شهید ابراهیم خلیلی - کراپ‌شده

در ایامی که به شدت مریض شده بودم بعد از مرخصی از بیمارستان فکرم خیلی مشغول مردم و گرفتاریشان بود خصوص وقتی می‌شنیدم اتفاق و حوادثی بر اثر انفجارات مواد ناریه برای آنها پیش می‌آید قلبم درد می‌گرفت.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - آنچه در ادامه می خوانید، آخرین دستنوشته شهید ابراهیم خلیلی، 10 روز قبل از شهادتش است.

بسمه تعالی

هرچه فکر کردم چی بنویسم چیزی به ذهنم نرسید جز اینکه همه آمد و رفت ما به اجازه و با نظر خاص حضرت زینب سلام‌الله است. در ایامی که به شدت مریض شده بودم بعد از مرخصی از بیمارستان فکرم خیلی مشغول مردم و گرفتاریشان بود خصوص وقتی می‌شنیدم اتفاق و حوادثی بر اثر انفجارات مواد ناریه برای آنها پیش می‌آید قلبم درد می‌گرفت. آمدم جلوی مطالب نوشته شده روی دیوار یه مطلبی از شهید بزرگوار برونسی نوشته بود که موقع حمل و جابجایی مهمات حضرت زینب رو زیارت کرده بودند و خانم به ایشان گفته بود شما که اینجا برای من آمده‌اید من باید به شما کمک کنم، ناخواسته به گریه افتادم و چه گریه‌ای به هق هق! گفتم خانم نظری کن این مردم چشم امیدشان به من حقیره کمکم کن زود خوب بشم و دوباره توفیق خدمت به این مردم مظلوم رو پیدا کنم خدا شاهد است از همان شب حالم رو به بهبودی و عافیت رفت و توان رفته برگشت و این یقیناً از عنایت بی‌بی حضرت زینب سلام‌الله بود.

والسلام حقیر عاصی
96/5/22

 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • محمد IR ۱۱:۵۷ - ۱۳۹۶/۰۷/۱۹
    9 0
    یا خانم حضرت زینب یاران واقعی امام زمان اللهم عجل لولیک الفرج صلوات

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس