سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
شکست نوبخت در جنگ با «پروژه نفوذ»
عبدا... ناصری، فعال اصلاحطلب و عضو شورای مشورتی اصلاحطلبان، روز دوشنبه گذشته طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت:
«به اعتقاد من مطالبه اصلی مردم در این دوره از ریاست جمهوری روحانی سامان دادن به وضعیت اقتصادی و معیشتی است اما چشم انداز روشنی برای آن وجود ندارد. هنوز برنامه اقتصادی دولت مشخص نیست. در زمینه بازگشت پول مشکلات باقی است. خزانه کشور وضعیت خوبی ندارد و روحانی وعده خود به برخی مدیران در زمینه تحول در امر برنامه ریزی را محقق نکرده است. »[۱]
*پیش از ناصری و حوالی ۵ سال قبل بود که رئیسجمهور روحانی هم طی اظهارات مشهوری از این گفت که «خزانه خالیست»...
با این حال اما چند هفته قبل بود که محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت و رئیس سازمان برنامه و بودجه طی صحبتهایی در نشست خبری خود گفت:
«من از کسانی که با دولت مخالفتهایی دارند تقاضا میکنم در حال حاضر وحدت را در کشور به نمایش بگذارند و مدام نگویند که منابع مالی ما برای اداره کشور کم است. کسانی که بیرون از مرزها نشستهاند اگر ببینند که ما وضعیت اقتصادی خوبی نداریم و منابع مالی در اختیارمان کافی نیست در اقداماتشان جریتر میشوند...چرا عدهای در داخل کشور میخواهند گرا بدهند که منابع مالی کم داریم؟ ما منابع مالی داریم و با همان هم میتوانیم به توسعه کشور بپردازیم.»[۲]
گفتنیست، برخی محافل تحلیلی معتقدند دشمن چند سالیست مبحث «فتنه اقتصادی» را برای جمهوری اسلامی تدارک دیده و قصد دارد با همکاری اذناب داخلی خود در سیاهنمایی از وضعیت اقتصاد کشور و مفسدنمایی از نظام اسلامی، کسانی از مردم را به آستانه اعتراض در خیابانها بکشاند.
مقام معظم رهبری نیز تاکنون چندین مرتبه در این باره هشدارهایی را درباره شکست دشمن در پروژه فتنه اقتصادی بیان فرمودهاند.
***
اسنادی درباره شاهدوستی جریان سیاسی خاص
خطاب کردن امام رضا با لقب «سلطان خراسان» سبب استبداد و تولید شاه است!
محمدرضا تاجیک، از تئوریسینهای جریان اصلاحات، به تازگی در بخشی از یک گفتوگو با روزنامه آرمان امروز در محتوایی با مزاج نقد فرهنگی ایرانیان گفته است:
«ما حتی در فرهنگ عمومی و نه فرهنگ سیاسی ناداشتهمان، دچار فقر فکری در فرهنگ سیاسی هستیم. فرهنگ عمومی ما نیز فرهنگ گشودهای نبوده است. در فرهنگ ما هرکه زورش بیشتر بامش بیشتر بود. هرکه را زر در ترازو بود زور هم در بازو بود. سلسله مراتب اجتماعی یک نوع اقتداری را برای اعمال قدرت به وجود میآورد و به کوچکترین سلول اجتماعی که همان پدرسالاری است، ریشه میدواند. همانگونه که مرحوم بازرگان طی دفاعیات خود در سال ۴۲ و در دادگاه نظامی میگوید، شاه با فرهنگ ما عجین شده است. مثلا میگوییم شاه بیت یا شاه کلید. خیلی که بخواهیم به ائمه ابراز ارادت کنیم میگوییم امام علی(ع)، شاه عرب و یا امام رضا(ع) سلطان خراسان. ما همواره تولید شاه میکنیم و این استبداد را در روابط مویرگی خود بازتولید میکنیم. چه در مدرسه، در دانشگاه، خانواده، محل کار و سایر بخشهای اجتماعی، این نفوذ مویرگی در حال بازتولید است.»[۳]
*حکما مردم ایران شانس آوردهاند که از جانب آقای تاجیک، محکوم به «شرابخواری» نشدهاند زیرا می و میخانه و شراب هم به وفور در ادبیات فارسی و ابیات شعرای ایرانی وجود دارد!
از طرفی بهتر بود آقای تاجیک قبل از این صحبتها نگاهی به رسوبات شاهدوستی در ستاد جریان سیاسی خاص میانداخت و بعد در مذمت این رفتار سخن میگفت...
چه اینکه چند سال قبل بود که محمد قوچانی، روزنامهنگار شهیر اصلاحطلب در بخشی از سرمقاله نشریه صدا نوشت:
«سخنان دکتر حسن روحانی در دومین سفرش به نیویورک در مجمع عمومی سازمان ملل متحد یادآور سخنان مرحوم مهندس بازرگان، رهبر نهضت آزادی ایران در دوران مبارزه با دیکتاتوری سلطنتی، در دادگاه رژیم پهلوی بود؛ آنجا که بازرگان خطاب به قاضی دادگاه و در واقع شاه، گفت: ما آخرین گروهی هستیم که با شما به زبان قانون سخن خواهیم گفت و پس از ما نسلی خواهد آمد که به زبان سلاح با حکومت حرف میزنند»...
او افزوده بود:
«محمدرضاشاه سخن مهندس مهدی بازرگان را جدی نگرفت و با حذف میانهروها از عرصه مبارزه، به هژمونی تندروها در برخورد با حکومت پهلوی کمک کرد... اگر صدای روحانی شنیده نشود آنکه از پس میآید با داس میآید، نه کلید! و با سلاح سخن میگوید نه با سلاح سخن.»[۴]
در همین اثنی و زمان دیگری در ایام دولت اعتدال نیز، حمیدرضا جلاییپور، از فعالان اصلاحطلب در اظهاراتی گفته بود: «اگر شاه گذاشته بود بازرگان فعالیت کند گرفتار انقلاب نمیشد!»[۵]
در کنار این افراد، حسین موسویتبریزی، اصلاحطلب مشهور دیگری بود که زمانی از این گفت که: «امام(ره) در ابتدای امر به دنبال انقلاب نبود و میخواست شاه بماند!»[۶]
همچنین، چند سال قبل از این نیز، یکی از چهرههای بازنشسته نظامی نیز در یادداشتی در روزنامه اصلاحطلب اطلاعات با اشاره به حوادث ۱۹ دی ماه سال ۵۶ قم و خیزش مردم این شهر علیه نظام شاهنشاهی؛ به تطابق این رخداد با اوضاع کنونی پرداخته و با کنایه به مقامات ارشد نظام، از این گفته بود که اگر شاه برخی اقدامات را در قبال آن رخداد انجام نمیداد، شاهد بروز انقلاب نمیشد.
او در یادداشت خود مدعی شده بود که همان اقدامات شاه؛ امروز در ایران هم در حال انجام است![۷]
غیر از این پرونده که به نظر میرسد یک پاسخگویی عمومی و گسترده از سوی اصلاحطلبان در قبال آن لازم است اما ذکر این نکته نیز لازم است که متأسفانه یکی از خصیصههای جریان سیاسی خاص، توهینهای مداوم و هر روزه به مردم ایران است.
لبوفروشها و راننده تاکسیها دانشی در مسائل هستهای ندارند، مردم لشکر قابله بدستهایی هستند که برای خرید جارو هم صف میکشند، مردم ایران خشن هستند، مصلحت خودشان را تشخیص نمیدهند، مستبد هستند و... تنها بخشی از کتاب توهینهایی است که چپها همواره بصورت ژنتیکی علیه مردم ایران روا میدارند.
ماجرای «شاهدوستی» نیز جدیدترین این توهینهاست...
***
«عدم پخش موسیقی شجریان در صدا و سیما از دلایل خودکشی است»
موسیقی شجریان؛ از دلیل خودکشی تا متهم به قتلی که آنرا تجویز میکرد!
سایت اصلاحطلب انتخاب، به تازگی در مصاحبهای با یک جامعهشناس درباره موضوع خودکشی دو دختر نوجوان، از قول وی نوشته است:
نسل جوان با دیدن تلویزیون و برنامههای آن، به اینترنت و دیگر رسانهها روی می آورد. متاسفانه موسیقیهای هیپی، رپ و... چیزی جز ترغیب به ترک دنیا، به مخاطب نمیدهد.
امانا... قراییمقدم سپس با انتقاد از مهجور ماندن موسیقی سنتی ایرانی در صداوسیما گفت: کو موسیقی ستنی ایران؟ کجاست آن اشعاری که در موسیقی شجریان خوانده می شود که افراد را دلبسته به زندگی کند؟![۸]
*جدای از اینکه برخی نظریهداران و دانشمندان معتقدند جامعهشناسی یک علم تجربی و قابل اثبات نیست اما باید در نظر داشت که اظهارات این فرد درباره دلبسته شدن مردم به زندگی با صدای یک خواننده اظهارات درستی نیستند.
چه اینکه حال خوب و دلبستگی به زندگی، با عقل و عمل به آموزههای دینی ایجاد میشود و موسیقی فقط صرفاً گاهی سبب یک تخدیر مقطعی برای روح است که برخی صاحبنظران درباره آن اشکالاتی را مطرح کردهاند.
شاهد مثال دیگر اینکه فردی مشهور به دکتر تبریزی که چندی قبل متهم به قتل شد؛ به این شهره بود که برای بیماران خود صدای آقای شجریان را تجویز میکند!
البته ما نیز معتقدیم که این قضیه چیزی را ثابت نمیکند اما برخی افراد باید بدانند که مثالهای نقض مهمی در مقابل اظهارات عجیب و غریب آنها در ذهن افراد جامعه وجود دارد.
درباره آقای شجریان نیز باید دانست که ایشان در فتنه سال ۸۸، حضور خیابانی در میان اغتشاشگران داشتند و بعدها نیز به ادامه معارضه علیه ایران اسلامی پرداختند و حتی در سایهسار امنیت و آرامش ایران عزیز، در یک مراسم ختم از این گفتند که سرزمین ایران «نفرین شده» است!
ضمن اینکه غیر از این عوامل، خود آقای شجریان نیز صراحتا اعلام و ابراز کردهاند که ننگشان میآید از اینکه صدایشان از رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران به سمع و نظر مردم برسد.
معالوصف اما امیدواریم آقای شجریان که چندیست دست به گریبان بیماری شدهاند، هر چه زودتر در مسیر بهبودی قرار گیرند.
***
1_http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3657949
2_http://fna.ir/a1jhzj
3_http://www.armandaily.ir/fa/news/main/203270
4_http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13930705001203
5_http://www.farsnews.com/13941124000123
6_http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13930909001626
7_ http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13931113001727
8_ http://www.entekhab.ir/fa/news/375611