به گزارش مشرق، 9 فروردین 89، درگیری خانوادگی منجر به قتل به پلیس پایتخت اطلاع داده شد. مردی با استفاده از پارچه، همسرش را خفه کرده بود. او در محل حادثه دستگیر شد و در بازجوییها انگیزه قتل را اختلافات خانوادگی اعلام کرد. مدتی بعد، جلسه محاکمه در دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد و معاون قوه قضاییه از طرف فرزند خردسال مقتول درخواست دیه کرد. پدر و مادر مقتول اما قصاص خواستند و با اعتراف متهم به قتل، قضات نیز حکم قصاص را صادر کردند. این حکم در مسیر اجرا قرار داشت، اما با فوت پدر مقتول، نام فرزندانش به عنوان اولیایدم وارد پرونده شد.
آنها درخواست خود را به دادگاه ارائه نکردند تا به این شکل، رسیدگی به پرونده هفت سال طول بکشد و متهم در تمام این مدت در زندان بماند. مرد 50 ساله، روز گذشته از زندان به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران منتقل شد و گفت: «با همسرم اختلافات زیادی داشتیم و حتی مساله طلاق هم بینمان پیش آمده بود. روز حادثه در خانه درگیر شدیم و او به پدر و مادرم فحاشی کرد. پارچهای کنار پنجره افتاده بود. آن را برداشتم و همسرم را به مرگ تهدید کردم. او گفت تو نه آنقدر مردی که مرا بکشی و نه آنقدر جرات داری که طلاقم بدهی. از این حرفش عصبانی شدم و با پارچه خفهاش کردم.»
متهم افزود: «من از جرمی که مرتکب شدم، پشیمانم. از قضات میخواهم تکلیفم را مشخص کنند و اگر باید قصاص شوم، قصاصم کنید.» رای دادگاه بزودی صادر میشود.