به گزارش مشرق، کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی که در تاریکخانه یک پرونده جنایی به جست وجوی سرنخی برای افشای راز گم شدن زن ۴۲ ساله بودند در حالی با راهنمایی ها و دستورات ویژه قضایی پرده از ماجرای یک جنایت هولناک برداشتند که مشخص شد مرد جوانی پس از کشتن همسرش، جسد او را دو روز با خود در شهر میچرخاند!
فروردین امسال، فردی با مراجعه به پلیس آگاهی خراسان رضوی از گم شدن چندین ماهه خواهرش خبر داد. این مرد در شکایت خود اظهار کرد: از چند ماه گذشته از خواهرم که در منطقه اسماعیل آباد مشهد زندگی می کند خبری نداریم. او حتی به تماس های تلفنی هم پاسخی نمی دهد در حالی که همسرش نیز مدعی است خبری از او ندارد! شاکی پرونده با بیان این که خواهرم دو فرزند خردسال دارد، افزود: چگونگی گم شدن خواهرم ماجرایی بسیار مشکوک است و ما به شوهر او مظنون هستیم!
در پی اعلام این گزارش، سرهنگ کارآگاه «حمید رزمخواه» (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) دستور داد تا این پرونده در «دایره فقدانی ها» و زیرنظر سرهنگ رضوی (رئیس دایره فقدانی ها) مورد رسیدگی قرار گیرد.
این گونه بود که تحقیقات میدانی کارآگاهان درباره گم شدن زنی به نام «لیلا» آغاز شد اما پیگیری هر سرنخی از این ماجرا به شوهر زن ۴۲ ساله می رسید. بنابراین همسر ۳۸ ساله زن گم شده، با صدور دستوری از سوی مقام قضایی بازداشت و روانه زندان شد اما وی همچنان از چگونگی گم شدن همسرش اظهار بی اطلاعی می کرد و مدعی بود که او با رها کردن فرزندانش به مکان نامعلومی گریخته است! از سوی دیگر تحقیقات غیرمحسوس کارآگاهان از وجود اختلافات شدید خانوادگی بین این زوج حکایت داشت.
بررسی ها نشان می داد شوهر ۳۸ ساله این زن که به مواد مخدر نیز اعتیاد دارد بارها همسرش را کتک زده است!
این گونه بود که بخش جنایی پرونده مذکور پررنگ تر شد و به دستور «سرهنگ رزمخواه» پرونده «لیلا» برای ادامه تحقیقات در اختیار کارآگاهان ورزیده اداره جنایی قرار گرفت و گروهی از کارآگاهان با فرماندهی سرهنگ محمدرضا غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی) بررسی های خود را با شناسایی نقاط کور در تاریکخانه این پرونده ادامه دادند. این در حالی بود که با توجه به حساسیت موضوع و کشف برخی سرنخ های جنایی، قاضی «کاظم میرزایی» (قاضی ویژه قتل عمد) رسیدگی به این پرونده را به عهده گرفت و بدین ترتیب روند تحقیقات با صدور دستورات ویژه و راهنمایی های قضایی وارد مرحله فنی و تخصصی شد.
در اولین مرحله از عملیات جنایی، تنها متهم این پرونده با صدور دستوری از سوی قاضی ویژه قتل عمد دوباره از زندان به پلیس آگاهی منتقل شد و مورد بازجویی های علمی و تخصصی قرار گرفت اما این بار متهم حتی یک ساعت هم در برابر بازجویی هایی که در پلیس آگاهی و در حضور مقام قضایی صورت گرفت، دوام نیاورد و راز این پرونده مرگبار را فاش کرد.
مرد ۳۸ ساله که خود را در آخر خط می دید گریه کنان گفت: از مدت ها قبل به رفت و آمدهای همسرم مشکوک بودم و مدام با یکدیگر درگیر می شدیم. اختلافات خانوادگی ما هر روز شدت می گرفت تا این که روز حادثه پس از یک مشاجره لفظی ناگهان با لگد محکمی او را به دیوار کوبیدم ولی سر همسرم به تیغه دیوار خورد و بی رمق روی زمین افتاد. یک روز با همین وضعیت در خانه ماندم اما همسرم فقط حالت تهوع داشت و بی حال بود. با وقوع این حادثه مادرم که با ما زندگی می کرد از ترس من بیرون رفت و من هم که دیگر می ترسیدم در خانه بمانم، دست دو فرزند خردسالم را گرفتم و به مسافرخانه رفتم.
آن شب تا صبح همواره با خودم درگیر بودم تا این که روز بعد با یکی از بستگانم که غلام نام دارد تماس گرفتم و از او خواستم به منزل ما برود و با اورژانس تماس بگیرد یا این که موضوع را به خانواده همسرم اطلاع بدهد اما غلام با من تماس گرفت و مرگ همسرم را خبر داد و گفت: همسرت مرده! بیا و جنازه اش را ببر!! من هم که چاره ای نداشتم به خانه ام رفتم. غلام جسد را داخل چادر و پتو و پارچه پیچید، سپس آن را درون چند کیسه بزرگ گذاشتیم.
آن روز یک دستگاه خودروی عبوری را دربست اجاره کردم و بدون آن که راننده متوجه شود کیسه حاوی جسد را در صندوق عقب گذاشتم و به مسافرخانه ای در اطراف پنجراه بردم و تا روز بعد جسد همسرم را در اتاق مسافرخانه گذاشتم ولی بعد از آن با خودم اندیشیدم که چگونه از شر جسد رها شوم. با این فکر، دوباره خودرویی کرایه کردم و جسد را به منطقه بولوار مصلی بردم و در کنار یک تیر برق انداختم. او در حالی که مشخصات کاملی از نوع و رنگ لباس های همسرش ارائه می داد، افزود: بعد از آن هم به همه گفتم همسرم گم شده است!!
در پی اعترافات این مرد و با دستور قاضی میرزایی، تحقیقات پلیس در پرونده های اجساد مجهول الهویه ادامه یافت تا این که مشخص شد جسد زنی در همان تاریخ و در محل اعلامی از سوی متهم کشف شده است. در آن شب سرد زمستانی، کارگران زحمتکش شهرداری در حال جمع آوری زباله بودند که کیسه بزرگی را کنار تیر برق مشاهده کردند. آن ها وقتی کیسه را بلند کردند تا داخل کامیون حمل زباله بیندازند ناگهان پاهای زنی از کیسه بیرون افتاد. کارگران بلافاصله با دیدن این صحنه وحشتناک، کار را تعطیل کردند و ماجرا را به پلیس گزارش دادند.
اما هیچ مدرکی که نشان از هویت جسد مذکور باشد به دست نیامد و این گونه پرونده کشف جسد مجهول الهویه برای شناسایی هویت او به پلیس آگاهی ارسال شد ولی هیچ سابقه ای از گم شدن زن جوانی با این مشخصات در پلیس آگاهی نبود تا این که مردی در فروردین امسال به پلیس آگاهی مراجعه کرد و از گم شدن زنی به نام «لیلا» خبر داد.
با افشای راز این جنایت، «غلام» نیز روز گذشته با صدور دستوری از سوی مقام قضایی و توسط کارآگاهان اداره جنایی، دستگیر شد اما او هرگونه دخالت خود در ماجرای قتل «لیلا» و حمل جسد را انکار کرد و گفت: شوهر «لیلا» با من خصومت شخصی دارد و می خواهد این گونه پای مرا به پرونده جنایی باز کند. بنابراین گزارش، تحقیقات بیشتر درباره زوایای پنهان پرونده «بدگمانی مرگبار» با نظارت مستقیم سرهنگ کارآگاه حمید رزمخواه همچنان ادامه دارد.