به گزارش مشرق، «محمد بابایی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
همه از استعفای ناگهانی سعد حریری، نخستوزیر لبنان غافلگیر شدند و تنها گذشت زمان مشخص خواهد کرد، زمان، مکان و نحوه استعفای وی چه ارتباطی با یکدیگر دارند اما آنچه مشخص است اینکه استعفای حریری در ریاض یکی دیگر از برنامههای عربستان سعودی است تا همانطور که السهبان، وزیر سعودی گفته به خیال خودشان «دست ایران» را قطع کنند.
فهمیدن اینکه منظور مقامات سعودی از «دست ایران» حزبالله است، زیاد سخت نیست. این مجاهدتهای رزمندگان جنبش مقاومت اسلامی لبنان بود که اهداف سعودیها، اسرائیلیها و امریکاییها را در سوریه و عراق و به نوعی دیگر در یمن ناکام گذاشته و نتایج معکوس را برای آنها رقم زده است و طبیعی است که آنها شدیداً از این گروه کینه داشته باشند.
استعفای سعد حریری درست زمانی صورت گرفت که نیروهای مقاومت در آستانه یکی از بزرگترین دستاوردهای تاریخی خود در مرز عراق و سوریه هستند. عراقیها، سوریها، افغانیها، لبنانیها و ایرانیها دست به دست و قدم به قدم در دو سوی مرز عراق و سوریه در حال تنگتر کردن حلقه محاصره علیه آخرین ایستگاه داعش یعنی شهر «البوکمال» هستند. اگر نیروهای مقاومت موفق شوند زودتر از امریکاییها بر این شهر مسلط شوند به معنای این خواهد بود که برای اولین بار در تاریخ، محور مقاومت در یک گستره بزرگتر جغرافیایی از طریق زمینی به یکدیگر وصل خواهند شد.
این نتیجه برای سعودیها و صهیونیستها در حالی رقم میخورد که آنها تمام تلاش خود را به کار گرفتهاند تا از طریق ساقط کردن دمشق، محور مقاومت را تضعیف کنند و در نهایت از بین ببرند. البته این تنها نتیجه معکوسی نیست که تلآویو، ریاض و واشنگتن با آن مواجه میشوند، تنها چند روز از ایجاد «ناتوی عربی» با حضور پرطمطراق ترامپ در عربستان نگذشته بود که بحران قطر شروع شد که در نتیجه آن دوحه بیش از پیش به تهران نزدیک شد.
همچنین میتوان به بحث رفراندوم کردستان عراق اشاره کرد. دیوید هرست در گزارشی در پایگاه تحلیلی «میدل ایستآی» به خوبی نشان میدهد چگونه برگزاری این انتخاب یکی دیگر از اهداف و برنامههای سعودیها برای ضربه زدن به ایران بود که نه تنها اینگونه نشد بلکه برعکس نتایج پس از انتخابات بهویژه تحولات کرکوک به همگان ثابت کرد که چه کسی تحولات روی زمین را رقم میزند. در جنگ یمن نیز وضعیت عربستان سعودی پس از گذشت سه سال آشکار است و همه میدانند آلسعود راه خروجی از این باتلاق پیدا نمیکند.
حالا که برنامههای سعودیها در سوریه، عراق و یمن با شکست کامل مواجه شده، به نظر میرسد آلسعود دوباره روی لبنان متمرکز شده تا این کشور را قربانی انتقامگیری از حزبالله کنند. ظاهراً سعودیها با این اقدام میخواهند یک جو روانی سنگین علیه ثبات لبنان ایجاد کنند و این مسئله را القا کنند که تهاجم اسرائیل علیه این کشور قطعی است تا بدین طریق لبنان را بیثبات کنند و حزبالله را تحت فشار قرار دهند.
هرچند رهبران حزبالله در طول چهار دهه گذشته همواره در دل این نوع جنگهای روانی قرار داشتهاند و به خوبی یاد گرفتهاند چگونه اقدامات دشمنان را به نتایج مثبت برای خود تبدیل کنند و از همه مهمتر دائماً به دشمن صهیونیستی خود دیکته کردهاند اگر جنگی را آغاز کنند، قطعاً پایاندهنده آن نخواهند بود. بنابراین، باید با آرامش منتظر ماند تا دید چگونه رهبران حزبالله از استعفای حریری به عنوان فرصتی برای افزایش و تقویت قدرت خود استفاده خواهند کرد.