سرویس ورزش مشرق - منچستر سیتی گوآردیولا در این فصل غوغا به پا کرده است. براستی چه رازی در میان است که تیم سوم فصل گذشته لیگ برتر انگلیس، اکنون تبدیل به یکی از قویترین تیمهای دنیا شده است؟ نمایش قدرت در سختترین لیگ فوتبال آن هم با این شکل، چیزی نیست که بتوان ساده از کنار آن گذشت.
وقتی در مورد مفهوم «حملهای» یا «تهاجمی» بودن در فوتبال حرف میزنیم، باید به تفاوت آنها توجه کنیم. حملهای بودن، یک چیز است و تهاجمی بودن چیز دیگر. تهاجمی بودن یعنی دارا بودن یک سهتیغ دهشتناک در نوک حمله تیم. چیزی که این روزها در مورد منچستر سیتی «پپ گوآردیولا» صدق میکند. براستی جادوی پپ چیست که اکنون منچستر سیتی در میان رقبای قدرتمندی چون منچستر یونایتد، تاتنهام، چلسی، لیورپول و آرسنال همچون نگین در راس جدول لیگ برتر انگلیس میدرخشد؟
نمایش مقتدرانه منچستر سیتی در مقابل کریستال پالاس / دانلود
طبیعتا شما از مدافعین هر تیمی توقع دارید که در سر پست خود باقی مانده و وظایف محوله را انجام دهند و مهاجمین هم حمله کنند. گوآدریولا، این پارادایم را تغییر داد و هر سه منطقه تیم را موظف تاختن به منطقه دروازه حریف کرد. یک بازی بسیار پرتکاپو که همه تیم را موظف به حضور در امر حمله میکند. حالا، مفهوم فوتبال «تهاجمی» برایمان تعبیر میشود. او به فرمولی رسیده که بلافاصله میتواند تیم را از حالت 1-3-2-4 مورد استفادهاش، به آرایش 3-4-1-2 تغییر دهد. در این مواقع، «نیکلاس اوتامندی» و «جان استونز» به عنوان مدافعین میانی تیم در حالی که فرناندینیوی هافبک دفاعی آنها را همراهی میکند خود را به نیمههای زمین میرسانند. بنجامین مندی، داوید سیلوا، کوین دی بروین، و کایل واکر به عنوان هافبکهای تیم، خود را به دروازه حریف بسیار نزدیک میکنند و در نوک پیکان حمله هر کدام از این سه بازیکن شامل سرخیو آگوئرو، لروی سانه، و یا رحیم استرلینگ که باشند، در لابلای خط دفاعی حریف، از فرصت نهایت استفاده را میبرند.
موتورخانه منچستر سیتی در دست «داوید سیلوا» و «کوین دی بروین» است. در یکی از آنالیزهای وبسایت گل مشخص شد که میزان پاسهای فقط بین این دو نفر در بازی با کریستال پالاس، 180 پاس بود که 91 پاس از سوی سیلوا و 89 پاس از سوی دی بروین ارسال شده بود. گوآردیولا در آرایش 3-4-1-2 موتورخانه خود را در مجاورت منطقه جریمه حریف دایر میکند نه در منطقه هافبک دفاعی خودی.
گوآردیولا به خوبی میداند که این دو مهره بسیار ارزشمندش چه میزانی از توانایی در تیماش دارند اما ضعف آنها را هم به خوبی میداند. آنها، تمامکنندههای خوبی نیستند اما بغایت در بارگذاری گلولههای اسلحه استادند. بدین معنا که استاد خلق فرصت گلزنی برای مهاجم نوک پیکان تیم هستند. صنعت فرصتسازی آنها موجب شده که سانه و استرلینگ نمایشی بسیار عالی در گلزنی داشته باشند. به روش 3-4-3 معمولا ثابت و بدون تغییر فصل گذشته منچستر سیتی نگاه کنید. چه نتایجی را در بر داشت؟ آبیها با 76 امتیاز پس از چلسی و تاتنهام، به جایگاه سوم دست پیدا کردند. اما امسال نتیجهها را نگاه کنید: 5 بر صفرها و 6 بر صفرها در حال ازدیاد هستند و در لیگ قهرمانان اروپا هم نتایج سیتی کم از این نتایج ندارد. اکنون تیم گوآردیولا با 19 امتیاز از 7 بازی، همامتیاز با منچستر یونایتد اما با تفاضل گل بهتر خودنمایی میکند.
