به گزارش مشرق، «صادق پارسا» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
نقل است روزی مرد یک لاقبایی را به ظن جاسوسی به دربار شاهعباس در عالیقاپو آوردند. شاه از وی پرسید: چرا در محدوده حکومت ما پرسه میزنی؟ گماشته کدام دشمن ما هستی؟ برای که نمامی و غمازی میکنی؟
مردک آسمان جل که وامانده بود به بلاهت و صرافت افتاد و آسمان ریسمان بافت. روح این ولگرد هم از رکب شاه عباس بیخبر بود. در نهایت شاه صفوی که خلوضعی مردک ولگرد برایش مسجل شده بود به جهت انبساط خاطر حضار به وی گفت: رقاصی هم بلدی؟ ولگرد در پاسخ گفت: راستش من اصلاً برای همین موضوع وارد اصفهان شدهام، در ورودی عالیقاپو میایستم و با رقاصی و دلقکی از مردم پول میستانم. تصدقتان شوم، شما هم به من یک عباسی بدهید تمام روز را برایتان یک لنگه میرقصم!
حکایت پاسخ تلگرامی خواننده لسآنجلسی به گزارش «جوان» هم همین است؛ ظاهراً برای انبساط خاطر و از سر صرافت، بلاهت و خودشیرینی چند خطی را خطاب به ما نگاشتهاند که در اینباره گفتنیهایی است:
۱- محور گزارش روز یکشنبه با عنوان «محک، ممقانی و باقی ضدنظامها»، مشکلات مؤسسات خیریه از جمله محک بوده است که به صورت نرم و با استفاده از روح والا و نوعدوست ایرانیان، دست به اقدامات شائبهبرانگیزی میزنند. ارتباط خواننده معلومالحال لسآنجلسی با مؤسسه محک، ولو در حد در اختیار گذاشتن پول حاصل از فروش آلبوم، یکی از همین شائبههاست. جلوی این هنجارشکنیها اگر گرفته نشود، فردا روزی مشتی سلطنتطلب و عیاش هزینههای شهرتافزایی خودشان را به حساب نهادهایی نظیر محک خواهند گذاشت. اتفاقاً این خود محک است که باید با تبری جستن از فاسد و فاسدههایی نظیر این خواننده لسآنجلسی بیش از این حساسیتها را علیه خودش نشوراند.
۲- البته مؤسسه محک با درک صحیح از این اتفاق نامیمون و پس از تذکر روزنامه «جوان»، به صراحت از مطرب لسآنجلسی اعلام برائت کرد. کانال تلگرامی محک دوشنبه نوشت: اقدام منصور ممقانی بدون اطلاع محک و خارج از چارچوب قوانین این سازمان طراحی شده است. نانوشته پیداست که اختصاص عواید آلبوم یک خواننده معلومالحال به محک فقط و فقط یک مورد از موارد قابلتأمل مؤسساتی نظیر محک است و همانطور که در متن گزارش روز یکشنبه به آن اشاره شده بود، اتفاقات در خور بررسی دیگری وجود دارد که به نوبت و بیشتر به آنها خواهیم پرداخت.
۳- نه منصور ممقانی و نه هیچ خواننده و هنرمند فراری و ضدنظام دیگری حتی ارزش سیاه کردن صفحه روزنامه را به اندازه یک حرف نداشته و ندارد، چه رسد به اینکه ما بخواهیم گزارشی مبسوط در رابطه با وی برویم. البته نخود هرآشپنداری این قماش شیفته شهرت بارها و در مسائل دیگر هم جلوه پیدا کرده بود. دقیقاً از همین رو است که لاطائلات منصور ممقانی علیه گزارش مستند منتشر شده ارزش هیچ پاسخی را ندارد. فقط نانوشته نباید گذاشت که پس از انتشار گزارش مزبور عده زیادی از هموطنان عزیزمان با ما تماس و بر ما خرده گرفتند که چرا «ممقان» را با نام خواننده لسآنجلسی همردیف کردهاید؟! یعنی حتی به اهالی ممقان برخورده بود که این مطرب زمانی همشهری آنها به حساب میآمده است.
البته ما از این حیث و بخاطر این سوءتفاهم از همه اهالی ممقان پوزش طلبیدیم، چون در نظر ما واضح است که یک تار موی ممقانیهای عزیز، به هزار هزار خواننده لسآنجلسی هم قابل طاق زدن نیست، چه رسد به اینکه... فقط همین مورد بس که این خواننده در نظر ایرانیها تا چه اندازه منفور است. البته گمنامی وی از کانال شخصیاش با چند صد عضو هم هویداست، کانالی که اعضای آن با این همه کبکبه و دبدبه از اعضای یک کانال دستچندمی جوک ایرانی هم کمتر است! شهرتطلبان با کاسه گدایی، یک عباسی میگیرند تا یک روز را یک لنگه برقصند!