به گزارش مشرق، «علی اکبری» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:
آنچه مشخص و آشکار است سخن از استقلال اقلیم کردستان به بهانه داشتن یک کشور کردی مستقل، فتنه جدیدی است که با پشتیبانی رژیم صهیونیستی در منطقه آغاز شده است. این سخن نه تنها یک فتنه جدید بلکه یک ظلم تاریخی به قوم کرد است. هرچند سخن از مستقل شدن این منطقه، سخنی به گزافه است لیکن با فرض محال وقوع این رخداد بهتر است نخبگان کردی به موارد ذیل توجه کنند و بررسی نمایند که سخن از استقلال این منطقه، چه تبعات دهشتناکی برای قومیت کرد دارد:
۱- برای هر کشوری، سابقه و هویت تاریخی یک ملاک افتخار میباشد. قوم کرد در تمام ادوار تاریخی بخشی از ملیتیهایی بوده است که در آینده نمیتواند خود را متعلق به آن بداند چرا که در تمام تاریخ گذشته هیچگاه ملیتی به نام ملیت کرد وجود نداشته و این قوم کرد بوده که بهعنوان بخشی از جامعه نخبه کشورهایی که در آن ساکن بوده به افتخارآفرینی پرداخته است. آیا رئیسجمهور سابق عراق مرحوم فقید جلال طالبانی که بخشی از هویت تاریخی ملت عراق است را میتوان از این مردم گرفت؟ کدام هویت کردها را میتوان بدون توجه به ملیت آنها برشماری کرد؟ فرزندان و نسل آینده کردی با این وضعیت و در صورت انفکاک و جدایی از این سابقه برجسته، نسلی بیهویت و فاقد عقبه تاریخی میباشند. امری که باعث بروز بحران هویت و آشفتگی روحی برای آنها خواهد شد.
۲- سخن از استقلالخواهی زمانی مطرح میشود که وضعیت کنونی قابلتحمل نباشد. اگر دوره صدام بهعنوان آلت دست بیگانه که در زمان او هیچکدام از قومیتها و مذاهب عراق، آرامش نداشتند را رها کنیم چرا که در آن دوره تفاوتی بین شیعه و کرد و اهل سنت نبود و همهچیز به خواست آن دیکتاتور معدوم وابسته بود و اگر سابقه کشتار کردها را بتوان بهعنوان یک ظلم تاریخی مطرح کرد، کشتار شیعیان در انتفاضه مردم عراق را نیز باید مورداشاره قرار داد، در دوره کنونی و استقرار نظام جدید در کشور عراق، کردها یکی از بهترین دوران تاریخی خود را میگذرانند. حکومتی فدرال که اداره اقلیم کردستان توسط کردها را به رسمیت شناخته و بیشترین سهم از قدرت اقتصادی و حتی سیاسی و نظامی را به کردها واگذار نموده است و تلاش نموده که زندگی مسالمتآمیز همه ادیان و اقوام در عراق را فراهم سازد، بهانهای برای ساز کردن کوک جدایی باقی نمیگذارد.
۳-مشخص نیست بر اساس کدام منطق و دلیل باید قومیت را مبنای تشکیل کشورها قرار داد؟ عراق کشوری است با اقوام و مذاهب مختلف و در همان هنگام تشکیل نظام جدید نیز برخی زمزمههای نابخردانه از تشکیل سه کشور در این منطقه سخن میگفتند که با درایت نخبگان عراق این توطئه ناکام ماند اما اکنون همان توطئه بار دیگر توسط برخی از افراد آغاز شده است. آیا در مناطقی که تحت عنوان اقلیم شناخته میشود، تنها قوم کرد زندگی میکند؟ اگر ملاک قومیت باشد آیا افراد غیر کرد که در منطقه اقلیم زندگی میکنند تصفیه نژادی خواهند شد یا خیر؟
اگر گفته شود که این اتفاق نخواهد افتاد و ما حقوق دیگر قومیتهای ساکن اقلیم را به رسمیت میشناسیم پس چرا اکنون که حقوق کردها توسط حکومت مرکزی عراق به رسمیت شناخته شده است، این موضوع مورد پذیرش کردها قرار نگرفته است و سخن از استقلال میگویند؟ آیا کردهای ساکن دیگر بخشهای عراق از جمله بغداد و مراکز اقتصادی دیگر، میتوانند وضعیتی را که اکنون دارند در آن شرایط نیز حفظ نمایند؟ آیا ترکمنها، عربها و حتی کردهای دارای مذهبی غیر از مذهب اکثریت در منطقه اقلیم در آینده این منطقه نقش همگرایی خواهند داشت و یا جریانهای واگرای چالشبرانگیز را تولید خواهند کرد؟ تمام این موارد آیا نتیجهای جز اختلاف و برادرکشی به دنبال خواهد داشت؟
۴-حامیان کنونی استقلال اقلیم چه کسانی هستند؟ تروریستهای داعشی که قصد حمله و به اسارت گرفتن کردها را داشتند توسط چه کسانی حمایت میشدند و میشوند؟ مجروحان داعشی توسط رژیم صهیونیستی و در بیمارستانهای مناطقاشغالی مورد درمان قرار میگیرند و همان رژیمی که حامی داعش است و در هنگام هجوم داعش به مناطق کردی، نه تنها با این امر مخالفت نورزید که حتی با ادامه پشتیبانی از داعش، بر سرکوب کردها اصرار داشت، اکنون مدافع کردها شده است. آیا این سؤال نباید برای نخبگان کردی ایجاد شود که دلیل حمایت رژیم صهیونیستی از استقلال این منطقه چیست؟ آیا رژیم صهیونیستی قصد ندارد کردها را طعمه و گوشت قربانی قرار دهد تا بتواند نگاهها را از خود دور و به این منطقه معطوف دارد؟
۵- بیشترین حمایت از کردها در طول سالیان اخیر توسط کدام کشور و چه کسانی انجام شده است؟ چه کسی از کردها در مقابل حمله داعش دفاع کرد؟ کدام کشور پایگاه استقرار رهبران کرد در زمان صدام بوده است؟ آیا این کشور که همواره بیشترین خیرخواهی را برای این قوم داشته است، اکنون نیز جز خیرخواهی، چیز دیگری را برای کردها میخواهد؟
۶-مهمترین خواسته مردم از حکومتهای خود تأمین امنیت و آرامش است. سخن گفتن از استقلال به این بهانه که حقوق ما رعایت نشده است سخن گفتن از اختلاف است که قطعاً در صورت دامن زدن به این وضع، اگر اختلافی هم وجود داشته باشد به نزاع و درگیری منجر خواهد شد؛ یعنی اقلیم از ابتدای دم زدن از استقلال، مردم کرد را در معرض جنگ و نبرد و خونریزی قرار داده است. این اختلاف در مرحله اول با دولت مرکزی عراق خواهد بود. دولتی که با توجه به قانون اساسی عراق، بر یکپارچگی سرزمین خود اصرار دارد و هرگونه جداییطلبی را امری در جهت تجزیه عراق دانسته و با آن برخورد خواهد کرد.
