرگ به خصوص از حیث اقتصادی بدل گشته و در حال به چالش کشیدن هژمونی اقتصادی غرب است.

در پس جنایات فجیع در میانمار، پی ریزی جنگ بودایی-اسلامی و سپس کنفوسیوسی-اسلامی طراحی شده است که هدفی جز انحراف در صحنه منازعه اسلامی-صهیونیستی ندارد. حمایتی که غربی ها و صهیونیست ها از برخی شخصیت های بودایی در سال های قبل انجام داده اند برای استفاده از آنها در همین سناریو بوده است. جایزه های صلح نوبلی که به افرادی چون «دالایی لاما»، رهبر بوداییان تبت و خانم «آنگ سان سوچی»، مشاور دولت و سخنگوی رییس جمهوری میانمار که مورد حمایت بوداییان این کشور است، داده شده در این چارچوب معنادار می شود.

اکنون ما با یک طراحی صهیونیستی-آمریکایی مواجه هستیم که کشورهایی چون عربستان هم در آن نقش آفرینی می کنند. در این شرایط، شعله ور کردن منازعه در میانمار با سوق دادن آن به سمت منازعه نظامی، خطای راهبردی بزرگی است که باید از آن اجتناب کرد. روشن شدن آتش اقدامات نظامی در منطقه سبب می شود که تجویز هانتیگتون و امثالهم محقق شود و منازعه اسلام و غربِ صهیونیست به منازعه اسلام و قدرت هایی چون چین و هند به عنوان منشاء تمدن کنفوسیوسی و بودایی بدل شود.

در وضعیت کنونی همانگونه که رهبر معظم انقلاب تدبیر نمودند، دولت ایران می بایست وارد رایزنی با کشورهایی چون چین، روسیه و هند و نیز مجامع بین المللی شده و از تمام ظرفیت دیپلماتیک و حقوقی خود برای فشار به دولت میانمار برای جلوگیری از این جنایات شرم آور استفاده کند. همچنین رایزنی با دولت های اسلامی برای توقف جنایات و آگاه سازی آنان از ابعاد توطئه مهم است. از طرفی در کنار اقدامات دیپلماتیک و حقوقی، لازم است که با ارتباط گیری با نخبگان و روشنفکران میانماری و احیاناً بودایی از ادامه کشتار جلوگیری کرده و آتش افروخته شده را خواباند. باید تلاش نمود تا همگان از توطئه ای که در حال رخ دادن است آگاه شوند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس