به گزارش مشرق، روزنامه «جوان» در ویژههای خود نوشت:
حسامالدین آشنا مشاور رئیسجمهور توئیت کرده است: گفتهاند روحانی باهوشتر از آن است که به راست گردش کند، میگویم احتمالاً روحانی گردش به راست نمیکند ولی گردش راست به سمت روحانی بعید نخواهد بود.
دکتر عبدالله گنجی، مدیرمسئول روزنامه جوان طی یادداشتی در کانال تلگرامی خود در نقد این عبارت نوشت: جناب آشنا، راست به راست نمیپیچد، چون به راست راست میشود. جناب آشنا معتقد است شاید راست به سمت روحانی گردش کند اما روحانی به سمت راست گردش نمیکند و تاجزاده هم گفته روحانی باهوشتر از آن است که به سمت راست گردش کند. از سه بعد: معنا، سابقه تاریخی و ساختاری میتوان درستی این نگاهها را راستآزمایی کرد. اول معنای راست: راستگرایی در تعریف علمی یعنی محافظهکاری (کنسرواتیسم) معنای دیگر راست لیبرال مسلکی است، معنای دیگرش فاصله حداکثری با روحیه انقلابی است (مثل مرحوم بازرگان)، معنای دیگرش باور به مدل توسعه غربی است.
معنای دیگرش تساهل فرهنگی است. حال باید پرسید با این شاخصهای علمی روحانی راست است یا چپ؟ شق سومی وجود ندارد اما اگر بگویید نه چپ است نه راست بلکه اعتدال است باز باید گفت اعتدال روش است نه محتوی؛ اما اعتدال نیز از خاستگاه لیبرالیسم و محافظه کاری برمی خیزد، زیرا تساهل و تسامح که از شاخصهای اصلی لیبرالیسم است اعتدال را معنا میدهد و حتماً نسبتی با سنت چپ و نئو مارکسیستی ندارد.
دوم سابقه تاریخی است: تا زمانی که به یک جریان اطلاق راست میشد روحانی از عناصر اصلی آن بود. مگر قابل کتمان است که روحانی چهار دوره با لیست راست وارد مجلس شده است؟ مگر قابل پنهان کردن است که روحانی دو دوره نایب رئیس مجلس راستگراها در مجلس چهارم و پنجم بوده است؟ مگر میتوان نادیده گرفته که روحانی سالها عضو تشکلی است که مادر جریان راست بود و نقطه مقابل مجمع روحانیون چپ است؟ مگر مردم نمیدانند روحانی در مجلس ششم با هاشمی، احمدی نژاد، توکلی، حداد، جواد لاریجانی و ... در لیست ۳۰ نفره راست تهران بودند و از چپ شکست خوردند؟
سوم بعد ساختاری است: روحانی هم اکنون در یک تشکل عضویت دارد و آن هم مادر راست-روحانیت مبارز تهران- است. آنچه درست است و در معنا و تعاملات میتوان قضاوت کرد اینکه روحانی همچنان از سردمداران راست است. مشی او آدم را یاد بازرگان میاندازد نه تاجزاده. البته اصولگرایی معادل راستگرایی نیست و راستها همان کسانی هستند که سکولارهای افراطی به آنان «اصولگرایان معتدل» میگویند. لاریجانی، باهنر، ناطق و... پدران راست هستند و همراهان روحانی. اصولگرایان نه روحانی را اصولگرا میدانند و نه میپذیرند و روحانی نیز نسبت به آنان اینگونه فکر میکند.
اما وقتی تاجزاده میگوید روحانی باهوشتر از این است که به راست بپیچد روحانی خواهد گفت: عجب شانسی داریم ما! کس دیگری نیست از ما دفاع کند؟ قطعا روحانی راستگرایان سلف را برای همراهی، بر بدنامان ترجیح خواهد داد. روحانی مصداق واقعی یک راستگراست اما چرخ چپها را که بعد از ۸۸ پنجر شده بود پنجرگیری موقت کرد و بدون اینکه بنزین هم درون آن بریزد تا در پاستور سوار شد. بله روحانی در دوشیدن چپ با هوش است!
از برنامه ۱۰۰ روزه بعد از ۱۰۰ روز چه خبر؟!
روزنامه اصلاحطلب اعتماد در یادداشتی از «عبدالله ناصری» آورده است: «به اعتقاد من مطالبه اصلی مردم در این دوره از ریاستجمهوری روحانی ساماندادن به وضعیت اقتصادی و معیشتی است اما چشمانداز روشنی برای آن وجود ندارد. هنوز برنامه اقتصادی دولت مشخص نیست. در زمینه بازگشت پول مشکلات باقی است. خزانه کشور وضعیت خوبی ندارد و روحانی وعده خود به برخی مدیران در زمینه تحول در امر برنامهریزی را محقق نکرده است». حدود ۱۰۰ روز از آغاز به کار دولت دوم روحانی گذشته است و همچون دولت اول مشخص نیست چرا روحانی اصرار بر دادن وعدههای ۱۰۰ روزه دارد که میداند دولتش توانایی اجرایی کردن آن را ندارد.
اگر در دولت اول چنین شناختی نبود یا اطلاع از چگونگی کار اجرایی نداشتند، حالا در دولت دوم جای چنین وعدههایی نبود. این روزها وضعیت اسفناک بیکاری روشن است. خیل بیکاران در همه جا دیده میشود و بیان آمارهای کذایی و تقلبی از سوی برخی دولتمردان موجب ایجاد اشتغال نمیشود. رکود در بسیاری از بخشها وجود دارد. محصولات کشاورزی روی دست کشاورزان مانده و واردات بی رویه، کمر تولید را زمین زده است. اینها چیزی نیست که حتی اگر روزنامه اصلاحطلب اعتماد بتواند از آن چشم بپوشد، آیا دولت میخواهد با چشمپوشی از آن بگذرد؟