به گزارش مشرق، «باید به ادبیات پایداری به چشم نوعی مقاومت در زندگی نگاه کنیم؛ اینکه ما همیشه درگیر نوعی جنگ و مبارزه در روزمرگیهای خود هستیم. اگر از ورود نگاههای مختلف به ادبیات پایداری نهراسیم و سراغ آدمهای مختلفی برویم، بیشک این ادبیات از حالت کلیشه خارج شده و برای جامعه کاربردی خواهد بود.»
این بخشی از صحبتهای «گلستان» جعفریان نویسنده کتاب «روزهای بیآینه» در نقد کلیشهمحوری در ادبیات پایداری است که در گفتوگو با ما مطرح کرد. همچنین علاوه بر جعفریان سراغ «محمدجواد محمدزمانی» شاعر و «محسن مقصودی» مستندساز و مجری برنامه «ثریا» رفتیم و با آنها نیز گپ و گفتی داشتیم که در ادامه میخوانید.
***
زنها هم اسیر میشوند
«گلستان جعفریان» از جمله نویسندگان زن ادبیات پایداری است که تلاش داشته سهم زنان را از ادبیات پایداری پررنگتر کند. وی متولد ۱۳۵۲ در مشهد است که مقطع تحصیلی خود را تا کارشناسی تاریخ و تمدن ملل اسلامی ادامه داده است. جعفریان پیرامون آخرین فعالیت خود اظهار داشت: تازهترین اثری که مشغول نگارش آن هستم، خاطرات خانم «ناهیدی» است که ایشان جزو ۴ زن ایرانی بود که به اسارات عراقیها در جنگ تحمیلی درآمد.
نزدیک به ۸۰ ساعت گفتوگو با ایشان انجام شده است و هماکنون مشغول بازنویسی آنها هستم. جعفریان درباره این شخصیت اظهار داشت: خانم ناهیدی سال ۵۵ در رشته مامایی وارد دانشگاه ملی- شهید بهشتی کنونی- میشود. بعد از فارغالتحصیلی به آمریکا میرود و از آنجا فعالیتهای سیاسی او همراه با دانشجویان پیرو خط امام آغاز میشود. بعد از انقلاب به ایران بازمیگردد و شروع به فعالیتهای جهادی و داوطلبانه در مناطق محروم میکند.
در واقع ایشان تنها زنی بود که به مناطق محروم در جنوب کشور نظیر جزیره هنگام و بندرعباس رفته بود و به مردم آنجا خدمت میکرد. بعد از غائله کردستان، خانم ناهیدی به آن نقطه از کشور رفته و مشغول خدمات پزشکی و درمانی میشود. بعد از آن هم به سمت خرمشهر میرود که در جریان دفاع مردمی از این شهر، به اسارت ارتش بعثی در میآید.
او ۴ سال در اسارت است و با توجه به شرایط زندانهای صدام باید شنید یک خانم اسیر چطور این دوره اسارت را گذرانده است. نویسنده کتاب «روزهای بیآینه»، درباره شخصیت اصلی کتاب خود بیان داشت: من همیشه راویان خودم را به ۲ دسته تقسیم میکنم؛ نخستین دسته انسانهایی هستند که روال معمولی زندگی خود را میگذراندند که جنگ ناخواسته آنها را درگیر کرده اما عدهای دیگر هم انسانهایی آرمانگرا و انتخابگر هستند که خود مسیرشان را انتخاب کردهاند و با آگاهی به تبعات راه انتخاب شده، آن را ادامه میدهند؛ طبیعتا نگاه این قشر بسیار متفاوتتر از بقیه است.
من خانم ناهیدی را در گروه دوم قرار میدهم که انسانی انقلابی و ایدئولوژیک است که در مسیر انقلابیگری خود بسیاری از شکهایش به یقین تبدیل میشود. این شک و تردید در ابتدا بسیار برجسته است و ایشان آشنایی چندانی با انقلاب و امام ندارد اما هرچه جلوتر میرود یقینش به این مسیر بیشتر میشود. وی با اشاره به اینکه آخرین اثرش با عنوان «روزهای بیآینه» به چاپ رسیده است، پیرامون رویکردهای غالب در تاریخ شفاهی اظهار داشت: من معتقدم باید نگاهها و تفکرات مختلف را در ادبیات پایداری دید و اجازه ورود به آنها داد و نباید از این امر بترسیم. تنها در این صورت است که ادبیات میتواند جایگاه خود را پیدا کند تا مردم از خود نپرسد پرداختن به جنگی که تمام شده چه اهمیتی دارد؟
این نویسنده ادبیات پایداری با انتقاد از رویکردهای کلیشهمحور به این زمینه اظهار داشت: باید به ادبیات پایداری به چشم نوعی مقاومت در زندگی نگاه کنیم؛ اینکه ما همیشه درگیر نوعی جنگ و مبارزه در روزمرگیهای خود هستیم. اگر از ورود نگاههای مختلف به ادبیات پایداری نهراسیم و سراغ آدمهای مختلفی برویم؛ چه آنهایی که در زمره گروه اول بودند و چه سراغ انسانهای آرمانگرای پایداری، بیشک آثار تولید شده از حالت کلیشه خارج میشود و برای جامعه کاربردی خواهد بود.