این مطلب پیچیدهای نیست و از همان ابتدای مطرحشدن موضوع استقلال، مطالبی درخصوص آمادگی دولت عراق برای بازپسگیری مناطق نفتی، گذرگاههای مرزی و... از اقلیم شنیده شد و بر همین اساس نیز توسط حکومت اقلیم به بخشهایی از پیشمرگه و نیروهای امنیتی مناطق کردی، آمادهباش دادهشده است و این یعنی احتمال درگیری نظامی در بالاترین وضعیت است. در مرحله بعد دولتهای همسایه که بر رعایت تمامیت ارضی کشورهای منطقه اصرار دارند، حکومت مستقل در اقلیم را به رسمیت نشناخته و تلاش خواهند کرد از اهرمهای در اختیار خود برای ممانعت از جابجایی مرزها استفاده کنند. اهرمهایی که از جنس نرم، نیمه سخت و در صورت لزوم سخت را در بر خواهد داشت و تمام هزینههای این اقدامات را نیز مردم کرد خواهند پرداخت. مردمی که در حال حاضر یکی از بهترین دورانهای خود را در اقلیم میگذرانند.
۷- ممکن است متولیان و حامیان استقلال این منطقه سخن از اهرمهای در اختیار خود برای مقابله با تلاش حکومت مرکزی عراق و دولتهای منطقه برای ممانعت از استقلال این منطقه به میان آورده و اعلام نمایند که به هر نحو ممکن از این اهرمها برای استقلال استفاده خواهند کرد. آیا این سخن چیزی جز تشدید درگیری و نزاع است. آنچه درخصوص استفاده از اهرم آب توسط برخی افراد گفته شده است، از همان جنس تلاش داعش برای بستن آب بر روی مردم مناطق عراق میباشد و قطعاً گویندگان این سخنان از نتیجه سخن خود آگاهی کاملی نداشته و ندارند. این اهرمها هرچند بر روی کاغذ قابل اعتنا است لیکن در میدان واقعیت، یا قابلیت استفاده را ندارد و یا اینکه استفاده از آن باعث مقابله سخت و سنگین طرف مقابل خواهد شد که در هر دو صورت خسارت آن متوجه مردم کرد خواهد بود.
۸- متولیان برگزاری این همهپرسی که به صورت غیرقانونی و برخلاف تمام موازین حقوقی برگزار شد شاید بتوانند مدتی در افکار عمومی خود را بهعنوان مدافعان حقوق کردها جا زده و مطرح نمایند اما از پاسخگویی به سؤالات و حقایقی که بر همگان آشکار است عاجز هستند. گذشته و حال این افراد قابل انکار و کتمان نیست. چه کسی بعد از کشتار کردها با صدام مراوده داشت؟ چه کسی دیگر نخبگان کرد را مورد حمله و هجوم قرار داد؟ چه کسی جنگ داخلی بین کردها را رقم زد؟ ثروت مناطق کردی چگونه خرج میشود و چه کسانی از این ثروت برای خود اندوختههای غیر قابل باور ساختهاند؟ چرا قدرت در این منطقه در اختیار یک فامیل خاص دست به دست میشود و دیگرانی که حتی به صورت قانونی و بر اساس انتخاب مردم به بخشهایی از قدرت دست یافتند، از این مناصب قانونی خلع شده و کنار گذاشته شدند؟
آنچه ذکر شد تنها بخشی از مواردی است که هر انسان عاقل بدون حب و بغض به موضوع استقلال کردستان عراق بنگرد آن را تصدیق خواهد کرد. سخن از استقلال کردستان عراق در زمانی که تلاشها برای شکست داعش به سرانجام مناسبی رسیده است آغاز یک توطئه جدید است و آنچه در موضوع استقلال کردستان عراق واقعیت ندارد، سخن گفتن از حقوق مردم کرد است. امید است کردها و نخبگان کردی این حقیقت را دریافته و با هر اقدامی که باعث لطمه به هویت و قومیت کردی میشود، مقابله نمایند.
* منظور از کردها در این یادداشت، کردهای کشور عراق میباشد که به جهت اختصار فقط از لفظ «کرد» استفاده شده است.