به گزارش مشرق، « محمدحسین محترم» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:
۱- «دولت عمیق» یا دولت پنهان در آمریکا اصطلاحی برگرفته از عملیات مخفی ناتو تحت عنوان «گلادیو» است که برای صحنهگردانان اصلی پشت پرده سیاستهای این کشور بهکار میرود. دولت عمیق شامل عوامل اطلاعاتی، نظامی و سیاسی معتقدند اولا نژاد آمریکایی نژاد برتر است، ثانیا «توسعه اقتصادی» وابسته به «تولید نظامی» است! ثالثا براساس مکتب ماکیاولی برای جلب افکار عمومی و رای آوردن باید شعار بدهی، اما وقتی به قدرت رسیدی خلاف شعارهایت عمل کنی! فرقی هم نمیکند که چه دولتی و از چه حزبی بر سرکار باشد و «دولت به ظاهر منتخب» مجری سیاستهای«دولت عمیق» است و اگر بخواهد ساز ناکوک با دولت عمیق بزند بازیگران این دولت پنهانی طرح برکناری او را عملیاتی میکنند. پایه اصلی اعمال نفوذ دولت عمیق در آمریکا نیز طرح «اجماع واشنگتن» است که براساس آن در دهه ۱۹۸۰ وزارت خزانهداری آمریکا با بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول برای خارج کردن امور از دست دولتها حتی دولت خود آمریکا تحت عنوان «کوچکسازی دولت و خصوصیسازی» به توافق رسید.
۲- هرچند دونالد ترامپ محصول سیاستهای همین دولت عمیق است و از مجرای آن به ریاستجمهوری رسیده اما آنچه که اکنون در آمریکا شاهد آن هستیم دقیقاً نمودی از تقابل دولت عمیق با دولت به ظاهر منتخب است که ظهور و بروز آن نیز عقبنشینی رئیسجمهور آمریکا از تمام وعدههای انتخاباتیاش است، چه در مسائل داخلی از جمله اصلاح ساختار فاسد نظام آمریکا و چه در مسائل خارجی از جمله پاره کردن برجام! در این مطلب عقبنشینی ترامپ از وعدههای انتخاباتیاش درخصوص مسائل داخلی کشورش و یا درخصوص مسائل خارجی در رابطه با دیگر کشورها را فاکتور میگیریم و موضوع مورد بحث ما «پاره کردن برجام» است که عقبنشینی رئیسجمهور آمریکا از این وعده انتخاباتیاش نشان میدهد تصمیمگیر اصلی در آمریکا شبکه استکباری پشت پرده است نه اوباما و نه ترامپ!
لذا این عقبنشینی ترامپ ثابت میکند که برجام منافع آمریکا را تامین کرده و این همه هیاهوی رسانهای و سیاسی یک بازی طراحی شده از قبل در پروژه برخورد با ایران است و اصولا آنچه که تحت عنوان «راهبرد جدید آمریکا علیه ایران» نیز از آن سخن گفته میشود و منتشر شده، جدید نیست، بلکه در حقیقت پازلی از سیاست درازمدت آمریکا است که از اول انقلاب اسلامی تدوین شده و در حال اجراست، منتها در این سیاست چون نتوانستند با قدرت نظامی و آشوب و ترور و کودتای مخملی و فتنه و تروریستها به اهداف خود برسند، از زمان بوش پسر در اندیشکدهها و هیئت حاکمه «دولت عمیق» به این نتیجه رسیدند که برای برخورد با جمهوری اسلامی باید در ایران نفوذ کنند و راه نفوذ را مذاکره و بهانه مذاکره را هم موضوع هستهای یافتند. بهگفته کلاوزویتس استراتژیست پروسی الاصل «مذاکره و دیپلماسی ادامه جنگ با ابزاری دیگر است»!
