به گزارش مشرق، «رحمان نعیمی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
ساعاتی بعد از ورود رکس تیلرسون، وزیر خارجه امریکا، به افغانستان و توقف چند ساعتهاش در این کشور، عکسی از دیدار او با محمداشرف غنی منتشر شد که خیلی زود مورد دقت قرار گرفت. این عکس از سوی دفتر ریاست جمهوری افغانستان منتشر شد که با عکس منتشر شده از سوی وزارت خارجه امریکا تفاوتهایی جزئی اما مهم دارد و همین هم باعث شد روزنامه نیویورکتایمز در گزارشی با مقایسه دو عکس نتیجه قابلتوجهی بگیرد. در عکس وزارت خارجه امریکا، بالای سر غنی و تیلرسون یک ساعت دیجیتال و سیستم اطفای حریق دیده میشود که اثری از این دو در عکس دفتر ریاست جمهوری افغانستان نیست و نیویورکتایمز از این اختلاف نتیجه میگیرد که دیدار این دو نه در ارگ ریاست جمهوری و دفتر غنی بلکه در فرودگاه بگرام و پایگاه نظامی امریکاییها در این فرودگاه انجام شده و تیلرسون حاضر به ترک فرودگاه برای دیدار با ریاست جمهوری افغانستان نشده است.
روشن است که ترس از حملات طالبان باعث شده تیلرسون هم چند ساعت بیشتر در فرودگاه بگرام نماند و هم اینکه در همین چند ساعت هم در پایگاه نظامیهای کشورش پناه بگیرد. تجربه سفر دو سه هفته قبل جیمز ماتیس، وزیر دفاع امریکا، به افغانستان در این کار تیلرسون و تیم امنیتی او بیتأثیر نبود چون همزمان با ورود ماتیس، طالبان ۲۰ موشک به این فرودگاه شلیک کرد و حالا تیلرسون اگر نگوییم ترس، دست کم احتیاط به خرج داده و هم بیسر و صدا و بدون اعلان قبلی به کابل میرود و هم پایش را از پایگاه نظامیهایش بیرون نمیگذارد تا برخلاف معمول و پروتکلهای رسمی، رئیسجمهور افغانستان به دیدار وزیر خارجه امریکا بیاید. این شتاب و رفتار خلاف قواعد سیاسی و امنیتی به این دلیل است که تیلرسون مأموریتش را در جهت عمل به استراتژی جدید رئیسش برای افغانستان انجام دهد.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا، اواخر اوت استراتژی تازه خود را در افغانستان اعلام کرد که یک وجه آن جنگ نامحدود علیه طالبان و گروههای تروریست و وجه دیگر نیز فشار بر پاکستان برای دست کشیدن از حمایت این گروهها بود. تیلرسون به همین جهت هم چند ساعت بیشتر در کابل نماند تا زود عازم اسلامآباد شود و به تصور خودش بخش دوم از استراتژی ترامپ را انجام دهد و پاکستانیها را تهدید به فشار بیشتر و به احتمالی وضع تحریمهایی علیه آنها بکند. این شد که سفر تیلرسون به قولی به شام در کابل و صبحانه در پاکستان مبدل شد اما این نوع سفر سیاسی تنها میتواند بدون اطلاع درست و مفید از سابقه پرونده و از سر بیتجربگی انجام شود.
تیلرسون در این سفر به نحوی رفتار کرده که همانند ترامپ تصور میکند مسئله تنها با چند دیدار و ژست سیاسی حل میشود و هم طالبان با این ژست پا پس میکشد و هم سران اسلامآباد حاضر به تغییر برنامههای خود میشوند. خواجه محمد آصف که دست بر قضا همزمان با اعلام آن استراتژی وزیر دفاع پاکستان شده بود، در مورد این استراتژی گفت: «امریکا از قبل در جنگ افغانستان شکست خورده و حالا برای نجات خود تلاش میکند، سیاست جنگی واشنگتن بار دیگر امریکا را در افغانستان با شکست روبهرو میکند.»
این حرف از سوی سیاستمدار باتجربه پاکستانی نشان میدهد که افرادی مثل ترامپ و تیلرسون تا چه حد از واقعیت سیاسی دور هستند و متوجه نیستند که کشوری مثل پاکستان حاضر نمیشود تنها به دلیل چند توپ و تشر، تمام سرمایهگذاری سیاسی، نظامی و اقتصادی خود را در این نزدیک به دو دهه کنار بگذارد.
از طرف دیگر، تیلرسون اگر اندک اطلاعی از جنگ افغانستان در این مدت داشت، میدانست که نمیتوان با آوردن چند نظامی و پناه گرفتن در بگرام کار گروهی مثل طالبان را تمام کرد. همین دست بیتجربگی تیلرسون در سفر او به عربستان هم دیده شد که در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با همتای سعودیاش حشدالشعبی را نیروهای ایرانی خوانده بود و دفتر حیدر العبادی، نخستوزیر عراق هم با انتشار اطلاعیهای به او گوشزد کرده بود که این نیروها «همگی عراقیهای میهنپرست هستند که برای دفاع از کشور خود فداکاریهای بزرگ کردهاند و مطابق قانون مصوب پارلمان عراق، تحت فرمان فرماندهی نیروهای مسلح عراق قرار دارند.»
باز، همین بیتجربگی سیاسی بود که هم او هم ترامپ را در آشتی دادن آلهای عربی ناکام گذاشته بود و تیلرسون هم در مسیرش از عربستان به افغانستان توقفی در قطر داشت تا بار دیگر طعم این ناکامی را بچشد. به نظر میرسد که سکان سیاست خارجه امریکا این روزها در دست کسانی است که فکر میکنند تنها با قلدری و اعلام راهبرد و استراتژی میتوانند مشکلات خود را حل کنند؛ مشکلاتی که طولانیترین جنگ امریکا را رقم زده و به قول آصف از قبل شکست امریکا را رقم زده است.