کد خبر 776174
تاریخ انتشار: ۲۸ شهریور ۱۳۹۶ - ۰۴:۰۵
مهدی فضائلی

دشواری‌های کار روحانی محدود به حوزه اقتصاد نخواهد بود و در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی نیز باید آماده مواجهه با چالش‌های دشواری باشد.

به گزارش مشرق، «مهدی فضائلی» کارشناس و تحلیل‌گر مسائل سیاسی در یادداشت روزنامه «صبح نو» نوشت:

روحانی در دولت دوازدهم با چالش‌های مهمی نه فقط در عرصه اقتصادی، بلکه در حوزه سیاست داخلی و خارجی مواجه خواهد بود.


چالش‌ها و یا به تعبیر برخی کارشناسان، ابرچالش‌هایی چون، بیکاری، صندوق‌های بازنشستگی و نظام بانکی، از مهمترین چالش‌های دولت دوازدهم در عرصه اقتصاد هستند اما دشواری‌های کار روحانی محدود به حوزه اقتصاد نخواهد بود و در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی نیز باید آماده مواجهه با چالش‌های دشواری باشد.


هرچند جناب روحانی با علم به همه این مشکلات برای دور دوم نیز پا به عرصه رقابت‌های انتخاباتی گذاشت و قاعدتا" باید پاسخگوی مطالبات در این حوزه‌ها باشد لیکن همه، حتی منتقدین وی لازم است همنوا با رهبری برای موفقیت دولت دوازدهم و فائق آمدن بر این مشکلات دعا کنند.
موضوع این یادداشت، مهمترین چالش‌های سیاسی پیش روی دولت دوازدهم است که برخی آنها عبارت خواهند بود از:


چالش اجرای برجام با تفسیر آمریکایی:


برجام، بزرگترین دستاورد دولت اول روحانی محسوب می‌شود. دستاوردی که حدود سه سال از عمر چهارساله دولت یازدهم را به خود اختصاص داد و پی‌آمدهای بسیار جذاب و قانع کننده‌ای برای آن برشمرده شد آنچنان که گویی حلال همه مشکلات خواهد بود و آفتاب تابان در ظلمات دشواری‌ها!


در این یادداشت بنای پرداختن به برجام را ندارم و بر خلاف طیفی از دوستان در صدد زیر سوال بردن اصل برجام هم نیستم؛ چرا که شاید به دلایل مختلف، ضرورت داشت یکبار دیگر چنین تجربه‌ای تکرار می‌شد!


من قبول ندارم که اگر خانم کلینتون پیروز انتخابات سال گذشته آمریکا بود شرایط امروز ما تفاوت خاصی می‌کرد اما به هر حال با پیروزی ترامپ، آب سردی بر کوره امید دولت امید ریخته شد و هر روز که می‌گذرد، امیدواری برای به ثمررسیدن برجام، کمرنگ‌تر و بهانه‌های جدیدی برای فشارهای بیشتر از سوی دشمن تراشیده می‌شود. بهانه‌هایی که بدعهدی، نیرنگ بازی و عداوت آمریکایی‌ها ریشه و علت اصلی آن است اما عجله در رسیدن به توافق، اعتماد به دشمن، کم‌دقتی در تنظیم متن، عدم استفاده از همه توان کارشناسی و بی‌توجهی به نظرات منتقدان از سوی رئیس جمهور و تیم زحمت‌کش، پرتلاش و متدین مذاکره‌کننده، بستر شیطنت آنها را تسهیل و فرصت دشمنی را بیشتر فراهم نمود.


این بهانه تراشی‌ها که از مهمترین آنها بازدید از مراکز نظامی است، در صورت کوتاه آمدن روحانی می‌تواند از جمله جدی‌ترین چالش‌های دولت دوم وی باشد که علاوه بر حوزه سیاست خارجی، عوارضی را در عرصه سیاست داخلی خواهد داشت و چه بسا مصداق این مصراع جناب مولوی شود که از قضا سرکنگبین صفرا فزود!


چالش دوم ،پی‌آمدهای سیاسی ناکارآمدی احتمالی دولت دوازدهم در حوزه اقتصاد و معیشت خواهد بود.


چنانچه اشاره شد، مهمترین چالش‌های دولت دوازدهم از جنس اقتصاد است اما پی‌آمدهای این چالش‌ها محدود به حوزه اقتصاد نخواهد بود و در عرصه‌های دیگر از جمله سیاست، خود را بروز خواهد داد.


ناکارآمدی احتمالی روحانی و مردان و زنانش (که امیدواریم تحقق پیدا نکند) روحانی را با نقدهای جدی نه فقط از سوی منتقدان و رقبایش که حتی از سوی جدی‌ترین حامیان او یعنی اصلاح‌طلبان مواجه خواهد کرد.