اما مسئله اصلی و مهم اینکه آنچه از محتوای اندیشکدههای آمریکاییِ«دولت عمیق» بهدست آمده این است که قبل از مذاکره، نقشه راه و مفاد برجام تنظیم و آماده شده بود و در این نقشه راه، راهکار برخورد با قدرت دفاعی ایران و حضور جمهوری اسلامی در منطقه را از طریق ایجاد خلل و فرج در خود برجام ارائه کرده بودند. لذا آنچه که ترامپ جمهوریخواه انجام میدهد طبق نقشه ترسیم شده «دولت عمیق» است که اوبامای دموکرات آن را به اجرا گذاشت و اگر هیلاری کلینتون نامزد دموکراتها که امضاکنندگان برجام به او دلبسته بودند هم رای میآورد همین راه ترامپ را میرفت. آنگونه که تام کاتن سناتور و عضو شورای روابط خارجی آمریکا با سیاهبازی خواندن هیاهوها علیه برجام تاکید میکند «مسئله برجام نقصهای فنی نیست و نگرانی آمریکا هم بهعلت ماهیت تسلیحاتی ایران نیست بلکه ناشی از ماهیت جمهوری اسلامی است که به الگوی ملت – دولت در منطقه تبدیل شده است.»
۳- حال جای تعجب است که چرا دولت یازدهم و رسانههای حامی آن تلاش داشتند تا به بهانه لبخندهای اوباما و جان کری و با بزک کردن چهره آمریکا با دولتی اعتمادسازی کنند که فقط مجری است نه تصمیمساز و تصمیمگیر! در دولت دوازدهم هم تلاش دارند حساب آمریکا را از ترامپ جدا کنند! دولت دوازدهم اصرار دارد ثابت کند اگر ترامپ به برجام عمل نکند و آن را پاره کند به اعتبار و اعتماد آمریکا لطمه میخورد! سخن منطقی این است که اولا مگر شما مسئول اعتبار آمریکا در دنیا هستید؟ ثانیا مگر آمریکا خودش برای اعتبار، اعتباری قائل است و واژه اعتماد برای آمریکاییها مفهومی دارد؟ آمریکا که داعش را بهوجود آورده و با این همه جنایات تکفیریها از آنها به طور عملی حمایت میکند آیا نگران قوانین بینالمللی و یا اعتبار خود است؟ و اساسا مگر اعتبار و اعتمادی برای آمریکا باقی مانده است که شما نگران از دست رفتن آن هستید!؟ خود اوباما و جان کری دموکرات و ترامپ و تیلرسون جمهوریخواه دهها بار تاکید کردند برجام براساس بیاعتمادی نوشته و امضاء شده است.
جان بولتون هم برای توجیه پاره کردن برجام در پاسخ به خانم وندی شرمن میگوید آنزمان که از دهها قرارداد بینالمللی خارج شدیم مگر اتفاقی برای آمریکا افتاد که اکنون بهعلت خروج از برجام اتفاقی بیفتد! نکته طنزآلود این است زمانی که ظریف و کری در ژنو با هم قدم میزدند و با اسم کوچک همدیگر را خطاب قرار میدادند؛ اعضای آمریکایی حلقه نیویورکی برای خام کردن اعضای ایرانی این حلقه و نگه داشتن آنها در توهم خوشبینی به آمریکا، فریبکارانه میگفتند«مشاهده این همه اعتمادِ ایجاد شده لذتبخش است»! با این وجود آقای روحانی در پاسخ دلسوزان نظام و کشور که بر بیاعتمادی به آمریکا تاکید میکنند، با تاویل نادرست آیات قرآن و ادعای صلحطلبی امام حسن و امام حسین(ع) طلبکار میشود که چرا «میگویند به چه دلیل به آمریکا اعتماد کردید»!؟ پاسخ این چرا را باید در فرمایش رهبر معظم انقلاب در دیدار نخبگان کشور جستوجو کرد که فرمودند « اگر دشمن را نشناسیم و او را دوست و یا بیطرف بدانیم، حتما در معرض خطر خواهیم بود.»