گوآردیولا چگونه همه راهها را بر کلوپ بست / تحلیل شکست 5 بر صفر لیورپول در مقابل منچستر سیتی / دانلود
اما اینکه چرا ما در این برهه از زمان وارد بحث آنالیز جادوی گوآردیولا شدیم، به دو علت برمیگردد. اول، خود ماهیت این شگفتی جذاب پپ که در آغاز راه، خود را با چنین نمایش پرهیبتی نشان داده و دوم، خودنمایی و رجزخوانی آن هم در سختترین لیگ دنیای فوتبال در میان تایتانهایی از جنس مورینیو، پوچتینو، کونته، کلوپ، و ونگر.
این ماشین پرسرعت و قدرت دهشتناکی که اکنون پپ گوآردیولا ساخته، نتیجه مدتها تفکر در مورد یک اشکال بزرگ بود. وقتی او تیم را تحویل گرفت، با یک تیم کند و تنبل که اجازه میداد حریف فرصت نزدیک شدن به محوطه جریمهاش را داشت باشد، روبرو شد. پپ محبوب بود و قدرت و اختیار داشت و هر آنچه که میخواست، مدیران عرب اتحاد در اختیارش قرار میدادند. اما نیک میدانیم که امکانات همه چیز نیست؛ اندیشه است که فرق سره از ناسره را تمییز میدهد و عیار یک مربی و ناجی تیم را نمایان میکند. نکته قابل توجهی که در اینجا وجود دارد این است که کارشناسان معمولا تیمهای پیشین پپ مثل بارسلونا و بایرن مونیخ را به «مالکیت عقیم» متهم میساختند. آنها، بر این باور بودند که تیمهای پپ مدت زمان زیادی توپ را در اختیار دارند اما آنچنان که میلی به گل زدن ندارند و فقط تشنه مالکیت توپ هستند. پپ، با سعه صدر و اندیشه، این ضعف را در خود قبول کرد و اجازه نداد که همین بلا بر سر دوران رهبریاش در منچستر سیتی بیاید. در بسیاری از اوقات دیده میشود که به محضی که توپ حتی کمی بیشتر در مالکیت بازیکنانش قرار میگیرد و ریتم حرکت به سوی هدف گلزنی دچار تعلل میشد، او در کنار زمین با فریادهایش به آن بازیکن اخطار میدهد. چیزی که ما در این 7 بازی انجامشده آبیها دیدیم، سرعت، تشنگی گلزنی، هجوم جانانه، و شتاب کشنده، و یکپارچگی در زمان حمله بوده و آرامش وقتی به سراغ بازیکنان سیتی میآید که 90 دقیقه تمام شده و آنها وارد تونل منتهی به رختکن شدهاند.
پپ، دستور کار خود را تغییر داده است. براستی چند مربی در جهان فوتبال وجود دارند که تا بدین حد شجاعت و هوشمندی در تغییر و بهینه کردن تاکتیک و این حد از انعطافپذیری را دارا باشند؟ او قائل بر این شد که تیم حریف را نه تنها باید در مالکیت توپ غافلگیر و فرسوده کرد که در سرعت، هدف، و خلق فرصت نیز باید اینگونه عمل کرد. وی، «گردش رو به جلویِ توپ» را به عنوان یک عادت در تیم نهادینه کرد تا دیگر جای اعتراض و تاکید نباشد. این امر آنقدر برای پپ ارزشمند است که در بازی با کریستال پالاس در بخشی از بازی اقدام به سخن در گوشی با یک پسر توپجمعکن کرد. وقتی خبرنگاران از او پرسیدند که علتاش چه بود، اینگونه پاسخ داد: برای شروع ضربه آزاد، بازیکنان مجبورند که توپ را از گوشه زمین بیاورند و این عمل، در بهترین حالت 5 تا 10 ثانیه زمان میبرد. همین زمان اندک، سرعت و ریتم آن نوع بازی که من در ذهن دارم را میگیرد. لذا، به آن پسر آموختم که وقت و حفظ ریتم و هیجان برای تیم تا چه حد اهمیت دارد. این امر، نشان از این دارد که برای یک مربی بزرگ، 10 ثانیه هم سرنوشتساز است.
منچستر سیتیِ پپ گوآردیولا، اکنون بسان یک قهرمان بوکس سنگینوزن است که در میان گردنکلفتهای دیگر رجزخوانی میکند و بر فراز رینگ فریاد میکشد. بوکسوری که کارتهای امتیاز داور برایش اهمیتی ندارد و فقط به ارائه بهترین مبارزه و ناک اوت کردن حریف میاندیشد. چیزی که هر حریفی را به شدت میترساند.
منابع:
http://www.goal.com/en-gb/news/ultra-aggressive-guardiola-constructing-a-fearsome-knockout/ckxhukdntp8h102e8ydmyas38
http://www.mirror.co.uk/sport/football/news/pep-talk-guardiola-reveals-gave-11228262