روحانی شاعری که مردمشناسی میکند
حجتالاسلام محمدجواد محمدزمانی از جمله شاعرانی است که لباس طلبگی به تن داشته و علاوه بر تحصیل در مقطع خارج فقه، مدرک کارشناسی ارشد ادیان را نیز دارد. وی که صاحب مجموعه ۸ جلدی «فرهنگنامه هنر و ادب آیینی» و «مجموعه ۱۵ جلدی «شاعران سبک هندی و شعر اخلاقی» و همچنین دبیر کنگرههایی همچون بزرگداشت عمان سامانی، صائب تبریزی و شعر اخلاقی، شعر وحدت اسلامی و… است، با اشاره به اینکه در حال حاضر دغدغهای برای چاپ کتاب اشعار خود ندارد، اظهار داشت: در چند وقت اخیر مشغول نگارش و بازبینی سفرنامه اربعین خود بودم.
این شاعر آیینی با اشاره به رویکرد این سفرنامه که در اربعین سال جاری نگاشته شده است، اظهار داشت: رویکرد سفرنامهام مردمشناختی بوده و در واقع به مرزها و اشتراکات فرهنگی بین ایران و عراق پرداختهام. وی افزود: کسی که این سفرنامه را مطالعه کند، متوجه خواهد شد در آن به نکاتی پرداختهام که کمتر دیده شده است. مرزها و ارتباطات تنگاتنگ مذهبی و فرهنگی را که بین مردم ایران و عراق است میتوان سوژه محوری این سفرنامه دانست.
بازی در مسکو، زلزله در کرمانشاه
محسن مقصودی که بیشتر به عنوان مجری برنامه ثریا شناخته میشود پیرامون آخرین فعالیت خود اظهار داشت: مستندهایی پیرامون زلزله اخیر و مقوله مدیریت بحران در این ماجرا تولید کردهایم که به صورت فشرده در حال تدوین است و بنا داریم به امید خدا آن را در روزهای آتی روی آنتن ببریم. در این مستندها اثرات زلزله در مناطق روستایی و همینطور شهری مورد بررسی قرار گرفته است. مقصودی درباره نام این مستند نیز بیان داشت: اسمی که تاکنون برای این مستند در نظر گرفته شده، «به وقت ایران لرزید» است. وی همچنین پیرامون سایر فعالیتهای برنامه ثریا اظهار داشت: برنامه ثریا علاوه بر بخش گفتوگومحور و زنده خود، هر هفته مستندی را در روزهای یکشنبه و از طریق شبکه مستند روی آنتن میبرد.
پیش از این مستندهایی استانی با ظرفیتهای بومی هر استان روی آنتن میبردیم تا با رویکرد اقتصاد مقاومتی، نقاط قوت و ضعف هر استان در مقوله تجارت و تولید را به نمایش در آوریم. ایلام، لرستان، چهارمحال و بختیاری و... از جمله شهرهایی بودند که در مستندهای جداگانه به ظرفیتهای بومی اقتصادی آنها پرداختیم. همچنین به موازات این مستندها، در حال تولید مجموعهای از مستندهای برونمرزی با همین رویکرد به کشورهای همسایه هستیم که در واقع به ظرفیتهای صادرات ایران به این کشورها میپردازد.
عراق، روسیه و عمان از جمله این کشورها هستند که مستند آنها تولید شده؛ به طور مثال مستند «بازی در مسکو» که به ظرفیت تجارت با روسیه پرداخته میشود از این برنامه پخش شده و فایل آن نیز در اینترنت موجود است.
مجری برنامه ثریا با اشاره به حضور برخی مستندهای این برنامه در جشنوارههای مستند گفت: تا الان برخلاف جشنواره سینما حقیقت که هنوز مستندی را ارسال نکردهایم، ۶ مستند به جشنواره عمار ارسال شده است که اگر فرصتی پیش بیاید بنا داریم چند اثر دیگر نیز به این جشنواره بفرستیم.
منبع: روزنامه وطن امروز