سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
******
** روزنامه زنجیرهای: موفقیت قاسم سلیمانی مدیون برجام است!
روزنامه بهار در گزارشی با عنوان «دیپلماسی هم مقاومت است» نوشت:
«تا پیش از برجام تصویری که از ایران در جامعه جهانی ساخته شده بود، کشوری مخل امنیت و در تقابل با نظامات بین الملل بود که پس از برجام این تصویر به شکل اساسی تغییر کرده است. این تغییر جایگاه که مشخصاً بر اثر به ثمر نشستن توافق اتمی میان ایران و کشورهای ۱+۵ بود تأثیر ملموسی بر کنشگری منطقهای ایران نیز داشته است. حضور ایران در سوریه در صورتی که این تغییر جایگاه رخ نداده بود قطعاً نمیتوانست همراهی امروز را برانگیزد».
برجام آنقدر بی دستاورد است که بزک کنندگان این توافق را واداشته تا هر اتفاقی را به آن نسبت دهند.
اصلاح طلبان در سالهای اخیر و در برههای که محور مقاومت با مرکزیت سپاه قدس به مبارزه با داعش میپرداخت، آیه یأس میخواندند و تاکید داشتند که حضور نظامی ایران در سوریه منطقی و قابل قبول نیست! و تنها راه شکست داعش، دیپلماسی و مذاکره است.
در همان برهه، کارشناسان تاکید داشتند که هدف اصلاح طلبان از مطرح کردن مذاکره منطقهای درخصوص داعش- یا همان برجام منطقهای- نه راهکاری برای شکست داعش، بلکه تنها و تنها یک بهانه برای نشست و برخاست با کدخداست! همانطور که پیش از آن نیز مسأله تحریمها برای اصلاح طلبان موضوعیت نداشت و این جماعت صرفاً به دنبال نشست و برخاست با آمریکا و کوتاه کردن دیوار استکبارستیزی و در یک کلام، به دنبال بزک چهره کریه آمریکا بود.
در زمانیکه هر ایرانی از خبر نابودی داعش توسط محور مقاومت، خوشحال و مسرور بود، اصلاح طلبان با کم اهمیت جلوه دادن این موفقیت بزرگ، مدعی بودند که باید پرونده منطقه از سپاه قدس به وزارت خارجه تحویل داده شود.
متاسفانه عزت و منافع ملی هیچ جایگاهی در تحلیلهای روزنامههای اصلاح طلب ندارد. چندی پیش «محمود سریع القلم»-از معلمان فکری روزنامههای زنجیرهای- تاکید کرده بود که «برای داشتن سیاست خارجی موفق، ایران باید از کانون مدارهای حساسیت آمریکا خارج شود». این در حالی است که این سهل اندیشی باعث عقب نشینی کشور از بسیاری از مؤلفههای قدرت ساز میشود.
در حال حاضر برجام به عنوان یک تجربه مهم و البته پرهزینه پیش روی ماست. بزرگترین دستاورد برجام، اثبات چندین بارهٔ غیرقابل اعتماد بودن آمریکاست. اثبات اینکه باید برای پیشرفت کشور به نقطههای حقیقی چشم دوخت و از امید بستن به نقطههای خیالی پرهیز کرد.
** اصلاح طلبان در سال ۸۸ خلافی نکردند که لازم باشد عذرخواهی کنند!
روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «گفت و گوی ملی مستلزم عزم همه جریانها» نوشت:
«اصولگرایان هر بار که از آغاز گفتوگوی ملی سخن به میان آمد، مساله انتخابات ۸۸ را پیش کشیدند و گفتند اصلاحطلبان باید توبه کنند! در حالی که همه اصلاحطلبان اقدام خلافی نکردند. به هر روی این جریان باید از هجمه به اصلاحطلبان در رسانههای خود دست بردارد و با مصلحتاندیشی به مذاکره با جریان مقابل رضایت بدهد».
گفتنی است در سال ۸۸، فتنه گران با زیرپاگذاشتن قانون، هشت ماه کشور را قربانی شهوت و توهمات خود کردند. فتنهگران با دروغ تقلب، جشن مردم سالاری دینی را تبدیل به دستمایه بیثباتسازی کشور و معبرگشایی برای نفوذ دشمن کرده و سرانجام؛ آدرس تحریمهای فلجکننده را به دشمنان دادند.
در سال ۸۸، سران فتنه و عوامل میدانی آنها، مسجد را به آتش کشیدند، به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسین (ع) اهانت کردند. وجود مبارک حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفداء را انکار کردند. روز ۱۳ آبان به حمایت از آمریکا عربده کشیدند. روز قدس به نفع رژیم کودک کش اسرائیل شعار دادند. تصویر امام خمینی (ره) را پاره پاره و لگدمال کردند. منافقین، بهاییها، سلطنت طلبها، گروهکهای کومله، دموکرات، پژاک و عبدالمالک ریگی به تحسین فتنه گران پرداخته و با آنان اعلام همبستگی کردند. نتانیاهو با افتخار! و آشکارا از فتنه گران به عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» یاد کرد. اوباما، حمایت مالی و سیاسی از آشوبگران را یک هدف استراتژیک برای مقابله با ایران اسلامی معرفی کرد. جرج بوش آنها را پیاده نظام آمریکا در ایران معرفی کرد و...
ژست آشتی ملی و گفت و گوی ملی به قیافه آشوبگران زار می زند. نزدیکان سران فتنه باید به این نکته توجه داشته باشند که آنها بدهکار ملت ایران هستند. در حال حاضر اولین شرط محاکمه سران فتنه و نشانه صداقت آنها و احزاب بازیگردان پشت سر آنان، این است که با صدای بلند به مردم بگویند در سال ۸۸ اولاً به مردم درباره تقلب ۱۳ میلیونی دروغ گفتهاند (چنان که خاتمی و تاج زاده و ... در پستو اذعان کردهاند) و ثانیاً از عدم تمکین به قانون پشیمانند و حکم بعدی قانون درباره قانون شکنی بزرگ خود را - هر حکمی که باشد- میپذیرند.
** آثار تورم تک رقمی در سفرههای مردم دیده نمیشود
روزنامه قانون در مطلبی نوشت:
«هر سال شاهد رقابت هزینههای خانوار در مقابل درآمدها هستیم که هر بار نیز هزینه از درآمد پیشی گرفته و غائله را دو بر هیچ میبازد. در این میان برخی خانوارها صورت خود را با سیلی سرخ نگه میدارند تا روزگار بگذرد و سپیده دمی بر وفق مرادشان طلوع کند. اگرچه مدتی است که به گفته دولتمردان، تورم تکرقمی شده اما به اذعان بسیاری مردم و کارشناسان، آثار این تورم تک رقمی در سفرههای ایرانیان دیده نمیشود. یک روز شاهد گرانی مرغ و گوشت هستیم و روز بعد اخبار گرانی نان، صدای اعتراض همیشگی مردم را به گوش مسئولان میرساند».
در حال حاضر بررسی آمارهای رسمی دولت و مقایسه آن با واقعیتهای اقتصادی زندگی مردم و بنگاهها نشان میدهد بسیاری از این آمارها بیانگر وضع موجود اقتصاد نیستند. در چهار سال دولت یازدهم، آمارهایی منتشر شد که بعضی از آنها از حیث محتوا با زندگی آحاد جامعه نسبت درستی نداشت و یا از نظر زمان و نحوه انتشار، دارای شائبه سیاسی کاری بود.
روزنامه قانون چندی پیش در مطلبی نوشته بود: «در اقتصادی که وضعیت کسب و کار نامناسب است و رشد تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در سال ۹۵ منفی بوده و بخشهای کلیدی و پیشران اقتصاد ایران همچون بخش مسکن در رکود کامل قرار دارند، ایجاد ۶۰۰ هزارشغل خالص علامت سؤال دارد... با توجه به افزایش بیش از ۳۰-۴۰ درصدی اجاره بها در سال گذشته بهویژه در کلانشهرها و با عنایت به اینکه بخش مسکن حدود ۳۰ درصد وزن و اهمیت را در سبد مصرفی خانوارها و محاسبه شاخص نهایی تورم در برمی گیرد، بنابراین تورم تک رقمی در سال گذشته نیز جای پرسش دارد».
گفتنی است روحانی- مرداد ۹۲- کفت: «معیار تورم، جیب مردم است نه بانک مرکزی و مرکز آمار».