به گزارش مشرق، بیست و سوم مرداد ماه سال ۹۴، مأموران کلانتری ۱۱۱ هفتچنار از مرگ مشکوک مرد میانسالی به نام جعفر در یکی از بیمارستانهای شهر باخبر و راهی محل شدند. کارآگاهان در تحقیقات میدانی دریافتند، مرد میانسال در جریان درگیری با دو پسر عمو که از همسایههای مقتول بودند مجروح و دچار ضربه مغزی شده و فوت کرده است.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی، عاملان قتل که مهران ۲۹ ساله و فرزاد ۲۳ساله نام داشتند، بازداشت شدند. مهران با انکار جرمش گفت: «شب حادثه از جشن عروسی برمیگشتم که متوجه درگیری شدم. برای میانجیگری جلو رفتم و مقتول یک ضربه به سرم زد. عصبانی شدم و یک سیلی به صورتش زدم.
ناگهان کنترلش را از دست داد و به کرکره مغازهبرخورد کرد و با صورت روی زمین افتاد.
از ترس سوار ماشین شدم و گریختم.» پس از این توضیحات، فرزاد نیز با انکار جرمش گفت: «مهران دروغ میگوید.
آن شب من و مقتول با هم صحبت میکردیم که مهران به خاطر کینه قبلیاش با مقتول درگیر شد. او به صورت مقتول سیلی زد. با این ضربه، سر مقتول به قفل بزرگی که روی کرکره مغازه نصب بود، برخورد کرد و باعث مرگش شد.»
به این ترتیب متهمان در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شدند و هر دو بنا به درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شدند، اما با نقض حکم صادره در دیوان عالی کشور پرونده به شعبه همعرض فرستاده شد.
در دومین جلسه رسیدگی که در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران تشکیل شد، مهران در آخرین دفاعش گفت: «پشیمانم که آن شب به قصد میانجیگری پیاده شدم.
باور کنید در قتل نقشی نداشتم.» سپس دیگر متهم نیز در آخرین دفاعش گفت: «مهران میخواهد از قصاص فرار کند. او بعد از قتل به محل کارم آمد و خواست خودزنی کنم تا با این کار اولیایدم مجبور شوند رضایت بدهند.
من هم قبول کردم، اما اشتباه کردم.» در پایان هیئت قضایی، با توجه به مدارک موجود در پرونده دو متهم را بار دیگر به قصاص محکوم کردند.
منبع: روزنامه جوان