بعید است اصلاح‌طلبان در چنین حالتی تا آخر پای روحانی بایستند و تمام قد، همچون دوران رقابت‌های انتخاباتی از او دفاع کنند؛ چنانچه نشانه‌های این فاصله گرفتن از هم اکنون ظاهر شده است!


باز شدن دو جبهه نقادی از سوی رقبای دیروز و تجدید نظر کردگان امروز اصلاحات،شرایط سیاسی دشواری را در برابر روحانی قرار خواهد داد.


سومین چالش روحانی، باز هم احتمالا" با اصلاح‌طلبان و در موضوعات سیاست داخلی خواهد بود.


هر چند اصلاح‌طلبان خواستگاه روحانی را هیچگاه اصلاحات ندانسته و نمی‌دانند اما از وی مطالبات اصلاح طلبانه داشته و دارند بویژه برای این دوره.


در عین حال، اصلاح‌طلبان دولت روحانی را یک دولت بروکرات می‌دانند که نه عنایتی به مباحث توسعه سیاسی و فرهنگی که دغدغه اصلی اصلاح‌طلبان البته با روایت‌های وارداتی است دارد و نه استعداد چنین توسعه‌ای را.


حرف‌هایی از جنس مورد علاقه اصلاح‌طلبان هم که روحانی در مقطعی از انتخابات به آنها روی آورد، از نگاه حداقل بخشی از صاحب‌نظران اصلاح‌طلب، بازی با افکار عمومی بود!


و چهارمین چالش، اجازه باز شدن باب برجام‌های دو و سه خواهد بود.


بر اساس برخی اطلاعات،آمریکایی‌ها حتی هنگام مذاکرات برجام در موضوع هسته‌ای، بیشتر به فکر برجام های بعدی در دو موضوع موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران بودند و توافق هسته‌ای را سریع‌الوصول می‌دانستند.


این روزها نیز، هم از زبان مقامات آمریکایی و هم برخی کشورهای اروپایی می‌شنویم که از نظر آنها برجام باید به تغییر رفتار ما در منطقه منجر می‌شد!


اینها همه موید این تحلیل بوده و هست که برنامه هسته‌ای کشورمان فقط بهانه‌ای بوده برای اعمال فشار بیشتر و تحمیل نظرات آمریکایی در عرصه‌های امنیت ملی کشورمان و سرانجام تحقق "ایران ضعیف".


اجازه گستاخی به غربی‌ها در این زمینه از سوی روحانی (اگر اتفاق بیفتد) نیز، میدان نقد را برای منتقدان داخلی خواهد گشود و چالش سیاسی جدی‌تری از برجام را در داخل کشور بوجود خواهد آورد.


روحانی و مردان سیاست خارجی‌اش تا کنون باید متوجه شده باشند که آمریکا، آن کشوری که آنها گمان می‌کردند می‌شود با او تعامل کرد نیست. آنها حتما" از برجامی که روی دستشان مانده، عبرت‌های لازم را گرفته‌اند تا به سمت برجام‌های دیگری نروند.


اما آیا حسن روحانی می‌تواند بر این چالش‌های سیاسی غلبه کند و یا از شدت آنها بکاهد؟


پاسخ من مثبت است به شرط‌ها و شروط‌ها.


اول اینکه روحانی و تیم مذاکره کننده نباید اینقدر آشکار و علنی در چشم آمریکایی‌ها، حیثیتی بودن برجام برای خودشان را جار بزنند. همچنین روحانی و مذاکره کننده‌گان نباید تا این حد از خروج آمریکا از برجام که به گمان من بلوفی است برای امتیازخواهی بیشتر، هراسان شوند.
مقابله به مثل موثر، راهکار اصلی برای حراست از برجامی است که چنگی هم به دل نمی‌زند!


دوم اینکه دولت دوازدهم باید با تحقق واقعی و نه نمایشی اقتصاد مقاومتی، کارآمدی را به نمایش بگذارد و لازمه اصلی تحقق این کارآمدی، دل کندن و قطع امید روحانی و مردان سیاست خارجی و اقتصادی او از بیگانگان و باورمندی به توان داخلی است!
صیانت و ارتقای اقتدار موشکی و نفوذ منطقه‌ای،سومین راهکار غلبه بر چالش‌های سیاسی داخلی جناب روحانی است.


به اینها اضافه کنید پرهیز جدی از حاشیه سازی‌ها، دو قطبی سازی‌های مضر و غفلت از اولویت‌های اصلی کشور را.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس