زیرو رو شدن عربستان به  دست محمد بن سلمان  

اکنون همه چیز در عربستان در حال تغییر است، عربستانی که همه از 85 سال پیش تا کنون می شناختند، در حال دگرگوی است و به عبارت بهتر نظام این کشور زیرو رو شده و پیچیدگی ها و اصول حکومتی آن متحول شده است.

تغییرات بی حساب و کتاب ولیعهد سعودی

خطر این وضعیت در این است که تغییری که محمد بن سلمان از آن صحبت می کند، نه نشانه های روشن و محدودی دارد و نه در مسیری آرام و سلسله وار در حرکت است.

تمام بخش ها از سیاست، رسانه و مذهب گرفته تا اقتصاد در معرض توفان این امیر جوان قرار دارد و این تحولات بر اساس اصول «سلمانی» و قواعد جدیدی که در تاریخ عربستان عجیب است، جریان یافته است.

انقلاب علیه بازماندگان عبدالوهاب

در بخش مذهبی، بن سلمان به دنبال تغییر ریشه ای در دو سطح است

اول: به حاشیه راندن مسئولان مذهبی و کاهش دخالت های آنان در حیات اجتماعی تا جایی که تا انقلاب علیه ائتلاف تاریخی با نوادگان محمد بن عبد الوهاب یا همان آل شیخ مفتی سعودی پیش رفته است.

دوم: تعدیل مفاهیم وهابیت حاکم به گونه ای که با نمونه و الگوی اماراتی تناسب داشته و به رنگ و شکل شیوه ای باشد که آتاتورک در پیش گرفت یا همان لائیک کردن اجتماعی به موزات واپس گرایی سیاسی.

این اقدامات بن سلمان به دلیل شوک ناشی از ضربه زدن به ساختار فرهنگی که مردم به آن عادت کرده و نسل های متعدد آن را تجربه کرده بودند، خطرات متعددی دارد.

مین گذاری بن سلمان در تمام سطوح سیاسی، مذهبی و اقتصادی

اکنون بن سلمان پس از مین هایی که در دو بخش سیاسی و مذهبی به کار گذاشته است به سراغ اقتصاد رفته است.

در این شرایط و پس از موج بازداشت امیران و وزیران سابق سعودی باید پرسید چه متحدانی در داخل خاندان آل سعود برای  محمد بن سلمان باقی مانده اند؟ آل نایف، آل مقرن و یا آل عبدالله و آل طلال؟

هیچ یک از این افراد از روند به حاشیه راندن محمد بن سلمان در امان نماندند.

سوال ساده ای که در پی بازداشت تاجران سعودی در چارچوب طرح بن سلمان معروف به مبارزه با فساد مطرح است اینکه چطور او سرمایه گذاران خارجی را به کشورش دعوت می کند در حالی که سرمایه گذاران داخلی را بازداشت کرده است آن هم در حالی که این حملات به روشنی از تنگنای اقتصادی که عربستان گرفتار آن شده است، حکایت دارد.