۴- رهبر معظم انقلاب در جمع نخبگان یک بار دیگر موضع نظام را هم در برابر خروج آمریکا از برجام و هم در برابر مواضع متناقض اروپاییها که از یکطرف خوستار حفظ برجام و از طرف دیگر خواستار مقابله گسترده با قدرت دفاعی ایران و حضور جمهوری اسلامی در منطقه شدهاند، روشن کردند که «اگر آمریکا با پاره کردن برجام از آن خارج شود، ما هم با ریز ریز کردن برجام از آن خارج میشویم». اما این سؤال بیپاسخ همچنان باقی است که چرا دولت دوازدهم برای حفظ برجام تحت هر شرایطی و به هر قیمتی، در خطایی استراتژیک با ارسال پالسها و پیامهای غلط از جمله اینکه «اگر آمریکا از برجام خارج شود ما خارج نمیشویم»، دشمن را جریتر و امیدوارتر برای اعمال فشار و تحریمهای بیشتر علیه ملت ایران میکند؟
بعد از چراغ سبزهای آقای روحانی، محمدجواد ظریف به نشریه پولیتیکو میگوید «لازم نیست ما سختگیرانه عمل کنیم و عزم و اراده و ملیگرایی خود را به رخ جهانیان بکشیم»! وی در پاسخ به این سؤال که چرا پاسخ رئیسجمهور آمریکا را در سازمان ملل ندادید؟ میگوید «به میانهروی افتخار میکنیم و برجام مبنا و گام نخست بود نه سقف و در مورد سایر مسائل همواره آماده گفتوگو با جامعه بینالمللی هستیم»! ظریف قبل از این نیز در مصاحبه با نیویورک تایمز درباره تغییر توافق هستهای شروطی را مطرح کرده بود از جمله اینکه اگر آمریکا امتیازهای بیشتری میخواهد، ما هم میخواهیم!
برهمین اساس است که خبرگزاری رویترز ۱۴/۷/۹۶ اعلام کرد «آمریکاییها از طریق پیامهای رسانهای موافقت ایران برای مذاکره مجدد را درک کردند»! دولت باید موضع خود را در این خصوص بهطور صریح و شفاف بیان کند و صرف اینکه فقط در شعار بگوید ما مطیع رهبری هستیم نمیتواند در مقابل دشمن بازدارندگی ایجاد کند. ظریف در مصاحبه با گاردین نیز با ابراز تاسف از اینکه ملاقات خوبی با تیلرسون نداشته به آمریکاییها میگوید«مطمئن باشید ایران پروتکل الحاقی را تصویب میکند و اگر برجام بهطور کامل هم اجرا نشود (اینکه ایران به تمام تعهداتش عمل کرده و آمریکا عمل نکند) باز باعث میشود منطقه با مشکلات کمتری روبهرو شود»! این یعنی اینکه اقدامات ایران موجب مشکلات منطقه بوده که آمریکاییها ادعا میکردند!
آنگونه که بیبیسی گفته ظریف بار دیگر مسائل داخلی و رقابتهای حزبی را هم به وسط کشانده و گفته «موضع کنونی آمریکا موجب خواهد شد تا مخالفان داخلی دست بالا را پیدا کنند». بهگفته بیبیسی ظریف برای مقابله با مخالفان داخلی حتی گفته «حاضر است سختگیریهای بیشتری درخصوص بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی(بازرسی از مراکز نظامی) را بپذیرد تا برجام حفظ شود!» این اظهارات تا جایی دور از انتظار و شأن دیپلماتیک بود که خود بیبیسی آن را دلیلی بر ضعف دولت ایران در مقابل آمریکا عنوان میکند و سفیر آلمان را هم سر ذوق میآورد تا در نشست آتلانتیک با دخالت در امور داخلی ایران اذعان کند «سفارتخانه ما در تهران با طیفی از جامعه سیاسی و مدنی ایران در تماس است و از این ابزار برای فشار بر ایران استفاده میکنیم»!
۵- و اما رهبر معظم انقلاب در دیدار نخبگان تاکید کردند«برخی جاهلانه و برخی خائنانه این«تفکر غلط» را ترویج میکنند که پیشرفت فقط در ذیل غرب امکانپذیر است. دشمن در برجام القاء میکرد اگر توافق حاصل شود، دشمنیها برطرف میشود، توافق کردیم اما دشمنیها بیشتر شد. امروز عدهای مطرح نکنند که اگر در مسائل منطقه توافق نکنیم چنین و چنان میشود. این از القائات دشمن است و باید در مقابل مکر و توطئه آمریکا هوشیار باشیم.»