به گزارش مشرق، «میثم مهرپور» در یادداشت روزنامه «وطن امروز» نوشت:
مقاومسازی اقتصاد ایران دستورالعملی است که حدود ۴ سال از ابلاغ و اعلام آن به دولت از سوی رهبر معظم انقلاب میگذرد؛ چارچوبی برای افزایش تولید ملی، کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و مقاوم کردن اقتصاد در برابر تحریمهای خارجی.
تحریمهایی که اگر چه از همان ماههای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی وجود داشته و بنا به شرایط طرف مقابل با تغییراتی در ظاهر امر و با فراز و نشیبهایی همراه بوده است اما در سالهای اخیر به واسطه گذشت زمان و ایجاد تغییراتی در مبادلات جهانی ابعاد جدیدی به خود گرفته است. وجود تحریمهای ظالمانه علیه ایران در طول ۴ دهه گذشته باعث شده کارگزاران و مسؤولان نظام اسلامی همواره به فکر مقابله و راههای دور زدن این تحریمها باشند.
بعد از پایان جنگ دوم جهانی و قدرت گرفتن اقتصاد آمریکا به واسطه دور ماندن از تبعات این جنگها، در کنار فروش اسلحه به طرفهای درگیر جنگ، دلار به عنوان واحد پولی این کشور تبدیل به یک ارز قدرتمند جهانی شد. معامله هر اونس طلا با ۳۵ دلار و سپس خرید و فروش نفت به عنوان یکی از استراتژیکترین کالاهای تجاری در حال و آینده بر ابهت و جایگاه دلار افزود. از آن زمان تاکنون این ارز در اقتصاد دنیا یکهتازی کرده است.
موضوعی که منجر به هژمونی آمریکا در دنیا شده و اقتصاد این کشور را به عنوان اقتصاد برتر دنیا در دهههای اخیر معرفی کرده است و البته در یک دهه اخیر و بعد از بحران مالی ایجاد شده برای اقتصاد غرب در سال ۲۰۰۷ در کنار واکنشهای یکجانبه دولتهای آمریکا در مسائل سیاسی و اقتصادی دنیا حالا با روی کار آمدن ترامپ و ایجاد شکاف میان اقتصاد آمریکا و اروپا به بدترین وضعیت خود طی دهههای اخیر رسیده است؛ به نحوی که میتوان صدای شکستن استخوانهای دلار را شنید.
طبیعتا تغییر واحد پول جهانی از دلار به هر ارز دیگری خواست تمام اقتصادها و واحدهای پولی معتبر دنیا از یورو و یوآن تا پوند و روبل است اما واقعیت این است که وقتی فروش هر اونس طلا تا هر بشکه نفت بر اساس دلار مبادله و محاسبه میشود، حذف دلار به صورت مطلق و آنی از مبادلات تجاری دنیا نه تنها عملیاتی نیست، بلکه شاید ضرورتی نیز برای این کار وجود نداشته باشد، بلکه جمهوری اسلامی و سایر اقتصادهای بزرگ مانند چین، روسیه، کرهجنوبی، قدرتهای نوظهور اقتصادی مانند هند و برزیل و... به واسطه حضور در ۲۰ اقتصاد بزرگ دنیا با گسترش و تمرکز بر پیمانهای پولی دوجانبه در کنار پیمانهایی نظیر شانگهای باید در مسیری گام بردارند که هر روزه سهم دلار از مبادلات تجاری دنیا کاهش یابد تا طی سالهای آینده دلار از یکهتازی مبادلات تجاری در دنیا خارج شود.
طبیعتا با تقویت پیمانهای پولی دوجانبه حتی بهرغم تداوم و وجود تحریمهای آمریکا بخش عمدهای از مشکلات اقتصادی کشور در این زمینه حل خواهد شد؛ متاسفانه شرایط امروز به گونهای است که هر موسسه معتبر مالی در دنیا برای ادامه کار خود تا حدود زیادی وابسته به چرخه دلار است که این موضوع یکی از مهمترین دلایل عدم همکاری بانکهای بزرگ دنیا با ایران به شمار میرود، چرا که در صورت همکاری این بانکها و موسسات با ایران در زمان تحریم علاوه بر جریمههای آمریکا، این موسسات با برخورد آمریکا از چرخه دلار حذف میشوند.
طبیعی است با افزایش پیمانهای دوجانبه پولی و ورود سایر ارزها به این مبادلات با کاسته شدن از ابهت و حجم مبادلات با دلار نفوذ دلار و به تبع آن نفوذ و قدرت آمریکا در دنیا کاهش خواهد یافت.
در این میان اجرای ۲ اقدام از سوی اقتصاد ایران به عنوان یکی از اقتصادهای بزرگ موافق این جریان، ضروری است:
۱- ایجاد تنوع و تعدد در شرکای تجاری و بازارهای اقتصادی: طبیعی است انجام مبادلات تجاری میان ۲ کشور با ارزی غیر از دلار با رضایت و هماهنگی ۲ طرف ماجرا مقدور است. به نحوی که ایران با ایجاد تنوع در شرکای تجاری خود چه در صادرات و چه در واردات میتواند با دست بازتری با این موضوع مواجه شود، لذا در صورت مبادلات تجاری با ارزهای مورد تایید ۲ کشور وجود تعادل در میزان واردات و صادرات میان ۲ کشور موضوعی اساسی است، چرا که اگر میزان واردات ما از اقتصادهایی مانند هند یا چین ۸ برابر میزان صادرات ما به این کشورها باشد، حذف دلار با پیچیدگیهایی مواجه خواهد شد، لذا باید فکری به حال تعدیل و اصلاح آن کرد.
۲- تقویت نظام اقتصادی و مالی کشور: اگر چه جمهوری اسلامی ایران یکه و تنها در طول ۴ دهه گذشته در میدانهای سیاسی، امنیتی و حتی نظامی به دفعات هیمنه پوشالی آمریکا را شکسته است اما امپراتوری پوشالی دلار بر اقتصاد دنیا که بخش قابلتوجهی از آن به واسطه حضور بیش از ۸۰ درصدی این ارز در مبادلات جهانی است، همچنان ادامه دارد.
موضوعی که این بار اگرچه جمهوری اسلامی در میدان عمل تنها نیست و شکستن این هیمنه به یک عزم فراملی نیاز دارد اما اقتصاد ایران باید به اندازه سهم خودش در این موضوع پیشگام باشد. به نحوی که باید با افزایش سهم اقتصاد ایران از کیک تجارت جهانی که در حال حاضر چیزی کمتر از یک درصد است میزان تاثیرگذاری خود در اقتصاد جهانی را افزایش دهد.