به گزارش مشرق، با گذر زمان و گسترش قلمروی انسان روی زمین، حملونقل به یکی از مهمترین چالشهای بشری تبدیل شد. اقوامی قدرتمند بودند که تسلط بیشتری بر مدیریت منابع اطلاعات و انتقال درست آنها به مراکز حکومتی داشتند. همواره زبدهترین اسب سواران و در برخی مواقع، جنگجویان برای ارسال نامههای حکومتی استفاده میشدند. سرعت و امنیت در انتقال دستورها مهم بود و جادهها همچون رشتههای عصبی در تمام کشورها کشیده شده بودند؛ آنچه بعدها موجب پیشرفت جادهسازی و تلاش در راستای هموار کردن مسیر انتقال انسان بین نقاط مهم دنیا شد.
این نوع حملونقل زمینی، حتی با افزایش سرعت خودروها و قطارها، پاسخگوی نیاز روزافزون مردم نبود. پس از نخستین پرواز موفقیتآمیز بشر، فناوری با شتاب چشمگیری به سمت حملونقل هوایی پیش رفت. هواپیماها بزرگتر و سریعتر شدند، اما سوالی که حتی بعد از یک قرن تجربه سفرهای هوایی هنوز برای برخی افراد بیجواب مانده است، شاید این باشد که یک پرنده فلزی چند تنی، چگونه میتواند راه خود را در اوج آسمان و بین ابرها پیدا کند؟ این سوال کمی ابتدایی به نظر میرسد، اما اگر فقط یک مرتبه با خودرویتان در جادهای گم شوید، آنجاست که به اهمیت ناوبری هوایی پی خواهید برد!
در زمانهای دور، خلبانان برای یافتن و پیمودن مسیر خود در میان آسمان، نیازمند شناسایی عوارض زمینی و کشیدن این مسیرها روی نقشههایی بودند که در آنها کوه، دریا، جنگل، رودخانه و تمام عوارض زمینی، خود جزو نقاط مشخصکردن یک مسیر هوایی بودند. برای مثال اگر قرار بود هواپیمایی برای رسیدن به مقصد از روی رودخانهای عبور کند، عوارض اطراف این رودخانه تکبهتک در نقشههای از پیش تهیه شده، معلوم و حتی فواصل آنها قابل اندازهگیری بود. بدیهی است، برای چنین ناوبری هوایی، همیشه نیازمند روشنایی روز بودیم. با ورود موتورهای جت به بازار، صنعت هوانوردی و افزایش سرعت وسایل پرنده، عملا حتی در روشنایی روز، تشخیص و ثبت نقاط زمینی در ارتفاع پایین بسیار سخت بود. در این شرایط، لزوم انجام سفرهای هوایی در شب و حتی شرایط نامساعد جوی نیز احساس میشد.
برای این منظور با تجهیز هواپیماها به سیستمهای ناوبری و تشخیص موقعیت، خلبانان را برای پرواز در تاریکی و بدون داشتن دید بیرونی آموزش دادند. این تجهیزات ـ که هم اکنون برخی از آنها روی هواپیماهای مدرن وجود دارد ـ با اتصال به تجهیزات کمک ناوبری میتوانند موقعیت هواپیما را به صورت یک خط نسبت به شمال مغناطیسی و فاصله آنها را از همان دستگاه کمک ناوبری زمینی، در نشاندهنده هواپیما نمایش دهند. با داشتن این دو مؤلفه، خلبان قادر خواهد بود تا موقعیت جغرافیایی هواپیمای خود را مشخص کند و با توجه به آن به سوی مقصد مورد نظرش ادامه مسیر دهد. همینطور با اتصال خطوط رابط بین شهرهایی که در آنها دستگاههای کمک ناوبری کار گذاشته شدهاند، مسیرهایی هوایی ایجاد و با پیمودن این خطوط به نقاط مختلف سفر کند. با گسترش فناوری فضایی و استفاده از این فناوری در راستای ایمنسازی و تسهیل انجام سفرهای هوایی، اکنون بیشتر مسیرهای هوایی با بهرهگیری از نقاط تعیینشده با جیپیاس و ماهوارههای جغرافیایی ترسیم شده، و هواپیماها با داشتن سیستم مدیریت پرواز و تنها با برنامهریزی آن از سوی خلبان، بهآسانی به هر نقطه از جهان دسترسی دارند.