به گزارش مشرق، اوایل سال ۸۳، مأموران پلیس جسد زن میانسالی را در باغ متروکهای در حصارک کرج کشف کردند که با شلیک گلوله به قتل رسیده بود. با انتقال جسد به پزشکی قانونی، در حالیکه تحقیقات در این زمینه آغاز شده بود، مردی به مأموران پلیس خبر داد که همسر ۳۵سالهاش فریبا به طور ناگهانی ناپدید شده است.
از آن جا که مشخصات همسر این مرد با نشانیهای جسد کشف شده مطابقت داشت آن مرد با حضور در پزشکی قانونی هویت همسرش را شناسایی کرد.
او در تحقیقات بعدی به پلیس گفت: «مدتی بود به رابطه همسرم با مرد غریبهای مشکوک شده بودم و احتمال میدهم که همان مرد مرتکب قتل شده است.» او همچنین مدعی شد که مقداری طلا و جواهرات همسرش نیز سرقت شده است. دو ماه از حادثه گذشت تا اینکه دختر ۱۵ساله مقتول به اداره آگاهی رفت و به رابطه پنهان مادرش با مردی به نام کیوان اقرار کرد.
او به مأموران گفت: «مدتی قبل مادرم با کیوان آشنا شده بود. روزی از مادرم شنیدم که کیوان در قاچاق اسلحه است. او مادرم را تهدید کرده بود اگر طلاهایش را به او ندهد او را خواهد کشت.
احتمال میدهم قتل کار او باشد. » با این توضیحات کیوان ۴۰ساله شناسایی شد. متهم که حین دستگیری از مخفیگاهش چند قبضه سلاح کشف شده بود با اقرار به جرمش به پلیس آگاهی منتقل شد. او در شرح ماجرا با انگیزه سرقت گفت: «روزی فریبا را به عنوان مسافر سوار کردم. او در بین راه سر صحبت را باز کرد و از همسرش گلایه کرد. آنجا بود که با هم آشنا شدیم و چند بار به دیدنش رفتم.
آخرین دیدار ما روز حادثه بود. آن روز مقتول را به یک باغ متروکهای در کرج دعوت کردم. وقتی چشمم به طلاهایش افتاد وسوسه شدم و از او خواستم تا طلاهایش را به من بدهد، اما مقاومت کرد و تهدید کرد رابطه پنهانیاش را به همسرم خواهد گفت. با شنیدن این حرف عصبانی شدم و چند تیر به او شلیک کردم.
بعد از قتل، طلاهایش را سرقت کردم و آنها را به مبلغ ۳۰۰هزار تومان به یک طلافروش در حصارک کرج فروختم.» با اقرارهای متهم، پرونده به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در اولین جلسه رسیدگی به پرونده، با اعلام درخواست قصاص از سوی اولیایدم متهم به قصاص و حبس محکوم شد و حکم صادره در دیوان عالی کشور نیز تأیید شد.
بنابراین متهم در یک قدمی مرگ قرار داشت، اما به خاطر عدم پیگیریهای اولیای دم، او با گذشت ۱۳سال از حادثه همچنان در زندان مانده بود. به این ترتیب کیوان با نوشتن نامهای از قضات دادگاه درخواست تعیین تکلیف کرد تا اینکه با پیگیری قضات دادگاه فرزندان مقتول و خواهر و برادرهای او اعلام کردند در صورت دریافت یک میلیارد تومان گذشت خواهند کرد.
با این درخواست، متهم صبح دیروز بار دیگر در همان شعبه به ریاست قاضی زالی پای میز محاکمه قرار گرفت. او در آخرین دفاعش گفت: «۱۳سال است که در زندان بلاتکلیف ماندهام.
اولیایدم درخواست یکمیلیارد تومان دیه کردهاند، اما من فقط توان پرداخت ۱۰۰میلیون تومان از آن را دارم که آن هم ارثیه پدریام است. از این وضعیت خسته شدهام و دیگر تحمل زندان را ندارم. اگر با این مبلغ اولیایدم راضی نمیشوند حاضرم اعدام شوم تا دیگر در زندان نباشم چون چیزی برای باختن ندارم.» در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.
منبع: روزنامه جوان