به گزارش مشرق، «مهدی پورصفا» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
بررسی مواضع اروپاییها در فراز و نشیبهای مختلف پرونده هستهای ایران یک نکته را به ذهن متبادر میکند و آن هم نوسانی است که قاره سبز بین منافع کلان در حوزه تجارت و ارتباط صمیمانه با ایران و همچنین رابطه ویژهای که با ایالات متحده امریکا در قالب ناتو و دهها پیمان دیگر برقرار کرده، دارد.
در سالهای ابتدایی مذاکرات پرونده هستهای ایران اروپاییها با تکیه بر مقابله با سیاست یکجانبه امریکا در حوزههای گوناگون تلاش کردند با مذاکرات رو در رو در قالب تروئیکای اروپا به یک توافق چند جانبه با ایران دست یابند. اروپاییها اگرچه در ابتدا حاضر شدند حق ایران را برای غنیسازی به رسمیت بشناسند، اما با اعلام سیاست یکجانبه امریکاییها درباره عدم وجود حتی یک سانتریفیوژ در خاک ایران این توافق دو جانبه به جایی نرسید و در ادامه با فشار همه جانبه امریکاییها به تدریج اروپاییها با سیاستی تهاجمی علیه ایران با ارسال پرونده هستهای ایران به سازمان ملل متحد و همچنین اعمال تحریمهای چند جانبه علیه ایران همراه شدند.
حالا و پس از امضای برجام و صدالبته به قدرت رسیدن ترامپ و سیاست امریکایی برای اعمال مجدد فشار بر برجام و بی ثمر ساختن آن موضع اروپاییها اهمیتی دوباره یافته است. شاید ایران دراجرای برجام شاهد همراهی هر چه بیشتر اروپاییها باشد، اما از هم اکنون روشن است که برنامه موشکی ایران که جنبه بازدارندگی دارد و همچنین فعالیتهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه مهمترین نقطه اشتراک نظر امریکاییها و اروپا در فشار بر ایران است. مهم ترین چالشی که هم اکنون در مقابل نظام جمهوری اسلامی ایران قرار دارد، نحوه تعامل در این حوزه با موضع مشترک ایالات متحده امریکا و اروپاست.
براساس موضع اصولی نظام جمهوری اسلامی ایران که بارها از سوی مقام معظم رهبری بیان شده است، ورود اروپاییها به موضوعات دفاعی و منطقهای ایران به هیچ عنوان پذیرفتنی است. اجرایی کردن این راهبرد کلی و خنثی کردن تلاشهای اروپاییها و امریکاییها در مقابله با برنامه موشکی ایران نیاز به برخی الزامات دارد.
اولین نکته در این باره تأکید بر ماهیت بازدارندگی برنامه موشکی ایران و محدودیتهایی است که ایران به صورت داوطلبانه بر برنامه موشکی خود در نظر گرفته است. بر این اساس و با تأکید بر این نکته که بر اساس تأکید مقام معظم رهبری به عنوان فرمانده کل قوا برد موشکهای ایران از ۲۰۰۰ کیلومتر فراتر نمیرود، بیان این سیاست در دستور کار دستگاه سیاست خارجی کشور قرار بگیرد. تأکید بر این مطلب میتواند برخی از دستاویزهای راهبردی و امنیتی در خصوص ماهیت برنامه موشکی ایران را بی تأثیر کند و در مدیریت افکار عمومی در خصوص نمایش ماهیت صلح آمیز برنامه موشکی تأثیرگذار باشد. نکته دوم حفظ رابطه راهبردی ایران و روسیه در حوزه مباحث مرتبط در خصوص خلع سلاح، به خصوص درباره موارد محدود کنندهای است که در قطعنامه ۲۲۳۱ در خصوص برنامه موشکی ایران درج شده است. از آنجا که تحریمهای موشکی در خصوص برنامه موشکی ایران تا هشت سال پابرجاست، امریکاییها تلاش فراوانی را برای اثبات ادعای خود مبنی بر تخطی ایران از این قطعنامه و آزمایش موشکهای با قابلیت حمل کلاهکهای هستهای به خرج دادهاند. ایالات متحده امریکا و اروپا تاکنون سه بار و پس از آزمایشهای موشکی ایران طی گزارشی به شورای امنیت سازمان ملل متحد خواستار محکومیت ایران در خصوص آزمایشهای موشکی فوق شدهاند. با وجود این به دلیل ماهیت غیرالزام آور بند مربوط به ممنوعیت موشکهای غیرهستهای به عنوان اصلیترین دستاویز حقوقی روسیه در این تلاش خود ناکام ماندهاند.
بدیهی است که مهم ترین ابزار ایالات متحده و اروپا برای اعمال مجازاتهای گسترده علیه برنامه موشکی ایران، از جمله محاصره دریایی و بازرسی از کشتیهای باری نظامی ایران و همچنین در صورت نیاز هدف قرار دادن زیر ساختهای موشکی ایران با مجوز قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد است و در غیراین صورت تنها ابزار محدود به تحریمهای یک جانبه غرب علیه برنامه موشکی ایران خواهد بود.
در خصوص اروپا و در صورت در نظر گرفتن حفظ برجام توان اروپاییها برای اعمال چنین تحریمهایی نیز بسیار محدود تر از امریکا خواهد بود.
طبیعی است که حفظ چنین شرایطی در مقابل امریکا نیاز به تحکیم رابطه راهبردی ایران و روسیه در حوزه موشکی دارد. این رابطه تاکنون در خصوص تحولات منطقهای شکل گرفته و پایدار بوده است که برای نمونه میتوان به ممانعت روسها از محاصره تسلیحاتی حزبالله در جریان تمدید مأموریت نیروهای یونیفل در شورای امنیت سازمان ملل اشاره کرد. طبیعی است که دستگاه سیاست خارجی میتواند با طراحی یک سیاست هوشمندانه و هماهنگ کردن مواضع ایران و روسیه در این باره موضع ایران را در جلوگیری از شناخته شدن برنامه موشکی ایران به عنوان نقضکننده صلح و امنیت جهانی در سطح منطقه حفظ کند.
نکته سوم در این باره تقویت توانمندیهای برنامه موشکی ایران درحوزه مالی است. برنامه موشکی ایران به دلیل خودکفایی ذاتی آن در حوزه فنی در مقابل هر گونه سیاست یکجانبه تحریمی مقاوم است، اما حفظ این استقامت نیاز به توجه بیشتر به استقلال مالی برنامه موشکی دارد.