بحران پرسپولیس از زاویهای دیگر
در شروع فصل همه پیشبینیها به نفع پرسپولیس بود. سرخپوشان با اقتدار قهرمان شدند و باشگاه توانست کادر فنی و بازیکنان اصلیاش را حفظ کند. بازیکنان دلخواه برانکو هم اضافه شدند تا نیمکت تقویت شود و دست سرمربی برای تعویض و استفاده از ترکیب چرخشی بازتر باشد. باشگاه برای سومین فصل حضور برانکو اهداف بزرگی داشت.
تکرار قهرمانی لیگبرتر و البته رسیدن به قهرمانی آسیا که میتوانست بزرگترین دستاورد تاریخ باشگاه باشد. پرسپولیس به یک چهارم نهایی رسیده بود و امیدوار بود با تقویت تیم بتواند حریفان سختتر مراحل نهایی را هم پشت سر بگذارد و به قله آسیا برسد.
آرمن ساروخانیان
اوضاع پرسپولیس اما مطابق انتظار پیش نرفت. تصور میشد هیچ تیمی در لیگ برتر نتواند با مردان برانکو رقابت کند و آنها مسیر آسانی در پیش داشته باشند، ولی این تیم بعد از شروع خوبش افتی محسوس داشت و بعد از پارس جنوبی جم و پدیده (البته با یک بازی کمتر) در رده سوم است. پرسپولیس فصل گذشته موفق شد به متوسط 2/2 امتیاز در هر بازی برسد، ولی میانگین امتیازات تیم در این فصل به دو کاهش پیدا کرده است.
ناکامی بزرگتر در لیگ قهرمانان اتفاق افتاد. پرسپولیس در یک چهارم نهایی موفق شد الاهلی را پشت سر بگذارد، ولی در بازی رفت نیمه نهایی شکست سنگینی داشت. پرسپولیس در مرحله گروهی دو بار مقابل الهلال به تساوی رسیده بود و انتظار میرفت مقابل این تیم بازی پایاپایی داشته باشد. اگر حریف عربستانی تابستان امسال تیمش را تقویت کرده بود، پرسپولیس هم بازیکنان جدیدی اضافه کرده بود. با این حال پرسپولیس در ابوظبی نمایش پر انتقادی داشت و با 4 گل مغلوب الهلال شد.
نیمهنهایی لیگ قهرمانان آسیا در سطح بالایی برگزار میشود و یک روز بد کافی است تا چنین شکست سنگینی ثبت شود، ولی سادهانگارانه است اگر این باخت را تنها یک اتفاق بدانیم و این نتیجه بیشتر نشانه افتی است که تیم در ماه گذشته به آن گرفتار شده. پرسپولیس در سه بازی اخیر دو شکست (پیکان و الهلال) و یک تساوی (سپاهان) داشته و هواداران از خود میپرسند چه بلایی بر سر تیم آمده؟
مشکلات ناخواسته و اشتباهات برانکو
بخشی از مشکلات نتیجه اتفاقات ناخواستهای است که روی عملکرد تیم تاثیر منفی گذاشته و مصدومیت حسینی و محرومیت طارمی مهمترین آنهاست. کاپیتان پرسپولیس از شروع فصل درگیر مصدومیت بوده و برانکو نتوانسته برای بازیهای سخت روی سیدجلال حساب کند. در ابوظبی وقتی پرسپولیس نمایش دفاعی ضعیفی داشت جای خالی حسینی بیش از همیشه احساس شد.
محرومیت طارمی هم در بدترین زمان ابلاغ شد. غیبت گلزن پرسپولیس برای حساسترین بازی فصل شوک بزرگی به تیم بود. اغراق نیست اگر طارمی را مهمترین بازیکن پرسپولیس بدانیم؛ مهاجمی که نیمی از گلهای آسیایی به نام او ثبت شده و در دو فصل گذشته هم توانسته آقای گل لیگ شود.
با این حال برانکو هم در به وجود آمدن این بحران بیتقصیر نیست. او تیم را با سه مدافع میانی (حسینی، خلیلزاده و انصاری) بسته که یکی از آنها قرار است بهعنوان مدافع کناری هم بازی کند. برای تیمی که قرار است در سه جام بازی کند سه مدافع میانی به هیچ وجه کافی نیست. از این جمع دو نفر در اردوی تیم ملی هم حضور دارند و این احتمال خستگی، مصدومیت و افت آنها را بیشتر میکند.
همین فشار شاید مهمترین دلیلی است تا هر سه مدافع در حال حاضر مصدوم یا دور از فرم باشند و پرسپولیس برای بازی با استقلال خوزستان و الهلال در این نقطه از زمین بحران اساسی داشته باشد.
اصرار به استفاده از ربیعخواه دیگر انتقادی است که در روزهای گذشته علیه برانکو شنیده میشود. او نسبت به شروع فوتبالش در پرسپولیس تا حدودی پیشرفت کرده، ولی هنوز در حد تیمی نیست که بخواهد برای قهرمانی آسیا بجنگد. او روزهای خوبی هم داشته، ولی آنچه از او بیشتر در خاطر مانده بازیهای ضعیف است که در یک روز بد مثل بازی با الهلال میتواند برای تیم یک کابوس باشد.
سندرم مورینیو
مشکل دیگری که پرسپولیس شاید به آن گرفتار شده و تا امروز مغفول مانده، سندرم فصل سوم است. این اصطلاح نخستین بار درباره مورینیو استفاده شد که تیمهایش در فصل سوم افت عجیبی را تجربه میکنند و از فرم آرمانی فاصله میگیرند. او در نخستین دوره حضورش در چلسی توانست در دو فصل اول به قهرمانی برسد، ولی تیمش در فصل سوم قهرمانی را به منچستریونایتد واگذار کرد.
در مادرید مورینیو توانست در فصل دوم به رکورد 100 امتیاز برسد و مانع قهرمانی تیم گواردیولا شود، ولی رئال در فصل سوم افت کرد تا جایی که خیلی زود از مسیر قهرمانی خارج شد. در بازگشت مورینیو به چلسی این مشکل بیش از همیشه به چشم آمد. تیم در فصل دوم قهرمان لیگ برتر شد، ولی در فصل سوم شروع فاجعهباری داشت و از 12 بازی تنها 11 امتیاز گرفت تا باشگاه چارهای جز قطع همکاری نداشته باشد.
درباره ناکامی تیمهای مورینیو این تحلیل وجود دارد که انتظارات بالای این مربی بازیکنان را از نظر بدنی و روحی فرسوده میکند و آنها بعد از دو فصل پرفشار در فصل سوم افت میکنند و نمیتوانند خواستههای او را برآورده کنند. او در چلسی با بازیکنانی مثل هازار و ماتا به دلیل سختگیری بیش از اندازهاش دچار اختلاف شد و این موضوع در رئال هم با امثال کاسیاس و راموس تکرار شد.
شباهت پرسپولیس با تیمهای مورینیو در فشار بدنی است که برانکو در این مدت به بازیکنانش وارد کرده. سرمربی کروات در دو فصل اخیر بیش از همه به خاطر تصمیمات تاکتیکیاش ستایش شده، ولی یکی از بازیکنانی که سابقه همکاری با این مربی را دارد، ویژگی مهم او را تاکید روی آمادگی بدنی بازیکنان میداند. بازیکنان پرسپولیس هم بارها به تمرینهای پرفشار سرتن چوک اشاره کردهاند. احتمال اینکه فشار این تمرینها روی بازیکنان اثر فرسایشی داشته باشد، کم نیست. فراموش نکنید که برانکو در این سالها اصرار به استفاده از ترکیب ثابتی داشته و ترجیح میدهد در مجموعهاش از حداقل بازیکنان استفاده کند.
امتیاز این روش این است که حاشیهها بابت نیمکتنشینی به حداقل میرسد و مدیریت تیم آسانتر است، در عوض بازیکنان فشار بیشتری تحمل میکنند و تیم در صورت محرومیت و مصدومیت بازیکنان اصلی آسیبپذیرتر است. پرسپولیس این روزها با مصدومیت چند بازیکن اصلی و افت چند نفر دیگر روبهرو شده و برانکو در کنارش بازیکنی نمیبیند که بتواند تیم را از این شرایط سخت نجات دهد. به نظر میرسد قهرمانی لیگ برتر در فصل سوم به آن سادگی که تصور میشد نخواهد بود و برانکو برای ادامه فصل باید به فکر چاره باشد.